حقایقی درباره عیدفطر فرقه مجاهدین و فضای آلوده از حاکم بودن روابط جنسی

فرقه مجاهدین ماه رمضان را “بین الملل آزادی و یگانگی” می نامند اما حقیقت چیست؟

1- نام پیش نماز آنها در این مراسم مجید معینی است او در عراق عمامه هم به سرش گذاشته بود. مجید معینی با نام مستار”آقا” را قهرمان شکنجه در زمان شاه می نامیدند و کاندید مجاهدین در مجلس شورا در سال 1359 بود. اما همین مجید معینی را نیز همراه با 700 تن دیگر از اعضا تحت عنوان رفع ابهام ( ترور مسعود رجوی) در آذر سال 1373 دستگیر و شکنجه کرده و بعد توسط مسعود رجوی محاکمه کردند. قهرمان شکنجه زمان شاه نتوانست در برابر شکنجه گران و شکنجه های فرقه مجاهدین مقاومت کند و او را زیر کابل و … آش و لاش کرده بودند و به سلول فرستاده بودند… و به زندانیان داخل سلول توصیه می کرد با مجاهدین (بازجویان و شکنجه گران) همکاری کنید…، او را کاملا درهم شکسته بود. من ( نگارنده ) نیز دستگیر و جمع دیگری از اعضا توسط شخص مسعود رجوی محاکمه شدم. وقتی پیشنماز چنین وضعیتی دارد فهم وضعیت پس نمازها در مراسم عید فطر 1404 کار دشواری نیست. در مناسبات قوطی کبریتی فرقه مجاهدین نقش ها را رهبری عقیدتی و مانکن سیاسی رجوی یعنی مریم رجوی رقم می زنند البته با ابزارهایی که در دست دارند. یک نمونه آنرا در گزارش 142 بازجو و شکنجه گر و زندانبان در شورای ملی مقاومت را نوشته بودم.

2- تشکیلات فرقه مجاهدین تنها جایی است که شکنجه شده ها و شکنجه گران در کنار هم زندگی میکنند و حتی بعضی اوقات شکنجه گر مسئول تشکیلاتی فرد شکنجه شده میشود. و یا حتی بعضی مواقع معکوس.

3- امسال برای برادران مجاهد لباس جدید خریده اند… این لباس باید رنگ مرده ای داشته باشد که جلب توجه نکند. اعضای مجاهدین حتی حق انتخاب لباس را ندارد و حتی رنگ لباس. عباس داوری یکبار گفت: ” مجاهد خلق فقط یک حق دارد آن سنگ قبری است که رویش نوشته می شود مجاهد.”

4- در پس این نام بی محتوا (بین الملل آزادی و یگانگی) کثیف ترین حقایق رشد یابنده فساد… وجود دارد. اولین نماز عید فطر در سال 1391 در لیبرتی من نیز حضور داشتم بعد از پایان نماز عید فطر معمولا روبوسی و تبریک گفتن ها شروع میشد. دو مرکز و یک ستاد در کنار هم نماز می خواندند تقریبا 400 مرد و 20 زن از فرماندهان این مراکز.

روبوسی مردان اعضا مجاهد که تقریبا 400 تن میشدند کمتر از یک دقیقه تمام شد یعنی هرکسی فقط با یکی دو نفر روبوسی کرد و در حالیکه تعداد زنان بسیار کمتر بود زمان بسیار طول کشید… صحنه زجر آوری بود…مردان حاضر نبودند با هم دیگر روبوسی کنند… فضا بسیار سنگین بود…زیرا بحث روابط جنسی و میل جنسی در میان اعضا و مردان رشد پیدا کرده بود… و هر هفته در نشست های غسل هفتگی(هر آنچه از مسائل جنسی در ذهن گذشته و یا تصویر جنسی از زنان و یا نسبت به برادران کنار دست خود داشته اند و یا به یاد آوردن خاطره ای از زن و همسر و کودکان و یا خاطرات ایران و یا ترانه و …و حتی خود ارضایی و…باید در حضور جمع ) خوانده میشد…

به دلیل همین فضای ساخته شده مردان نمی توانستند با همدیگر روبوسی کنند… معنای بدی پیدا کرده بود حس عجیبی که هرگونه روبوسی میان مردان را نوعی روابط جنسی تداعی میشد…و به همین جهت مردان می ترسیدند…حتی رغبتی هم نداشتند… اما دردناک ترین مسئله چهره های مردان مجاهد بود… چون بخوبی عیان و آشکار بود این فضای آلوده حتی به آنها اجازه نمی دهد بعد مراسم عید فطر هم بتوانند روبوسی کنند… زیرا این نوع نشست های ویرانگر جنسی تاثیرات عمیقی بر جان و روح و روان اعضا گذاشته بود… و من همه چیز را به دقت زیر نظر می گرفتم… مردان سرشان را پایین انداخته بودند و از چهره شان مشخص بود که خجالت زده هستند ونمی توانستند چهره و درون خود را پنهان کنند که چنین حقایقی بین آنها وجود دارد و از اینکه همه باید منتظر بمانند تا روبوسی زنان و یا خواهران مجاهد تمام شود… این تفاوت بین مردان و زنان مجاهد…خیلی تو ذوق میزد و همه خجالت می کشیدند… علت این بود که مواردی بود از روابط جنسی میان مردان مجاهد….و نه فقط در ذهنشان. آن زمان من هنوز از روابط میان زنان خبر نداشتم و بعد از جدا شدن از تشکیلات فهمیدم حتی میان زنان نیز جداسازی افراد از همدیگر و یا کنترل روابط زنان با همدیگر وجود داشت و …

نتیجه 23 سال طلاق از همسران و عدم وجود روابط جنسی از سال 1368 تا 1391 بجای اینکه تشکیلات مجاهدین را پاکیزه نگاه دارد معکوس عمل کرده بود و به فضاحتی کشانده بود من شاهدش بودم و هنگامی که از تشکیلات جدا شدم تازه ابعاد وحشتناک این فساد جنسی را از جداشدگان شنیدم.

5- این زنان که در این مراسم کنار مردان نماز می خوانند صحنه آرایی تبلیغاتی برای پخش بیرونی است.این زنان در اشرف 3 در آلبانی در قسمت مرتفع در قرارگاه اشرف ساکن هستند تا برای مردان مجاهد قابل دید نباشد و برغم اینکه قسمت های مختلف قرارگاه اشرف فنس کشی شده است و ورود و خروج ها از یک قسمت به قسمت دیگر امکانپذیر نیست. حتی سخت گیری های تفکیک جنسیتی … نسبت به قرارگاه اشرف عراق و لیبرتی بیشتر شده است. تفکیک جنسیتی از در فروشگاه و پارک و پمپ بنزین و … و تعیین روزها و زمانبندی ها برای مردان و زنان با شدت و کنترل بیشتر انجام می شود.

6- بین الملل آزادی و یگانگی از حرف تا عمل زمین تا آسمان تفاوت دارد همچنانکه شعار و آرمان “جامعه بی طبقه توحیدی” و تفاوت اعضا با کلان هزینه های زندگی لوکس مریم رجوی و مسعود رجوی.
7- اکنون که در حال نوشتن هستم یک لحظه به ذهنم آمد اگر ما در داخل زندان در دهه 60 این حقایق را می دانستیم چه وضعیتی داشتیم….؟ فکر کردن به آن هولناک است.

نکته مهم و پایانی

پس از این مراسم (عید فطر) در سال 1404 در اشرف 3 اعضا فرقه مجاهدین باید گزارش غسل یعنی تصورات جنسی… خود از حضور در این مراسم “الهی” را بنویسند و در جمع بخوانند. مردان از تصوراتی که از حضور زنان … و مسائل جنسی به ذهنشان زده است و زنان نیز معکوس.

اکنون 36 سال از طلاق همسران و انقلاب ایدئولوژیک دوم از سال 1368 می گذرد… و هنوز اعضای فرقه مجاهدین باید بنویسند:
« ما انقلاب خواهر مریم را درک نکردیم، ما خیانت کردیم، ما زالو هستیم، ما اپورتونیست هستیم، ما بدتر از مزدوران رژیم و وزارت اطلاعات هستیم، ما لیاقت این سازمان را نداریم، ما لیاقت رهبری عقیدتی را نداریم، ما …، و مهمتر از همه : اگر ما انقلاب کنیم (انقلاب ایدئولوژیک) این رژیم سرنگون میشود. تمام تقصیرات به گردن اعضای فرقه مجاهدین است به این دلیل که : تا زمانیکه یک عضو وجود داشته باشد این رژیم سرنگون نمیشود.

ممکن است این سخنان در دنیای آزاد بسا پوچ و مسخره و توهین به شعور آدمی باشد اما در یک تشکیلات فرقه ای و بدور از دنیای آزاد و قطع ارتباط با جهان و مردم و خانواده و نداشتن رسانه آزاد و اینترنت و … از یک سو، و خوراندن ایدئولوژی و مذهب و شهادت طلبی و همچنین پرونده سازی امنیتی و جنسی برای اعضا و حتی سواستفاده از شهیدان و…بخشی از این تحمیق است و هولناک تر از همه فضای بشدت امنیتی و رعب و وحشتی که در میان اعضا در تشکیلات حاکم است و هر مورد کوچکی را به نفوذی یا مزدو رژیم نسبت میدهند.

برگرفته از صفحه فیسبوک سیامک نادری