
سازمان مجاهدین خلق ایران که در طول سالهای فعالیت خود از طرق مختلفی با جامعه جهانی و نیروهای مختلف سیاسی ارتباط برقرار کرده است، همواره از سیاستهای سختگیرانهای برای کنترل اعضای خود استفاده کرده است. یکی از این سیاستها که بیشترین فشار روانی را بر اعضا وارد کرده است، ممنوعیت تماس اعضا با خانوادههایشان است. این محدودیت که به عنوان یک استراتژی کنترل ذهنی و اجتماعی پیادهسازی شده، تا امروز یکی از مسائل بحثبرانگیز و تلخ برای بسیاری از اعضای این سازمان باقی مانده است.
ممنوعیت استفاده از تلفن و اینترنت در درون سازمان مجاهدین
استفاده از تلفن و اینترنت به طور کامل ممنوع است. اعضا نه تنها اجازه ندارند که اسم تلفن را بیاورند بلکه نداشتن تلفن شخصی یکی از قوانین سختگیرانهای است که در این سازمان اعمال میشود. این سازمان، اعضای خود را از داشتن هرگونه ارتباط مستقیم با دنیای بیرون منع کرده است. حتی اینترنت که در ابتدا ممکن بود برای برقراری ارتباط با خانوادهها استفاده شود، تنها به فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی محدود شده و هر گونه استفاده از آن برای برقراری ارتباط با عزیزان و خانوادهها، ممنوع و جرم محسوب میشود.
این محدودیتها نه تنها در داخل کمپهای سازمان در عراق، بلکه پس از انتقال به آلبانی نیز به قوت خود باقی ماند. مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین به طور علنی اظهار کرده بود که “خانواده دشمن مبارزه است” و از آن به عنوان عاملی یاد میکرد که اعضا را از اهداف سیاسی و مبارزاتیشان دور میکند. بر اساس این دیدگاه، خانوادهها تهدیدی برای وحدت و تمرکز اعضای سازمان محسوب میشدند و بر همین اساس، تماس و ارتباط با آنها به طور مطلق ممنوع بود.
پیامدهای روانی و عاطفی این سیاستهای سختگیرانه نه تنها منجر به انزوای اجتماعی و عاطفی اعضای سازمان میشود، بلکه فشار روانی شدیدی را بر آنها وارد میکند. اعضای سازمان مجاهدین که بسیاری از آنها سالها و حتی دههها از خانوادههای خود دور بودهاند، نمیتوانند حتی یک تماس تلفنی ساده با عزیزانشان برقرار کنند. بسیاری از این افراد حتی نتوانستند شاهد لحظات آخر زندگی والدین یا عزیزان خود باشند و بسیاری از مادران چشم انتظار به دلیل ناتوانی در دیدار و شنیدن صدای فرزندانشان از دنیا رفتند.
مادرانی که منتظر یک تماس ساده ماندند
یکی از دردناکترین جنبههای این داستان، مادران چشمانتظار هستند که برای سالها بیخبر از سرنوشت فرزندانشان روزگار میگذرانند. این مادران که در بسیاری از موارد به دلیل سن بالا و بیماریهای مختلف، منتظر یک تماس ساده از فرزندانشان هستند، تنها شاهد و شنوای احساسات دلخراش و غمانگیز این جداییها بودهاند. بسیاری از آنها نتوانستند تا پایان عمر خود صدای فرزندانشان را بشنوند و در واقع فرزندانشان را از دست دادند نه تنها به دلیل دوری فیزیکی، بلکه به دلیل عدم امکان ارتباط عاطفی با آنها.
واقعیت امروز از عراق به آلبانی
پس از انتقال اعضای سازمان مجاهدین از عراق به آلبانی، انتظار میرفت که شرایط بهتری برای ارتباط با خانوادهها فراهم شود، اما شرایط حتی سختتر شد. اعضا که بیش از ۴۰ یا ۴۵ سال از خانوادههایشان دور بودند، امید داشتند که بتوانند در یک کشور اروپایی مانند آلبانی، امکان تماس با خانوادههایشان را پیدا کنند. اما متاسفانه، سازمان مجاهدین همچنان با تمام قدرت، این تماسها را ممنوع کرد و به اعضا اجازه برقراری ارتباط حتی از طریق اینترنت محدود را نداد.
ممنوعیت تماس با خانوادهها در سازمان مجاهدین، نه تنها یک محدودیت فیزیکی و ارتباطی است، بلکه بار روانی و عاطفی سنگینی را برای اعضا ایجاد کرده است. این سیاست که ریشه در دیدگاههای ایدئولوژیک و کنترل ذهنی دارد، بسیاری از افراد را از عزیزان خود جدا کرده و تا امروز همچنان با فشارهای روانی و عاطفی همراه است. بسیاری از مادران چشمانتظار و اعضای خانوادهها امیدوارند که روزی این قوانین ظالمانه تغییر کند و آنها بتوانند دوباره صدای فرزندانشان را بشنوند و در آغوش بگیرند.
خلیل انصاریان – آلبانی – تیرانا