زنان عضو تشکیلات مجاهدین از همه چیز محروم هستند – قسمت آخر

در قسمت های قبل گفتم که هر ساله در این ایام که در بسیاری از کشورها مصادف با روز زن است، مریم رجوی و دستگاه تبلیغاتی فرقه مجاهدین خلق به وفور درباره حقوق زنان جلسه برگزار کرده، برنامه تولید نموده و تبلیغات زیادی می کنند. سپس این سوال را مطرح کردم که آیا ذره ای از آن همه حقوق و آزادی ها که درباره زنان ادعا می کنند برای زنانی که در درون فرقه گرفتار هستند وجود دارد؟

برای پاسخ به این سوال به بررسی بندهایی از آنچه رجوی ها تحت عنوان “طرح شورای ملی مقاومت درباره آزادیها و حقوق زنان” ارائه کرده اند و تناقض ها و تفاوت های زیاد آن با آنچه که زنان در مناسبات فرقه مجاهدین با آن مواجه هستند پرداختم. در این قسمت به چند بند دیگر از این طرح و تفاوت آن با آنچه که زنان در مجاهدین خلق با آن مواجه هستند خواهم پرداخت.

ماده هشتم: آزادی کامل در گزینش همسر و ازدواج. در زندگی خانوادگی هرگونه اجبار و تحمیل به زن ممنوع است.
ابتدا باید تاکید کنم که در فرقه مجاهدین هیچ عضوی برای گزینش همسر از آزادی حتی در شکل ناقص آن چه رسد به شکل آزادی کامل برخوردار نیست. بلکه در این فرقه ازدواج حرام بوده و رجوی خانواده را کانون فساد می خواند!

اما قسمت جالب تر آنجاست که در این بند گفته شده “در زندگی خانوادگی هرگونه اجبار و تحمیل به زن ممنوع است” اما در مناسبات فرقه مجاهدین خلق، حتی اعضایی که قبل از سال 1368 یعنی قبل از آن زمانی که رجوی این دستور را صادر و ازدواج را حرام اعلام کند، متاهل بودند را مجبور کردند همسران شان را طلاق بدهند.

رجوی ها به این هم بسنده نکرده و فرزندان را از پدر و مادرهایی که فرزند داشتند جدا کرده و به کشور دیگری فرستادند تا هیچ اثری از خانواده که از نظر رجوی “کانون فساد” است در مناسبات مجاهدین خلق وجود نداشته باشد.

البته تا سال 1368 که ازدواج از سوی رجوی حرام اعلام نشده بود نیز اعضا نمی توانستند بگویند که به فلان فرد علاقه دارند یا خواهان ازدواج با فلان فرد هستند. این امر چیزی بسیار ناپسندیده بود و به همین دلیل گزینش و انتخاب همسر توسط مسئولین فرقه برای اعضا انجام می شد.

یکی از کسانی که به وی پیشنهاد ازدواج داده شد هادی شبانی (یکی از جداشدگان از مجاهدین خلق) است. وی در اینباره چنین نوشت است: “یک روز معاون فرمانده ی لشکر به نام نادر افشار (بیژن) مرا صدا زد و گفت که با من کار دارد و من به اطاقش رفتم. نخست او از وضعیت سازمان و این که اکنون در چه وضعیتی است حرف زد و بعد بحث را به حضور زنانی که شوهرانشان در عملیات [مرصاد] کشته شده اند برد و کلی هندوانه زیر بغلم گذاشت و به تعریف و تمجید از من پرداخت و در نهایت به من گفت که سازمان تشخیص داده که اکنون شما به لحاظ ایدئولوژیک به مرحله ای رسیده اید که می توانید مسئولیت یک نفر دیگر را هم قبول کنید و به همین دلیل شما باید با زنی که سازمان به شما معرفی می کند ازدواج نمایید. در ضمن این زن یک فرزند کوچک دارد، اگر راضی هستی می توانی نظرت را بگویی و بعد عکس زنی را به من نشان داد.”

* بند نهم : حق متساوی طلاق. طلاق در مراجع صلاحیت دار قضایی صورت میگیرد. زن و مرد در ارائه دلیل برای طلاق برابرند. نحوه سرپرستی اطفال و تأمین معیشت آنان و همچنین نحوه تسویه مالی ضمن حکم طلاق تعیین میشود.

اگر چه رجوی ها به صورت مساوی زنان و مردان متاهل را مجبور به طلاق همسران شان نمودند!! اما این طلاق ها نه در “مراجع صلاحیتدار قضایی” بلکه در نشست ها و جلساتی که اعضای مجاهدین با رجوی داشتند اجرا می شد.

تسویه مالی هم وجود نداشت چرا که در مناسبات مجاهدین خلق اعضا هیچ حق و حقوقی ندارند و صاحب هیچ چیز نیستند و همه چیزشان متعلق به رهبری فرقه یعنی رجوی است.

در مورد سرپرستی فرزندان بعد از طلاق همانطور که در توضیح بند قبل نوشتم، رجوی ها نه تنها هیچ ارزشی برای مادران و همینطور پدران دارای فرزند قائل نشدند و اجازه سرپرستی فرزندان را به آنها ندادند، بلکه فرزندان شان را از آنها جدا و به کشوری دیگر فرستادند.
این پدر و مادرها هیچ اطلاعی از “تامین معیشت” فرزندان شان نداشتند. بعدها برخی از این کودکان که امروز زنان و مردان میان سالی هستند، به افشاگری درباره آنچه بر آنها گذشته است مبادرت نمودند و گفتند که در نزد برخی از کسانی که به عنوان سرپرست از سوی فرقه برای آنها تعیین شده بود چه بلاهایی بر سرشان رفته است.

* بند دوازدهم : “چند همسری (تعدد زوجات) ممنوع است. در مواردی که مصلحت به خصوصی در کار باشد، ترتیبات مقتضی را قانون معین میکند.”

همانگونه که پیشتر توضیح دادم در مناسبات مجاهدین خلق از سال 1368 ازدواج ممنوع و حرام است. اما گویا رجوی توضیحاتی که ادامه این بند آمده را برای خودش نوشته بود چرا که بنابر افشاگری های انجام شده از سوی خانم بتول سلطانی که از اعضای شورای مرکزی فرقه مجاهدین خلق بود، رجوی با همدستی مریم در جلسات موسوم به “رقص رهایی” زنان عضور شورای مرکزی مجاهدین خلق را به صورت جمعی به عقد خود در می آورد.

این است مناسبات فرقه مجاهدین خلق که در آن زنان حتی از پایه ای ترین حقوق خود محروم هستند. می خواستم با بررسی این به اصطلاح “طرح شورای ملی مقاومت درباره آزادیها و حقوق زنان” نشان دهم که رجوی ها به هیچ عنوان به حرف ها و شعارها، طرح ها و بیانیه ها، نمایش ها و ادعاهایی که درباره زنان می گویند و جلوه می دهند باور نداشته و حتی به اندازه سر سوزن آن را در مناسبات مجاهدین که قاعدتاً باید الگوی جامعه آنها باشد ، به اجرا در نمی آورند. در مناسبات مجاهدین خلق زنان اگر از مردان بیشتر برده و اسیر رجوی ها نباشند، کمتر از آنان اسیر و برده نیستند و از همه حقوق انسانی خویش محروم هستند.

ایرج صالحی

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا