نامه سرگشاده به رئیس جمهوری عراق درباره مجاهدین

جناب آقای نوری المالکی رئیس جمهوری عراق

واگذاری کنترل قرارگاه اشرف به دست نیروهای شما یکی از اتفاقات مهم و استراتژیک در راستای ثبات و تقویت ساختارهای مدنی در کشور شما است. شاید پس از سقوط صدام چالش دولت مردمی شما با پدیده تروریسم یکی از معظلات و موانع بر سر راه تثبیت آرامش و امنیت در عراق بوده است. سیاست یک بام و دو هوای آمریکا در قبال گروه های تروریستی از یک سو و مواضع خصمانه و زیرکانه سازمان مجاهدین که عمدتا در همدستی و همسویی با گروه های تروریستی بازتاب یافته بود، سوای اذعان مقامات رسمی دولت شما، مبنی بر در اختیار داشتن اسناد متقن در اثبات مداخلات پنهان که هنوز مشخص نیست، چرا از افشای آنها تا کنون امتناع شده- حضور مجاهدین در عراق را در کلیت خود به یک معضل بر سر راه تثبیت حکومت قانون تبدیل کرده بود. با این حال روند تحولات و مواضع قانونی و اصرار و پافشاری دولت شما بر اعاده حق تصمیم گیری در این مورد، در نهایت با گام اساسی و استراتژیک گرفتن کنترل قرارگاه اشرف مسیر تازه ای را آغاز کرده است. این اتفاق در نهایت می تواند روند اخراج مجاهدین از خاک کشور شما را تسهیل و تسریع نماید. اما در این میان نکات ظریف و حساسی وجود دارد که مجاهدین می توانند، بر اساس سبقه جریان سازی و سازوکارهای تبلیغاتی اصل موضوع یعنی حق تصمیم گیری شما را در خصوص مجاهدین لوث کند. آنچه در آینده اهمیت خواهد داشت کیفیت تصمیمات اتخاذ شده از سوی شما در قبال مجاهدین است.

واکنش های گسترده و دامنه دار مجاهدین در قبال این اتفاق و جریان سازی رسانه ای مبنی بر اینکه دولت عراق تلاش دارد نیروهای سازمان را به ایران مسترد دارد، از اولین عکس العمل های مجاهدین است که حساسیت های در سطح عده اندکی از حامیان غربی مجاهدین برانگیخته است. مجاهدین با سوار شدن بر روی موج تبلیغاتی ناشی از انتشار این ذهنیت که دولت شما تصمیم دارد اعضای قرارگاه اشرف را به ایران مسترد دارد و یا دست جمهوری اسلامی را در سرکوب مجاهدین در اشرف باز بگذارد، با مطرح کردن خطر قریب الوقوع نسل کشی به عنوان فرایند این تحولات صورت مسئله اصلی را آگاهانه و ناجوانمردانه دستخوش ابهام و گمانه زنی هایی بر ضد دولت شما تبدیل کرده است. رهبران مجاهدین با عنوان کردن فاجعه انسانی قریب الوقوع به خوبی می دانند چه اهداف حساب شده و تبلیغاتی گسترده و متاسفانه در پاره ای مقاطع تاثیرگذار بر روی حامیان خود را دامن می زنند. آنچه در این میان باید مورد اهتمام و توجه دولت شما و شخص شما قرار بگیرد گذر و عبور آگاهانه از این بحران ساختگی و رسانه ای توسط مجاهدین است. علیرغم اشراف و آگاهی شما به ترفندهای ضدانسانی و ضداخلاقی مجاهدین برای برون رفت از چالش های قانونی اما تاکید این مهم خالی از ضرورت نیست که مجاهدین قادرند با توسل به انواع ترفندهای فرقه ای نظیر آنچه در وقایع ژوئن 2003 در فرانسه اتفاق افتاد به نوعی با مظلوم نمایی و جلب ترحم و بعضا تهدیدات پنهان و علنی که تاثیرات مستقیم اش بر روی شهروندان و احساسات آنها تعیین کننده می باشد، خود را از معرض چالش های مدنی و حقوقی دور کنند.

بلاتکلیفی پرونده ژوئن مجاهدین و همچنین آزادی مشروط متهمین این پرونده محصول همین بازی زیرکانه روانی بود که خودسوزی های فرقه ای رل اصلی آنرا بازی می کرد. مجاهدین پس از این اتفاق کرارا دولت های غربی و نهادهای اروپایی را به استفاده مجدد و تکرار چنین فجایعی تهدید کرده اند. آنچه در این راستا به عنوان یک خطر بالقوه احساس می شود بیم تکرار چنین فجایعی با بهانه قرار دادن همان شایعات و بسترسازی های رسانه ای و تبلیغاتی از جمله شایعه استرداد اعضای اشرف توسط دولت شما به ایران است. واقعیت این است که بحران مجاهدین با توجه به اتفاقات اخیر هر روز فزاینده تر و سمت و سوی تلاشی نهایی مجاهدین از درون را تقویت می کند. رهبری مجاهدین برای فرافکنی و بر اساس یک رویه معمول مقصر تراشی برای ضعف و ضلالت های خودخواسته اش هراسی از اقدامات انتهاری جمعی نظیر آنچه در فرانسه مرتکب شد و یا در یک اشل بزرگتر آنچه فرقه جونز در آمریکا و در مواجه با قانون مرتکب شد، به خود راه نمی دهد.

تعبیر فاجعه از سوی رهبران مجاهدین برای پیامدهای قانونی دولت شما به واقع یک هشدار جدی است که می تواند با فرامین رهبری مجاهدین به سمت همان فاجعه وعده داده رجوی سوق پیدا کند. آنچه به تعبیری از آن به عنوان نقطه بحران و گذر دولت شما اشاره شد، درست در تقابل با این دام فرقه ای و عبور آگاهانه شما از آن محسوب می شود. آنچه مسلم اینکه اهمیت سمت و سوی تحولات آینده در خصوص مجاهدین بیشتر متوجه اعضای بدنه به پائین مجاهدین است. لزوم برخورد انسانی و احیاگرانه به این بخش از نیروهای سازمان ضرورت دقت نظر بیشتر شما را به همراه خواهد داشت. قدر مسلم اینکه مجاهدین در انتظار کمترین خطا و سمت و سو یافتن تحولات به گونه ای هستند که بهانه های فرضی شان را دستمایه اقدامات فرقه ای قرار بدهند. آنچه در این راستا باید لحاظ شود نگاه درمانی و احیاگرانه و انسانی به قربانیان فرقه رجوی است. چنانچه اذعان دارید رهبری مجاهدین با دستاویز قراردادن همین قربانیان بخش اعظمی از اهداف خود را در عراق و اروپا دنبال می کند. نگاه حمایتی به این بخش می تواند ضمن خلع سلاح کردن رهبری مجاهدین، زمینه و فرصت بازخوانی عملکرد آنها در عراق را مهیا کند.

دولت عراق می تواند با فراهم آوردن زمینه های برای اعضای سازمان که رسما از مجاهدین جداشده و یا در آینده نزدیک جدا خواهند شد، تلاشی در جهت اخذ پناهندگی این گروه به کشورهای دیگر انجام دهد تا ضمن نشان دادن حسن نیت خود و نگاه احیاگرانه به این بخش، عملا رهبری مجاهدین را از ادامه استفاده ابزاری از این قربانیان محروم و به نوعی ایزوله کند. این درست که دولت شما بیشترین اهتمام اش در این جریان تعیین تکلیف با یک گروه تروریستی و مخل نظم و امنیت در عراق و سیاست خارجی این کشور است، اما نباید از نظر دور داشت که همین امکان می تواند به فرصتی برای نجات شمار قابل ملاحظه ای از اسیران در این گروه تبدیل شود. شرط تحقق این مهم تنظیم رابطه دقیق و پرهیز از نگاه یکسونگرانه به این کلیت نامتجانس است. اینکه چگونه این مهم عینیت خواهد گرفت بیش از هر چیز به شیوه هایی وابسته است که شما اتخاذ خواهید کرد. دولت شما می تواند با دادن حق پناهندگی به این بخش از قربانیان سازمان و به عنوان اشخاص حقیقی، مجال و فرصت بازسازی و احیای فردی آنها را فراهم نماید. در این صورت مجاهدین در موقعیت یک غربال ناگزیر قرار خواهند گرفت و بهانه های واهی و متظاهرانه بشردوستانه از دست مجاهدین گرفته خواهد شد و النهایه حامیان غربی مجاهدین قادر نخواهند بود با دستاویز قراردادن کنوانسیون های بین المللی گروهی تروریست را به عنوان پناهنده سیاسی به دولت شما تحمیل کنند. گو اینکه همین باقیمانده به اندازه کافی رد پای کافی برای تعقیب قضایی و محاکمه در خاک عراق باقی گذاشته اند.

جناب آقای مالکی

دولت شما می تواند با مخیل کردن قربانیان و اسیران مجاهدین به رفتن از عراق و پناهندگی به هر کشوری خارج از تشکیلات مجاهدین، عملا حساب آنها را از رهبران تروریست مجاهدین جدا کند. این رویکرد می تواند به مثابه یک سرفصل در موقعیت تعیین تکلیف مجاهدین در عراق هم مطالبات بر حق و قانونی شما را تامین کند و هم در عین حال تامین کننده مواضع بشر دوستانه شما باشد. و هم بحران خودساخته و خودخواسته تحت عنوان فاجعه و ادعای نسل کشی را در نطفه خفه کند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا