پیام حسینعلی ریگی به برادرش براتعلی ریگی در کمپ مانز مجاهدین

خانواده یکی از ارکان اصلی زندگی بشری است. همدلی و همراهی و حمایت اعضای خانواده از هم، جایگاه خانواده را به عنوان کانون اصلی آرامش و مرکز ثقل زندگی بشر تثبیت کرده است و اصلیست که در تمام جوامع بشری پذیرفته شده است.

سران سازمان ضد انسانی مجاهدین یکی از گروه هایی است که کانون خانواده در پیش آنها بی معنی است و دلیل اصلی آن نیز دعوت خانواده برای آزاد زیستن و زندگی مستقل میباشد که با قوانین من درآوردی این گروه تروریستی همخوانی ندارد.

حسینعلی ریگی یکی از اعضاء بزرگ خانواده ریگی هاست که برادرش براتعلی ریگی حدود 40 سال گرفتار افکار پوچ و غلط سران سازمان ضد انسانی مجاهدین شده و اکنون نیز با وجود اینکه در قلب اروپا و در کشور آلبانی بسر میبرد، بخاطر قوانین ضد انسانی مجاهدین خلق نتوانسته با خانواده خود که چندین بار برای ملاقاتش به عراق سفر نموده بودند، دیداری انجام دهد و خانواده او همچنان منتظر ملاقات و تماسش هستند و این دلتنگی را حسینعلی ریگی بصورت پیام به برادرش میفرستد:

” سلام علیکم. من حسینعلی ریگی هستم برادر براتعلی ریگی که پیامی برای برادرم دارم و انشالله صدای من رو بشنوه و حرف های من رو گوش کنه، هر چند که من بارها اومدم پادگان اشرف (عراق) و اونجا از بلندگو هم صحبت کردیم ، شاید شنیده باشه ، ولی اونجا هم اومده بودیم به نیت اینکه ملاقات کنیم و حضوری با هم صحبت کنیم ولی سران سازمان و مسئولین وقت سازمان به نفرات داخل سازمان اجازه نمی دادند که با خانواده هاشون ملاقات داشته باشند و به ما هم اجازه نمیدادند که ورود کنیم به سازمان و اونها ( براتعلی ریگی ) رو که ما جای دیگری در خارج از سازمان ملاقات کنیم مسئولین سازمان اجازه ندادند.توصیه میکنم به برادرم که به این حرف های من گوش کنه ، من کوچیکتر از اون هستم ولی تشکیل خانواده دادم ، فرزند دارم و سه تا فرزند من ازدواج کردن و صاحب بچه شدن ولی برادرم که از من بزرگتر هست هنوز تشکیل خانواده نداده ، ازدواج نکرده و هنوز داخل سازمان مونده ، میگم که از سازمان بیا بیرون . تا بحال که در غم و شادی های ما نتونستی شرکت کنی ، ما خیلی دوست داشتیم برای عزاهایی که داشتیم و برای عروسی هایی که داشتیم بعنوان برادر بزرگتر کنار ما میبودی اما متاسفانه نتونستی و بشما اجازه ندادند که بیایی ، ان شالله روزی برسه که بیایی در کنار خانواده در کنار ما باز شادی هایمان را قسمت کنیم و در عزاها هم پشتیبان هم باشیم و به ما دلداری بدی بعنوان یک برادر بزرگتر . ”

آقای ریگی در ادامه به برادرش می گوید: ” از شما میخواهم که توصیه هایی که گفتم را بعنوان یک برادر کوچکتر از من گوش کنی ، چرا ، چون من این ها رو تجربه کردم ولی شما در فضای بسته سازمان تجربه نکردی و ندیدی لذت خانواده را ندیدی ، لذت زندگی رو ندیدی ، ما این لذت رو دیدیم و چشیدیم و اکنون از شما میخواهیم که بیایی و بقیه عمرت رو در کنار خانواده باشی و از این لذت هایی که ما استفاده بردیم و شما نبردید ، بتونی هم به تنهایی و هم در کنار خانواده از این لذت ها استفاده ببری . من چندین بار به عراق امده ام ، مهدی امد به عراق و خانواده ام را برداشتم و اوردم ولی نتوانستم با شما ملاقات کنم ، حالا که در یک کشور غیر آسیایی هستی و احتمالا آزادی های زیادی داری ، آزادی های بیشتری داری ، گاها تماس میگیری ما میخواهیم از شما یک تلفنی داشته باشیم که ما با شما ارتباط داشته باشیم ، یا حداقل در فضای مجازی با شما ارتباط داشته باشیم ، اگر صدای من رو شنیدی از کوچکترین امکانات استفاده کن و با خانواده تماس بگیر ، ما بی صبرانه منتظر تماس شما و حتی شده ارتباطات دیگر هم مانند ملاقات در کشور آلبانی و حتی یک کشور غیر آلبانی هم باشه ما آماده ایم و من به شخصه آماده ام که به هر کشوری که شما بگی بیام و با شما ملاقات کنم . ”

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا