قانون نانوشته حجاب و عفاف در فرقه مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین خلق به عنوان تشکیلاتی که در آن حجاب اجباری است و زنان عضو آن در صورت رعایت نکردن نوع پوشش سازمانی با مجازات‌های نانوشته مواجه می‌شوند، در برابر تصویب لایحه حجاب و عفاف در مجلس ایران، شعار “زن-مقاومت-آزادی” را راهکار مناسب برای مقابله با این قانون اعلام می‌کند.

فارغ از درست یا غلط بودن “قانون حجاب و عفاف”، اینکه تشکیلاتی مانند مجاهدین خلق به مخالفت با آن بپردازد و آن را ضد انسانی و زن ستیزانه توصیف کند، نه تنها متناقض بلکه مضحک به نظر می‌رسد؛ تشکیلاتی که تنها چند سانت عقب رفتن روسری در آن موجب تذکر و توبیخ است و انتخاب رنگ و مدل پوشش امری کاملا غریب است.

قانون نانوشته حجاب اجباری و جرم انگاری بدحجابی یا بی حجابی در تشکیلات مجاهدین خلق، امری بدیهی است. در خاطرات و اظهارات زنان جدا شده از این فرقه مخرب، ارجاعات مختلفی به اصرار سران مجاهدین خلق بر حفظ حجاب و حفظ فاصله از جنس مخالف، داده شده است.

از بارزترین نمونه‌های فشار بر زنان مجاهد برای حفظ حجاب، دو سال پیش در ویدئوی دامونا تعاونی دیده شد. ویدئویی که در آن این کودک سرباز پیشین با یونیفرم زنان مجاهد در حال مصاحبه با یک خبرنگار آلبانیایی است و با لحنی پرشور و به زبان انگلیسی از بازرسی پلیس آلبانی از قرارگاه اشرف می‌گوید که “خواهر مجاهد” دیگری از سوی “خواهر فرمانده” به سمت او فرستاده می شود تا تذکر حجاب را به او ابلاغ کند.

این در حالی است که دست کم در سطح جامعه ایران پیداست که پوشش زنان علیرغم قانون حجاب اجباری، متنوع است و در چارچوب همان محدودیت‌های تعیین شده بسیاری زنان شیک پوش، زیبا و آراسته در سطح جامعه دیده می‌شوند. اما حتی در ویدئوهای که رسانه‌های خود تشکیلات مجاهدین خلق منتشر می‌کنند، پدیده حجاب اجباری و پوشش متحدالشکل به عنوان ویژگی بارز تشکیلاتی مجاهدین خلق به چشم می آید.

اینکه از این جمعیت چند صد نفره مونث حاضر در قرارگاه اشرف 3 هیچ فردی انتخابش بی حجابی یا کم حجابی نباشد بسیار عجیب به نظر می‌رسد. در حالی که حتی در یک خانواده پنج نفره ایرانی ممکن است شکل پوشش یا میزان حجاب زنان خانواده متفاوت باشد. مگر اینکه سازوکاری مقتدر –دیکتاتوری– رعایت چنین پوشش یک‌دستی را سامان داده باشد.

از سوی دیگر، حذف کلمه زندگی از شعار “زن، زندگی، آزادی” و جایگزین کردن آن با واژه “مقاومت” نشانه ای دیگر از زن ستیزی سران مجاهدین خلق است. آنان زندگی را برای زنان نمی‌خواهند. برای مسعود رجوی زن تنها ابزاری برای لذت جویی شخص وی و در ظاهر برای مقاومت یا مبارزه با حکومت ایران است. مجاهدین خلق آشکارا معتقد هستند که باید زندگی را از زن گرفت و با افتخار اعلام می‌کنند که زندگی یعنی فردیت و جنسیت، و ما زنان را از فردیت و جنسیت رها کرده‌ایم و در عوض از آنها برای مقابله با حکومت استفاده می‌کنیم.

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا