وقتی به تاریخ امریکای استعمارطلب نگاه می کنیم، می بینیم که همیشه برای دولت های امریکایی یک مسأله مهم است ؛ بهترین و درست ترین کار آن است که بیش ترین سود را برای سردمداران وقت امریکا داشته باشد. به واقع سیاست امریکا پیوسته سیاستی منفعت طلبانه است که با وجود یگانگی هدف اما وسیله ها ،ابزار و روش های متفاوتی را به کار گرفته است ،گاهی تهدید ، گاهی تطمیع ، گاهی دوستی ،گاهی تفرقه افکنی.
این سیاست و ترفند همیشگی امریکایی هاست که همیشه حتی در مقابل دولت ها و کشورهای قدرتمند هم به کار گرفته شده و در درجه ی اول اهمیت قرار داشته است اگر چه در مواردی هم به کارگیری روشها به شکست منجر شده و در نهایت به این هدف ختم نشده است اما باعث تغییر در منظور اصلی هم نشده است!
اما به کشورها ،ملت ها و گروه های دیگر که نگاه می کنیم می بینیم آن ها روش های متفاوت و متنوعی را در مقابل اندیشه های سلطه گرایانه و منفعت طلبانه ی امریکایی به کار گرفته اند ؛ گاهی تسلیم ، گاهی مبارزه ، بعضی از موضع ضعف ، بعضی از موضع قدرت.
مثلأا کسی چون محمد رضا پهلوی ، باج دادن و اطاعت را در پیش گرفت. و پیوسته به خاطر ترس از امریکا همه چیز آب و خاکش را پنهان و آشکارا در اختیار آن ها قراردادد تا مبادا آسیبی ببیند!
اما بدترین روشی که ممکن است به کار گرفته شود نوعی از چاپلوسی است که من اسمش را چاپلوسی احمقانه ی خنده دار می گذارم.
معنای چاپلوسی اش واضح است اما احمقانه ، چون از کسانی سر می زند که مورد بی توجهی شدید هستند اما درجه ی احتیاج و ترسشان به قدری بالاست که چاره ی دیگری جز کاری چنین زبونانه ندارند.
وخنده دار است چرا که امریکا در مقابل این گروه ها هم سیاست خاص خودش را دنبال می کند و کاری به فعالیت های چاپلوسانه اشان ندارد، سردمداران امریکایی سیاست دوجانبه ی خود را در پیش می گیرند ،اسم گروهی را در لیست گروه های تروریستی قرار می دهند و بعد خودشان با رهبران همان گروه تروریست وارد معاملاتی غیرمنصفانه می شوند! فردی را به این دلیل که چند سال پیش عضو این گروه تروریست بوده با بهانه تراشی هایی از شرکت در همایشی در امریکا محروم می کنند و بعد برای نابودی کامل همان گروه تروریستی که کاملاً در چنگالشان هستند اقدامی نمی کنند!
آری آن ها سیاست خود را دارند و منفعت طلبی های همیشگی اشان را!
اما افسوس به حال کسانی که این چنین مشی آشکاری را نمی بینند و از امریکا به خاطر ممانعت از ورود فردی که اکنون علیه مجاهدین است تشکر می کنند ، انگار نمی خواهند باور کنند که امریکا به دلیل عضویت آن شخص در این گروه تروریستی مانع ورودش شده نه به دلیل جداشدنش!!
البته این هم سیاست خاص این گروه است ، این ها هم فقط تلاش می کنند تا از وقایع و پیشامدها تفسیر و تحلیلی را ارائه دهند که خودشان می خواهند ، تا به این گونه انسان هایی را که به اسارت گرفته اند از حقیقت دور نگه دارند ،این ها مثل بسیاری دیگر از فرقه های مشابه ،زمانی به نقطه ای می رسند که کاملاً می دانند که در جهان خارج از فرقه و گروهشان برابر با هیچ شده اند و کاملاً نقاب انداخته ،پس فقط می کوشند تا با حفظ اعضا باقی مانده شان حداقل باشند! و حاضرند برای این بودن و ماندن پوشالی عقل و منطق را رها کنند ، و دیگر، به راستی به فراموشی می سپارند که بهتر است تفسیر به رأی هایی که می کنند تا به این حد مضحک نباشد!
م. وطن خواه