
*شنبه 18 اسفند
در روز شنبه جمعاً 16 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
پول پاشی مجاهدین خلق به مناسبت 8 مارس از پاریس تا واشنگتن
رپرتاژ آگهی ضد زنترین فرقه جهان به مناسبت روز جهانی زن در واشنگتن تایمز
در ادامه پول پاشیهای سران مجاهدین خلق، نشریه واشنگتن تایمز ظاهرا بهره خوبی برده است که رپرتاژ آگهی مجاهدین خلق برای تظاهراتی به مناسبت روز جهانی زن را منتشر کرده است. این آگهی پولی مجاهدین برای تظاهراتی که بنا هست در مورخ 8 مارس 2025 در واشنگتن برگزار شود در حساب کاربری واشنگتن تایمز در شبکه اجتماعی ایکس نیز پین شده است.
… بنا به گزارشهای متعددی که درباره پرداختهای کلان مجاهدین خلق به سخنرانان وجود دارد، برای نمونه در سال 2018، بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط پارلمان کانادا سازمانی به نام “انجمن ایران دموکراتیک” یا Iran Democratic Association، که وابسته به سازمان مجاهدین خلق است، در سالهای اخیر حداقل ۵۸ هزار دلار برای سفر نمایندگان مجلس کانادا و همراهان آنها به فرانسه و شرکت در کنفرانس این سازمان هزینه کرده است.
همچنین بنا بر گزارشهای نشریات آمریکایی در سالهای اخیر دستمزد هر سخنران در گردهماییهای مجاهدین خلق به ارقام پنج رقمی نیز رسیده است. با این حساب، هزینه رپرتاژ آگهی در واشنگتن تایمز برای تشکیلات مجاهدین خلق رقم دشواری نبوده است. هزینههای دیگر برای گردهمایی امروز صرف پر کردن اتوبوسها از سراسر ایالات متحده و گسیل کردن مهاجران، پناهندگان و فقرای آمریکایی به واشنگتن برای تکان دادن پلاکاردها و تصاویر مریم رجوی و مسعود رجوی شده است. واما هزینه اصلی دستمزدهای کلان سخنرانان است که از میان مقامات سابق خریداری شده اند.
وظیفه جامعه جهانی در قبال زنان گرفتار در مناسبات مجاهدین خلق
۸ مارس؛ روز جهانی زن، نماد مبارزه و حقخواهی
… در کمپ تحت کنترل سازمان مجاهدین خلق، برای مثال، زنان مجبور به رعایت حجاب اجباری هستند و حق ارتباط با مردان و خانوادههایشان را ندارند. این زنان به شدت تحت فشار قرار دارند و از حقوق اولیه خود مانند تماس با فرزندان یا والدین خود محروم هستند.
در کمپ مانز، جایی که تعداد زیادی از اعضای این سازمان تحت شرایط سخت زندگی میکنند، زنان تحت شدیدترین فشارها قرار دارند. این محدودیتها نه تنها حقوق اولیه انسانی آنان را نادیده میگیرد، بلکه باعث میشود که آنان از زندگی طبیعی و اجتماعی خود محروم شوند. زنان در این کمپ به اجبار باید در محیطی محصور زندگی کنند و هیچگونه ارتباطی با جهان خارج از آن کمپ ندارند.
این وضعیت نامساعد زنان باید توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود و به صدا درآید. مهمترین وظیفه انجمنهای حقوق بشری و مدافعان حقوق زنان، رساندن صدای این زنان مظلوم به گوش جهانیان است و ایجاد آگاهی در مورد شرایط ناعادلانهای که در آن زندگی میکنند.
… این روز فرصتی است تا جهان به یاد آورد که زنان هنوز در کمپ مانز تحت فشارها و محدودیتهای سختی زندگی میکنند و به همین دلیل باید صدای آنان شنیده شود و تلاشهای جهانی برای حقوق بشر و برابری جنسیتی دو چندان گردد.
طوری که مسعود و مریم رجوی به حقوق زنان احترام می گذاشتند
تناقض در عملکرد سازمان مجاهدین خلق آنچنان به چشم می خورد که آدمی می ماند از این همه دو رویی و تزویر.
سازمانی که در مناسباتش مدام حقوق زنان و مردان نقض می شود. سازمانی که طلایه دار به اسارت کشیدن زنان و دختران بیگناه وطن است و سازمانی که سرتا پای تشکیلاتش پر است از فاکت های ظلم به زنان، آنچنان در مجامع عمومی و بین المللی سنگ حقوق زنان را به سینه می زند که انگار در مناسباتش زنان در جایگاه والای انسانی قراردارند.
در پادگان اشرف هیچ زنی حق نداشت آرایش کند. حق نداشت به ازدواج فکر کند. حق نداشت به فرزندش فکر کند. حق نداشت یک تار موی آن بیرون بزند اگر مشاهده می شد برای او در استقرار زنان نشست می گذاشتند و برخورد تندی با آن می شد…
سازمان زن ستیز مجاهدین خلق
… در قرن حاضر هزاران زن در اسارت سازمان تروریستی فرقه گرایی به نام سازمان مجاهدین خلق می باشند و در محرومیت مطلق بسر میبرند. این سازمان زن ستیز هم اکنون در قلب اروپا و در کشور آلبانی مستقر می باشد. زنان اسیر در این سازمان با شرایط کاری سخت و وضعیت اسفناک غیر انسانی همچون قتل، عقیم نمودن، منع ازدواج و باروری، تحقیر و خشونت های کلامی، طلاق اجباری، عدم ارتباط با خانواده و فرزندان، شکنجه روحی و تجاوز جنسی از جانب سرکرده سازمان تحت عنوان ” یگانه شدن با رهبری ” روبرو می باشند.
در طول تاریخ نقض حقوق زنان و آپارتاید هرگز جداسازی یک زن از کودک خود و شکنجه زنان علیه زنان مشاهده نگردیده. اما در فرقه زن ستیز رجوی روشی نوین اجرا میشود و آن جدایی مادر از فرزندان و شکنجه زنان توسط زنان می باشد. مریم قجرعضدانلو ملقب به مریم رجوی که همسر سرکرده فرقه است مسئول انواع شکنجه ها و محرومیت ها و ممنوعیت ها علیه زنان نگون بخت بوده. این نگاه متفاوت فرقه علیه زنان در حالی است که مریم رجوی بارها با فرا رسیدن روز جهانی زن در کنفرانس های خبری، خود را به عنوان مدافع حقوق زنان ایران معرفی نموده و با ژست دروغین ادعای مبارزه علیه خشونت زنان مینماید…
به یاد زنان گرفتار در حصار تشکیلات رجوی
هشتم مارس روز جهانی زن گرامی باد
… زنان در تشکیلات رجوی به قدری پریشان هستند که حدی برای آن نمی شود متصور بود. ما که سالهای زیادی در آن تشکیلات لعنتی زندگی کردیم بخوبی متوجه دردهای آنان می شدیم. به جرات میتوانم بگویم محدودیت هایی که بر زنان در تشکیلات رجوی در اشرف 3 وجود داشت و دارد، در جهان معاصر بی نظیر است و همانند آن در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود.
رجوی برای اینکه آنان را در قفس خود با عنوان ” تشکیلات ” نگه بدارد در نشست های خصوصی به آنان دروغ های چندش آوری میگوید.
… زخم هایی که بر تن زنان در اشرف 3 که همگان آن تشکیلات مخوف را با زشتی و پلیدی یاد میکنند التیام نیافته اند و برعکس زخم ها عمیق تر و عفونی تر گشته اند. وقتی مردی از خاطراتش در اشرف یاد کرده و می نویسد حسرت بدلی هایش فریاد میزنند، ببینید زنان چه اوضاعی دارند.
شما فکر کنید زنان وقتی در جامعه معمولی زندگی میکنند کلی از مشکلاتشان میگویند، ناراحت هستند و بعضا خشمگین و نگران، حالا همین زنان در یک حصاری به نام ” تشکیلات ” گرفتار شده و هیچ راهی ندارند، نه راه پس و نه راه پیش ببین چه وضعیتی بر آنان حاکم است…
*یکشنبه 19 اسفند
7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
رویکرد رهبری سازمان مجاهدین خلق نسبت به خانواده ها – قسمت آخر
… رجوی وقتی دید قافیه را باخته است در پیامی گفت خانواده برای تشکیلات سم است و به نیروهایش دستور داد که جلوی درب اشرف شعار بدهند ” ننگ ما ننگ ما خانواده الدنگ ما “.
این شعار را خود رجوی به نیروهایش یاد داد که رو در روی خانواده این شعار را سر بدهند. باید بگویم بعد از این ماجرا جنگ بین رجوی و خانواده ها شدت و حدت بالایی گرفت. به دستور رجوی دستگاهی درست کرده بودند که به صورت فله ای به سمت خانواده ها سنگ پرتاب می کرد و حتی میلگرد ها را تکه تکه می کردند و نوک آن را تیز می کردند و با دستگاهی که مانند منجنیق بود عین تیر به سمت خانواده ها پرت می کردند. فیلم های آن ایام موجود است که تعداد بسیار زیادی از خانواده ها زخمی شدند و اقدام ضد انسانی دیگری که رجوی در داخل قرارگاه اشرف اقدام کرده بود این بود تعداد بسیار زیادی بلندگو در داخل قرارگاه اشرف در کنار سیاج و سیم خاردار کار گذاشته بود تا صدای خانواده ها را که بچه هایشان را صدا می زدند را خفه کند تا صدای خانواده ها به گوش بچه هایشان نرسد. این اقدام رجوی گر چه کار ساز نبود باز هم صدای خانواده ها به گوش ما می رسید اما رجوی به هر تشبثی دست می زد تا صدای خانواده ها را خاموش کند. در آن ایام اگر رجوی خلع سلاح نشده بود مطمئن هستم با سلاح گرم به روی خانواده ها رگبار باز می کرد. این هم از رویکرد واقعی رجوی نسبت به خانواده ها می باشد.
روز جهانی زن در فرقه رجوی چگونه میگذرد؟
… محیط مملو از پلیس مخفی و کنترل شدید بر اعضا، بر این واقعیت میافزاید که آنها تحت نظارت دائمی هستند. این ترس و عدم امنیت باعث میشود که زنان به صورت کورکورانه و بدون هیچ انتقاد و اعتراضی، خود را به قواعد دگم فرقه ملزم کنند. این شرایط منجر به تخریب شخصیت آنها میشود و به نوعی تشویق به از بین بردن عواطف و احساسات خودشان میانجامد که در نهایت موجب بروز آسیبهای روانی و عاطفی عمیق در آنها میشود.
روز جهانی زن فرصتی برای یادآوری حقوق و آزادیهای زنان است. اما در فرقه رجوی، این روز به دلیل شرایط نابهنجار و تبعیضهای عمیق به یک روز خالی از مفهوم تبدیل میشود. زنان در این سازمان نه تنها از حقوق و آزادیهای اولیه خود محروماند، بلکه تحت فشارهای شدید اجتماعی و روانی قرار دارند. این موضوع نیازمند توجه جدی و تلاشهای مداوم برای افشای شرایط ناگوار زنان در این فرقه و حمایت از حقوق آنها است. باید تلاش کرد تا روز جهانی زن واقعاً یک روز برای ابراز حقوق و آزادیهای زنان در هر کجا باشد.
پاسخ به سؤال مهم خانواده ها
شوق پرواز در قبر و قفس
… اعضای سازمان دچار عادت و یکنواختی شدند، به زندان عادت کردند، به درون حصارهای زندانی بودن عادت کردند، در قفس تکرار مکررات زندانی شدند، در درون حصارهائی که هیچ رشد و پیشرفتی نباشد، اسارت یک تکرار بی معنی می شود که مثل باتلاق هر روز بیشتر فرو می روی. این تکرار بی معنی آنقدر اعضای سازمان را در قبر و قفس فرو می برد که دیگر علاقه ای به ترک قفس پیدا نمی کنند.
… قفس امن و راحت تکرار، نوعی بی خیالی است که اعضای سازمان را به سمت پوچ گرایی سوق می دهد، قدرت تفکر را می گیرد و همه در سازمان به نوعی عادت کرده بودیم که دیگری برای ما تصمیم بگیرد و هر روز هم به این تکرار و عادت ، بیشتر خو می گرفتیم. این راحت طلبی مدام در ما دامن زده می شد و هر روز بیشتر عادت می کردیم که راحت تر باشیم و خود را درگیر مشکلات عدیده نکنیم.
همواره به ما این حس القاء می شد که دیگر آغوش خانواده ها منتظر شما نیست، خانواده ها شما را فراموش کرده اند، پیگیر وضعیت شما هم نیستند و شما فراموش شده اید، سعادت و خوشبختی شما همراهی با این سازمان و رهبر است و تمام…
استفاده ابزاری از زنان در سازمان مجاهدین خلق
… در مناسبات ایدئولوژیک سازمان مجاهدین، زنان تحت فشارهای شدید روحی و جسمی قرار میگرفتند. در داخل تشکیلات، با استراتژیهایی چون بهکارگیری زنان برای سرکوب یا تحقیر مردان، در واقع روابط انسانی و پایههای انسانی افراد کاملاً نادیده گرفته میشد. استفاده ابزاری از زنان به عنوان ابزاری برای کنترل دیگر اعضا، به ویژه مردان، نه تنها حقوق انسانی زنان را نقض میکرد، بلکه به طور کلی هرگونه احترامی که باید در روابط انسانی وجود میداشت را از بین میبرد.
… در داخل سازمان مجاهدین و به ویژه در مناسبات ایدئولوژیکی، مسئولیتهای بالا و قدرتهای سیاسی به طور ظاهری به زنان سپرده میشد، اما در حقیقت این زنان ابزارهای اجرایی بودند که به طور مستقیم و غیرمستقیم از طرف رهبری برای تحکیم قدرت خود استفاده میشدند…
*دوشنبه 20 اسفند
در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
می دانستید رجوی رایحه زندگی را از شما دزدیده است؟!
… هرگاه مجاهدین از نظر تشکیلاتی به مشکل بر میخورند و سرفصلی در سازمان بوجود می آید که ذهن و فکر اعضای گرفتار در تشکیلات را بخود مشغول میکند، سرفصلهایی همچون عید نوروز، رهبر فرقه و مسئولین و سگهای هار اطرافش که خط او در تشکیلات را پیش میبرند که منظور شورای رهبری مربوطه است، دست به تهدید و تطمیع و شانتاژ برعلیه اضداد و معاندین و{البته جداشده ها } میزنند ! و در واقع تابوی خارج شدن و مرز سرخهای کذایی تشکیلات را نه تنها متذکر میشوند بلکه گوشزد هم میکنند که مبادا نوری به ذهنتان بتابد!
… مطمئنا با نزدیک شدن به سال نو و عید نوروز نشست ها در تشکیلات این سازمان بالا میگیرد، گزارش نویسیها برای خالی کردن تناقضات اعضا در رابطه با خانواده و نا امیدیهای ذهن از ادامه مسیر بالا میگیرد و دائما سخنرانیها و جشنهای گذشته را با حضور خود رجوی را از تلویزیونشان پخش میکنند تا بلکه خاطرات عیدهای گذشته با خانواده و در کنار خانواده بودن را سد کنند! کما اینکه در حال حاضر در حال انجام اینکار هستند و در رسانه هایشان دیده میشود…
فعالیتهای انجمن نجات آلبانی به مناسبت 8 مارس
… روز شنبه 8 مارس 2025، اعضای ایرانی و آلبانیایی انجمن نجات آلبانی با اهدای گل به شهروندان زن و برگزاری نمایشگاه عکس و پوستر و توزیع بروشورهایی درباره نقض حقوق زنان در کمپ مجاهدین خلق موسوم به اشرف 3، واقع در روستای دور افتاده مانز، تلاش کردند که ذهن شهروندان آلبانیایی را درباره سازمان مجاهدین خلق روشن کنند…
دشمنی با مردم ایران تا به کی ؟!
… سران مفلوک سازمان که کیلومترها دور از مرزهای ایران، در انزوایی تاریخی فرو رفته اند، راهی ندارند جز این که گاه به گاه با انتشار پسماندهای گندیده خود در فضای مجازی، هیزم بر آتش جنگ بیافزایند و یا بهتر بگوییم با تبلیغات منفی در این زمینه و با کوبیدن بر طبل جنگ و تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران، اذهان عمومی ملت را مخدوش کنند.
… مجاهدین خلق طبق معمول دچار اشتباه محاسبه سیاسی همانند همکاری با صدام حسین شدند و به گونه ای شتاب زده و با خام اندیشی و البته با کینه توزی نسبت به مردم ایران در مخمصه ای سخت و نا فرجام گرفتار و دچار بحران مرگ فکری شدند که حتی توان تشخیص راه درست از غلط را ندارند…
نوروز در اسارتگاه اشرف – قسمت اول
علی اکرامی: … درد مشترک ما از زندگی و یا اسارت مشترک در پادگان اشرف آغاز شد، آنجایی که بهترین روزها و سالهای جوانی را پشت سیاج ها و برج های بلند و بدون هیچ ارتباطی با دنیای خارج وخانوادهایمان گذراندیم. وهرسال در آستانه بهار و تحویل سال نو روح و اندیشه مان بسوی خانوادهایمان پر می کشید. وبار دیگر خاطرات سال تحویل در کنار خانواده برایمان تداعی میشد. برای لحظاتی خود را در آغوش آنها احساس می کردیم، سالها این چنین با حسرت برما گذشت. نه شوری، نه شوقی، واین چنین سالیان عمرمان در برهوت اشرف تلف شد. ما که تنها گناهمان طلب آزادی و حق انتخاب مسیر آینده مسیر زندگی بود. ما که دوست داشتیم برای خودمان آزاد ومستقل زندگی کنیم. این بزرگ ترین جرم ما به زعم رجوی بود…
*سه شنبه 21 اسفند
در این روز 7 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
نوروزی به رنگ اسارت
… در سازمان مجاهدین، تمامی اعیاد بدلیل اینکه نخ وصلی می تواند به خانواده باشد، از سوی رهبران سازمان انبوهی کارهای سنگین فیزیکی و بیگاری روی دوش اعضای سازمان گذاشته می شود تا از فرط خستگی، فرصت فکر کردن به گذشته و نوروزهای در کنار خانواده، به ذهن کسی خطور نکند،. یکی از مشقت بار ترین کارها در این روزها، این است که مقادیر زیادی رنگ ساختمانی گرفته می شود تا همه جا را رنگ آمیزی کنند، علف کنی محوطه ها، شستشوی اماکن و نظافت های بی مورد، کارهای ساختمانی و کارگری های زاید، از جمله این بیگاری هاست، عده ی زیادی را نیز مامور شرکت در رقص های گروهی می کنند که در نوع خود بسیار خسته کننده و بی محتواست، ساعت ها باید سرپا ایستاده و رقص های پوشالی را تمرین کنند. همه بچه ها از اعیاد در سازمان دقیقا به همین دلایل یاد شده فراری هستند. نکته حائز اهمیت نیز این است که تمام این برنامه ها اجباری است و کسی حق سرباز زدن از این اقدامات دستوری را ندارد.
… روزهای منتهی به عید نوروز در درون حصارهای سازمان، همه چیزش بوی تصنع و ساختگی و ظاهرسازی را می داد، درون همه غم و افسردگی و تنهائی و غربت بود، در این روزها بود که همه به چشم می دیدیم که چقدر تنهائیم و راه نجاتی به بیرون نیست…
دین در مناسبات مجاهدین خلق
دین در مناسبات سازمان مجاهدین همواره ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی بوده و سازمان هیچگاه اعتقادی به مسائل دینی و شعائر مذهبی نداشته است.
… سازمان مجاهدین بیش از بیست سال در قرارگاه اشرف بود و با وجود ادعای اعتقاد به اسلام و اجرای فرائض دینی، اما برای اینکه به اروپایی ها نشان بدهد که اسلامشان از جنس اسلام حکومت ایران نیست، نه مسجدی داشتند و نه رعایت اشکال ظاهری اجرای فرائض دینی . اما در سال 82 بعد از سرنگونی صدام وقتی حمایت بزرگ را از دست داد و صاحب خانه سرنگون شد، رجوی خود را بی پشت و پناه دید و همزمان هم به شیوخ و عشایر عراق و هم به فرماندهان ارتش آمریکا پناه برد، به همین خاطر ساخت مسجد طبق گفته یکی از اعضای قدیمی و فرماندهان مجاهدین که مسئول ساخت این مسجد بود، که گفت: این مسجد کاربردهای حفاظتی و سیاسی دارد و هم میخواهیم به شیوخ و عشایر عراق بگوییم ما هم مسلمان هستیم و به همه قوانین اسلام پایبند هستیم و هم اگر آمریکا قصد داشت به ما تعرض کند زنان را به مسجد بفرستیم تا در آنجا پناه ببرند تا شاید ارتش آمریکا از تعرض و تهدید آنها دست بردارد…
رسالت انجمن نجات
… اعضا و بنیانگذاران انجمن نجات از ابتدای تأسیس، رهایی افراد گرفتار در بند فرقه رجوی و کمک به خانواده های چشم انتظار این افراد را به عنوان رسالت خود تعیین کردند و قدم در این مسیر مقدس گذاشتند.
… انجمن نجات در ده سال گذشته، با تمام محدودیتها و چالشهایی که پیش رو داشته است، پیروز میدان بوده است. این انجمن توانسته است فرقه رجوی را در برابر افکار عمومی رسوا کند و صدای نجاتیافتگان و خانوادههای آنها را به گوش جهانیان برساند. در مقابل، فرقه رجوی با ادامه سرکوب و نقض حقوق بشر، هرگز نتواسته است به اهداف خود دست یابد.
انجمن نجات اکنون با حمایت بینالمللی، شبکههای اجتماعی قوی و پیروزیهای حقوق بشری که در سالهای اخیر کسب کرده است، در برابر فرقه رجوی به پیروزیهای بیشتری دست یافته است. پیروزی واقعی در این مبارزه برای خانوادههای مظلوم و نجاتیافتگان است که پس از سالها رنج و اسارت، اکنون میتوانند به زندگی جدیدی دست یابند…
*چهارشنبه 22 اسفند
در این روز مجموعاً 8 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
سرکوب بیشتر با ترفند ثبت نام مجدد در ارتش آزادیبخش – قسمت آخر
از صحبت های رجوی مشخص بود که آمار نفراتی که درخواست جدایی می دادند بسیار بالا بود و او از این بابت احساس نگرانی و خطر می کرد. او گفت “شما مردان همه چیز را ول کردید و حاصلش نیروهایی است که اعلام بریدگی می کنند.” و در ادامه طلبکار همه شده بود. رجوی با وقاحت بر روی کسانی که خواهان جدایی بودند لقب “رختِ چرک” گذاشت. او خطاب به نیروهای حاضر در نشست می گفت: “شما رختِ چرک های تان را جمع می کنید تا در نشست های من به آن رسیدگی شود. شما باید این رختِ چرک ها را در یگان های خودتان تعیین تکلیف کنید.”
… تفسیر به رأی رجوی از قرآن: “لا اکراه فی الدین برای شما نیست”
یکی از چیزهایی که رجوی در نشست حوض مطرح کرد تفسیر به رای خودش از قرآن بود. رجوی گفت “اگرچه در قرآن آمده «لا اکراه فی الدین» اما این به شما ربطی ندارد. شما رهبرتان را انتخاب کرده اید و دیگر حق برگشت ندارید.”
… وی دستور ترور منتقدانش را صادر کرد و نشان داد که حتی تحمل افشاگری های افرادی که از تشکیلات جهنمی او تا آن زمان نجات یافته و حقایق را بازگو کرده اند را ندارد و نه تنها پاسخگو نیست بلکه می خواهد با ترور صدای مخالفان را خفه کند…
مجاهدین ضد خلق به سراغ جشن ملی رفته اند!
… مجاهدین که برای حفظ ظاهر چهارشنبه سوری را روز ملی نامیده اند ، با تمام قوا میکوشند در دشمنی با طلیعه ای که این روز درپی خواهد داشت ، دست به کارهای ناشایسته ای زده و وخرمی این روز را ازبین برده و تنها بعنوان یک روز نحس دراذهان کودکان ما بماند.
چرا که زندگی با مسالمت و زیبائی در فلسفه وجودی مجاهدین استحاله یافته و تبدیل به فرقه منحوس رجوی شده، وجود ندارد و دشمنی با روزی که ” ملی” است در ژن های این منفورترین جریان تاریخی ایران ، حک شده است!
در متن این فراخوان منحوس و البته بخاطر فریب مردم و بخصوص زحمتکشان ایران ، از مشکلات معیشتی آنها صحبت به میان آمده و نتیجه گیری شده دعوت رجوی ها برای ایجاد آشوب فتنه و ویرانی در راستای حل این معضلات میباشد؟!
هیچ انسان عاقلی حل مشکلات روزمره مردم را با توسل به تخریب و ویرانی تجویز نمیکند و اگر مجاهدین استحاله یافته چنین روشی را توصیه میکنند، از برای غیرقابل حل کردن مشکلات مردم میکند و خصلت عمومی باند رجوی دقیقا همانست!…