با توجه به اوج گرفتن مخاصمه میان ایران و اسرائیل، موضع سازمان مجاهدین خلق در جریان درگیریهای احتمالی قابل بررسی و پیش بینی است. فارغ از روابط میان حکومت ایران و دیگر حکومتهای جهان از جمله رژیم صهیونیستی، رفتار تشکیلات مجاهدین خلق در زمان درگیریهای نظامی در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده است.
به گواه تاریخ و به شهادت اسناد موجود، تشکیلات مجاهدین خلق همواره در هنگامه تنشها و درگیرهای نظامی در سوی مخالف ملت ایران ایستادهاند. هر جا که دشمنانی برای ملت ایران دندان تیز کردهاند، مجاهدین خلق به تکاپو افتادهاند که سهمی از این مخاصمات داشته باشند. چندان که در طول جنگ ایران و عراق در خدمت صدام حسین قرار گرفتند و بازوی جاسوسی و عملیاتی رژیم بعث عراق بودند.
همدستی مسعود رجوی با صدام حسین در زمان جنگ تحمیلی نسبتا فوری رقم خود به طوری که چندی پس از فرار مسعود رجوی به فرانسه از این کشور اخراج شد و طولی نکشید که به دعوت جنرال حبوش به سرعت سر از عراق درآورد و در ادامه صدام حسین کمپ اشرف و بسیاری تجهیزات نظامی و امکانات وسیع دیگر را در اختیار رجوی قرار داد.
در نتیجه این اتحاد شوم، سهم هنگفتی از دلارهای نفتی عراق به جیب تشکیلات رجوی ریخته شد به طوری که حتی امروز نیز هنگامی که از منابع مالی مجاهدین خلق پرسیده میشود، عمدهترین پاسخ برمیگردد به سرمایهگذاریهای کلانی که تشکیلات با دلارهای اهدایی صدام حسین انجام داده است.
در خصوص روابط مجاهدین خلق با اسرائیل، باید توجه کرد که زمینههای همکاری دو طرف از سالها پیش چیده شده است. علیرغم آن که میدانیم که مجاهدین اولیه، آموزشهای نظامی را نزد گروههای شبه نظامی و مبارز فلسطینی آموختند و یاسر عرفات به ظاهر از شخصیتهای مورد علاقه مسعود و مریم رجوی بود و حتی دیدارهایی با او داشتند، همکاری مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی از دهه ها پیش تر آغاز شده است.
نخستین قدمهای عملیاتی این همکاریها در سال 2002 رقم خورد هنگامیکه مجاهدین خلق اسنادی که نهادهای جاسوسی اسرائیل درباره برنامههای هسته ای ایران بدست آورده بودند را منتشر کردند. گرث پورتر روزنامه نگار آمریکایی در چند نوبت از نقش مجاهدین خلق به عنوان بازوی رسانهای موساد برای افشای برنامه هستهای ایران، تحقیقاتش را منتشر کرد. بحرانی که موجب شد تا به امروز ایران بر سر برنامه هستهای مسالمت آمیزش درگیر با جهان غرب باشد. پورتر آن را “بحران ساخته شده” مینامد. او در سال 2014 از نقش موساد برای ساخت اسناد علیه برنامه هستهای ایران و رساندنش به دست مجاهدین خلق، کتابی با همین عنوان نوشت.
این روزنامه نگار محقق در کتاب خود بیان میکند که چگونه جرج بوش و اسرائیل موفق شدند با ادعای تسلیحاتی بودن برنامه هستهای ایران، این کشور را وارد بحران کنند. پورتر در این کتاب با ذکر جزئیات توضیح میدهد که منشا اسناد این ادعای آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هسته ای ایران مورد تردید است.
خدمات مجاهدین خلق به اسرائیل در سالهای بعد گستره بزرگتری یافت. مجاهدین تبدیل به بازوی عملیاتی اسرائیل برای ترور دانشمندان هسته ای ایران شدند. رونن برگمن در کتاب برخیز و اول او را بکش مینویسد پس از آنکه آریل شارون داگان را به عنوان ریاست موساد منتصب کرد او را مسئول برهم زدن برنامه هستهای ایران کرد، چرا که از دید هر دوی آنها برنامه هسته ای ایران تهدیدی علیه اسرائیل تلقی میشد. داگان برای به انجام رساندن این کار ترفندهای گوناگونی به کار برد. دشوارترین و البته کاراترین آنها به اعتقاد داگان شناسایی دانشمندان کلیدی در صنعت موشکی و هستهای ایران و سپس ترور آنها بود. موساد پانزده تن از این افراد را شناسایی کرد و از بین آنها شش نفر را حذف کرد.
عملیات ترور دانشمندان هستهای بیشتر اوقات در هنگام صبح، در مسیر رفتن به سر کار، بوسیله بمبهای سریعالانفجار مغناطیسی که یک موتورسوار به خودروی آنها میچسباند، انجام میشد. این عملیاتها و بسیاری دیگر توسط موساد کلید زده شده و در بعضی اوقات با همکاری ایالات متحده انجام میشدند. نیروی عملیاتی این ترورها مجاهدین خلق بودند.
در سال 2012، شبکه انبیسی از ترور ۴ دانشمند هستهای ایران از سال ۲۰۰۷ سخن گفت و به نقل از دو مقام آمریکایی، بدون فاش کردن هویت آنها، نوشت که حملات علیه دانشمندان ایرانی توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق و با حمایت مالی، آموزشی و تسلیحاتی سرویس اطلاعاتی اسرائیل انجام شده است. مقام آمریکایی مذکور به انبیسی گفته است که دولت آمریکا از عملیات ترور مطلع است، اما نقشی در آن ندارد.
سیمور هرش روزنامه نگار تحقیقی در همان سال در گزارشی عنوان کرد که واشنگتن در امر آموزش مجاهدین خلق دخیل است. او گفت که نیروهای فرماندهی مشترک عملیات ویژه آمریکا (JSOC) آموزش مجاهدین خلق را از سال ۲۰۰۵ آغاز کردند. اگرچه “هرش” قادر نبود با اعضای مجاهدین خلق تحت آموزش JSOC که عملیاتهای ترور اسرائیل را انجام میدادند، ارتباط بگیرد، اما یک مقام ارشد و سابق اطلاعاتی به هرش گفت که عملیاتهای ترور از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا پشتیبانی اطلاعاتی شدند. این مقام امنیتی گفت: “ترورها اساساً توسط مجاهدین خلق که در ارتباط با اسرائیل هستند، انجام شده است اما آمریکا تامینکننده اطلاعات آن بوده است.”
در گزارشی که الجزیره در سال گذشته درباره روابط ایران و اسرائیل منتشر کرد نیز آمده است که در طول سالهای گذشته اسرائیل از گروه های گوناگونی که به طور خشونت آمیز اپوزسیون جمهوری اسلامی هستند، حمایت کرده که یکی از این گروه ها مجاهدین خلق است.
اخیرترین مورد در باب همکاریهای تروریستی مجاهدین خلق با اسرائیل در حادثه ترور شهروندان کرمانی در مراسم چهارمین سالگرد سردار سلیمانی رخ داد. گاردین در همان زمان در گزارشی به نقش مجاهدین خلق و اسرائیل در این عملیات اشاره کرد، هرچند که اذعان کرد که مقامات آمریکایی و بریتانیایی استدلال شان این است که الگوی حمله به غیرنظامیان کرمانی با الگوی ترور دانشمندان هسته ای متفاوت بوده است.
به هر روی، شواهد بسیاری از روابط عملیاتی و اطلاعاتی مجاهدین خلق با اسرائیل وجود دارد که قدمت آن قطعا بیش از دو دهه است. در صورتی که تنش نظامی میان ایران و اسرائیل بالا بگیرد، این بار مجاهدین خلق بسیار کارکشته تر از زمان صدام حسین عمل خواهند کرد. به ویژه آن که در طول این سالها آموزشهای پیشرفته جاسوسی و نظامی را از موساد و ارتش آمریکا دریافت کردهاند. این بار فرقه رجوی خیانتهای بزرگتر با ابعاد تخریبی بیشتری را رقم خواهد زد.
همکاری با دشمن در حال جنگ با وطن، در تمام کشورهای دنیا از جرائم نابخشودنی است. خیانت طبق تعریف جهانی، شامل اعمالی مانند شرکت در جنگ علیه کشور بومی خود، تلاش برای سرنگونی دولت آن، جاسوسی از ارتش، دیپلماتهای آن، یا سرویسهای مخفی آن برای یک قدرت متخاصم و خارجی، یا تلاش برای کشتن رئیس دولت آن کشور است. شخصی که مرتکب خیانت میشود – که مجاهدین خلق سابقه همه این موارد را دارند– در قانون به عنوان خائن شناخته میشود و مجازات آن طبق قوانین بین المللی در تمام کشورهای دنیا اشد مجازات است. بدین معنا که در بیشتر کشورها حکم خیانت به وطن حبس ابد است و در برخی که هنوز مجازات اعدام مرسوم است، مجازات خائن به وطن، اعدام است.
فرقه مسعود رجوی هیچگاه در قبال هموطنان خود، در سوی درست تاریخ نایستاد. در سالهای اخیر نیز خبرهایی در باب سفر مریم رجوی به تلاویو، ملاقات او با نتانیاهو، یا با سفیر اسرائیل در آلبانی و اخباری از این دست منتشر شده است. اگرچه این اخبار قابل تایید نبودهاند، اما آنچه مسلم است این است که ملاقات با عوامل موساد در سطوح مختلفی از سازمان مجاهدین خلق رخ داده است و زمینههای همکاری این دو طرف از سالها پیش فراهم شده است. در صورت بروز درگیری نظامی، مجاهدین خلق کاملا آماده ارائه خدمات به دولت اسرائیل هستند.
مزدا پارسی