با وجود قرار گرفتن مجاهدین در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا، این گروه سالیان متمادی از همکاری مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی اروپا علیه ایران بهره گرفت تا اینکه این اتحادیه به پنهانکاری خاتمه داد و رسما به همکاری پرپیشینه اش با مجاهدین اعتراف کرد.
شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا در حالی به نادیده گرفتن سوابق تروریستی مجاهدین رای داد که خود بارها بر شکنجه گر بودن این گروه تاکید کرده و گزارشهای مستند و رسمی از سوابق ممتد مجاهدین در این زمینه بیانگر این وضعیت است.
مجاهدین که از پیگیری پرونده مشارکت فعالانه خود در کشتار شیعیان و کردهای عراق در قیام مردمی بر ضد صدام در روزهای پایانی جنگ اول خلیج فارس بیمناک بودند در سال 84 با مظلوم نمایی خود را در خطر معرفی کردند در حالیکه آمریکا اعلام کرده بود حامی آنان است.
در همان زمان گروه تبعیدی مخالف ایران (مجاهدین) به اعمال شکنجه علیه اعضای مخالف خود که ازاین گروه انتقاد کرده و یا قصد ترک این گروه را داشتند، متهم شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از نیویورک، دیده بان حقوق بشر مستقر در نیویورک طی گزارشی 28 صفحه ای اعلام کرد که مجاهدین (MKOگفت وگوی شبکه خبری بی بی سی با یک عضو ارشد بریده و فراری از مجاهدین در 23 تیر ماه 84 نیز بیانگر گوشه ای دیگر از این حقاق است.
بی بی سی در معرفی این فرد گفت: محمد جواد فیروزمند به عنوان یکی از فرماندهان نظامی و از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق در پاریس در مصاحبه ای مطبوعاتی، پیرامون وضعیت این سازمان در عراق مطالبی را عنوان کرد.
این رادیو افزود: او پس از حمله آمریکا به عراق از اردوگاه "اشرف" محل استقرار نیروهای تحت فرمان "مسعود رجوی " فرار کرد.
فیروزمند گفت: بعداز اینکه آمریکاییها در اطراف قرارگاه اشرف مستقر شدند، شروع به انجام دو سری شناسایی کردند.
به این طریق دو بار افراد را تک به تک مورد سوال و انگشت نگاری قرار دادند، برای آنها پرونده تشکیل دادند،چون بار نخست در حضور ما بود بار دوم این موارد در محلی بود که در واقع هیچکدام از عناصر و فرماندهان ما حضور نداشتند.
این تنها فرصتی بود که توانستم بدون اعلام قبلی به سازمان فرار کنم، چون قبلا هم درسال 1380 از سازمان فرار کرده بودم اما توسط نیروهای "صدام " دستگیر و تحویل زندانهای گروه شدم که بعد از زندان و شکنجه و حکم اعدامی که توسط مسعود و "مریم رجوی " علیه من صادر شد توانستم در یک چنین شرایطی از دست این سازمان فرار و به کمپ آمریکایی ها در مقابل قرار گاه اشرف قرار داشت، پناهنده شوم.
بی بی سی پرسید: چند نفر مجموعا به کمپ آمریکاییها پناهند شده اند؟
فیروزمند پاسخ داد گفت: اگرازحدود 18 ماه پیش حساب کنید که تقریبا اولین پناهنده ها شروع کردند از سازمان جدا شدند، تا این لحظه در حدود 700 نفر، که ازاین عده بیش از 500 نفرشان تحت نظارت صلیب سرخ به ایران بازگشته اند و بیش از 150 نفر دیگر هم در داخل کمپ آمریکاییها تحت حفاظت باقی مانده و نگهداری می شوند.
بی بی سی پرسید: چند نفر در داخل کمپ اشرف باقی مانده اند و چه تعداد از آنها خواهان جدایی و دارای تمایل جدا شدن از این سازمان هستند؟ فیروزمند گفت: حدود سه هزار تا سه هزار و 100 نفر در داخل کمپ و تحت سیطره سازمان مجاهدین قرار دارند. اینکه بگویم چه تعداد از این افراد تمایل جدا شدن را دارند، اکثر آنها این تمایل را دارند.
برای مثال حدود 17 ماه گذشته از یک چنین سازمانی بیش از 700 نفر بریده و جدا شده اند که امری بی سابقه است بنابراین، این نوع از ریزش مشخص کننده آینده سازمان است.
بی بی سی پرسید: شما چگونه و به چه نحوی خود را به اروپا رساندید؟
فیروزمند گفت: من همیشه دنبال فرصت و راهی بودم تا بتوانم از جهنم عراق فرار کنم. از طرفی ایران را تنها راه حل دیدم برای این منظور که این تنها راه حل مطمئن بود که وارد ایران شوم و برغم همه نگرانی هایم با توجه به مجموعه سوابقی که در مبارزه با حکومت فعلی ایران داشتم، با کمک صلیب سرخ وارد ایران شدم.
وی درمورد برخورد ایرانی ها گفت: بیش از 500 نفر به ایران برگشتیم. همین هفته پیش بود که حدود 14 نفر دیگر به ایران برگشتند اما می خواهم بگویم که خوشبختانه ماموران حکومتی ایران که ما را از صلیب سرخ تحویل گرفتند و تحویل خانواده هایمان دادند، خدا را شاهد می گیرم که از رفتار نیروهای ایرانی خوشم آمد برغم اینکه من حدود 25 سال علیه حکومت حاضر ایران در جنگ بودم. من هم هیچ آثار منفی از خود نشان ندادم.
همچنین چاپ خلاصه خاطرات یک زن انگلیسی از عضویت خود در گروه مجاهدین که آذر ماه 85 در نشریه ایندیپندنت آن ساندی انگلیس منتشر شد سبب افشای هر چه بیشتر ماهیت مجاهدین شد.
"آن سینگلتون " 48 ساله مسلمان در این مقاله نوشت: اوائل دهه 80 میلادی که در دانشگاه منچستر تحصیل می کردم از طریق یکی از دوستانم که از اعضای گروه مزبور بوده با این تشکیلات آشنا شدم.
این زن انگلیسی در مقاله خود ادامه داده است: رفتار اعضای گروه در آن زمان بسیار آرمانی جلوه می کرد و آنها بسیار معتقد می نمودند تا جایی که فکر می کردم اعضای این گروه حاضرند منافع خود را فدای جامعه کنند، پس آنها را می پرستیدم.
"کودکی من بسیار ساده و بدون حادثه بود و به همین دلیل با آشنا شدن با این گروه تصور کردم ارزشی تازه برای خود و جهان پیدا کرده ام و تصور زندگی در میان یک گروه که فعالیت های مسلحانه انجام می دهد، برای من بسیار جذاب بود."
"پس از مدتی با دوستان و اعضای خانواده خود قطع رابطه کرده و تمام وقت خود را صرف گذراندن با اعضای گروه کردم که به طور مداوم تلاش می کردند به من بقبولانند برای تایید شدن به عنوان عضوی وفادار باید هر چه بیشتر به آنها کمک فکری و مالی کرده و مطیع و فرمانبردار باشم."
"پس از مدتی کار خود را رها کردم و به عضویت دائم گروه درآمده و به فردی فرمانبردار تبدیل شدم که حتی در مورد خشونت های آنان هیچ اعتراضی نمی کردم، زیرا آنرا در راستای هدفی بزرگتر می دیدم."
"آنها پس از مدتی فیلمی را به من نشان دادند که در آن یک زن در حمله ای انتحاری یک روحانی در ایران را کشت. این فیلم در ابتدا برای من بسیار وحشتناک بود اما آنها بارها و بارها این فیلم را برای من پخش کردند تا جایی که رفتار آن زن برایم عادی شد و او را زنی شجاع دانستم."
"در سال 1992 از من خواسته شد برای تعلیمات نظامی به عراق بروم و من که گمان می کردم برخورداری از این تعلیمات برای عضو یک گروه شبه نظامی ضروری است با این تقاضا موافقت کردم."
"در عراق تعلیمات نظامی و کار با اسلحه را یاد گرفتم و با وجود اینکه می دانستم هیچگاه توانایی کشتن انسانی را ندارم مانند کودکان از اینکه تحت کنترل گروهی باشم که گمان می کردم از من محافظت خواهد شد، لذت می بردم."
"پس از مدتی ازدواج در گروه ممنوع شد و من که خواستار ازدواج و تشکیل خانواده بوده و نمی توانستم چنین روشی را قبول کنم مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتم و به همین دلیل به لندن بازگشتم تا پس از تفکر در این مورد تصمیم خود در مورد ادامه فعالیت با این گروه را اتخاذ کنم."
"پس از بازگشت به انگلیس با یک عضو ناراضی دیگر آشنا شدم و به همراهی یکدیگر در برابر تلاشهای بی وقفه گروه برای عضویت مجدد خود مقاومت کردیم تا سرانجام در سال 1996 موفق شدیم به صورت کامل از این گروه خارج شویم."
"پس از جدایی از گروه نیز تا سالها با مشکلات روانی ناشی از سوء استفاده ها و شستشوی مغزی درگیر بودم اما سرانجام در سال 1999 با خواندن کتابی در مورد نحوه عضوگیری فرقه ها از نیات واقعی آنها اطلاع پیدا کردم."
"من با خواندن این کتاب فهمیدم تمامی رفتار و سخنانی که این گروه از آن برای جلب من استفاده کرده بود، روشهای شناخته شده عضوگیری فرقه ها است و این مساله حس فریب خوردگی و عصبانیت عمیقی در من ایجاد کرد.
این زن انگلیسی در ادامه مقاله خود می افزاید: پس از خواندن این کتاب فهمیدم که جذب شدن من به سمت گروه ناشی از حماقت و یا ضعف من نبوده بلکه آنها با استفاده از شیوه های شستشوی مغزی افراد را به سمت خود جذب می کنند."
سینگلتون در پایان با تاکید بر اینکه هنوز خود را یک مسلمان می داند، هدف کنونی خود را آگاه کردن مردم از خطرات فرقه ها و کمک به قربانیان چنین تشکیلاتی می داند.
در همین چارچوب 17 فروردین 85 شبکه اول تلویزیون دولتی ایتالیا(رای یک) در یک بخش خبری خود که با 25میلیون مخاطب پربیننده ترین و مهمترین بخش خبری این کشور محسوب می شود، گزارشی درباره گروه مجاهدین و اعضای نادم آن پخش کرد.
دراین گزارش گفته شد: اعضای گروه تروریستی MKOکه به مجاهدین خلق معروفند، دارای ایدئولوژی خطرناکی هستند که آنها را تبدیل به یک فرقه مذهبی (
settaکه در فهرست گروه های تروریستی آمریکا و همچنین اتحادیه اروپایی قرار دارد، در طول سالیان گذشته حملات زیادی را بر علیه ایران انجام داده اند.
درادامه این برنامه درحالیکه یک تابلوی نقاشی در" انجمن نجات " با مضمون اسارت اعضای این گروه درجنگال مخوف آن نمایش داده می شود، مجری می افزاید: با سقوط رژیم صدام در عراق، اردوگاه های نظامی این کشور تعطیل شد و زرادخانه های غنی آنها توقیف شدند.
به لطف قانون عفوی که درایران تصویب شده است، بسیاری می توانند به کشورشان بازگردند.
در ادامه گزارش، ضمن نمایش مصاحبه بابرخی اعضای جداشده این گروه در انجمن نجات درتهران، آمده است: تجربیات اکثرافراد جداشده ازاین گروه، کمابیش مشابه است: خانواده هایی که به حال خود رها شده اند و افرادی که قبول می کردند با ورود به MKO