جدیدا سایت های سازمان به معرفی کتابی پرداخته اند که در آن از زبان رییس سازمان ضد اطلاعات فرانسه مقالاتی نوشته اند جالب اینکه تمامی مقالات بدون تغییر! از سایت های سازمان کپی شده است. من نمیدانم شاید نویسنده آن عضو سازمان بوده و حتی این زحمت را نیز به خود نداده تا در استفاده از اسامی و یا دستور و جمله بندی و اصطلا حات آن تجدید نظر کند و همچنان دم خروس از جیب آقای نویسنده آن پیداست! در این کتاب که نوک تیز آن به سمت افراد جدا شده هستند میتوان دید که سازمان تا چه حد از افراد جدا شده وحشت داشته و تا چه حد از دست آنان به تنگ آمده است که هر جا با نسبت دادن آنان به غول خود ساخته وزارت اطلاعات سعی در این دارد تا همه فعالیت ها را به آن نسبت دهد تا بدینوسیله خود را بزرگ کند. جالب اینکه از مطالب این کتاب میتوان همدستان سازمان را شناخت.
درا ین مطلب در یک جا اظهارات کلنل دیوید فلیپس فرمانده دژبان امریکائیها در عراق آمده است که تمامی گفته های جدا شدگان را منکر شده. جالب اینکه من و کلیه افراد تیف پناهندگان و جدا شدگان از سازمان با این آقای فلیپس آشنایی داریم و اکثر افراد تیف از وی به اف بی ای شکایت نموده و او را جزو جنایتکاران جنگی نام نهاده اند. ماجرا از این قرار بود که ما از دست سازمان فرار کرده و به نیروهای امریکایی پناهنده شدیم. ابتدا برخورد آنها با ما خوب بود و مشکلی نداشتیم تنها خواست ما رفتن از عراق بود و سپس افشاگری علیه سازمان و سوم رهایی افراد دیگر از سازمان. در تاریخ 20 اسفند ما ه 1382 پس از اعتراضات ما مبنی بر آزادی ما از تیف و دادن تسهیلات برای رهایی از عراق در کمال تعجب دیدیم که دژبان در اول صبح با حمله به کمپ با سلاح و کلاه خود و جلیقه ضد گلوله و باتوم برقی ابتدا تمامی وسائل ما را گرفتند و بر تن همه ما لباس زندانیان پوشانیده و دستبند زدند هر چه دلیل آنرا میپرسیدیم کسی جوابی نمی داد دست آخر در پایان روز تنها یک دمپایی و یک پتو و یک تشک ابری دادند و غذای ما را یک وعده کرده و قاشق ها و هیتر را از پاکت بر می داشتند علت را پرسیدیم گفتند فرمان فرمانده دژبان است گفتیم به چه دلیل گفتند ما هم نمیدانیم. از خانم کلنل اوبراین که فرمانده کمپ بود پرسیدیم وی هم نمی دانست من به وی گفتم که ما از دست سازمان به شما پناهنده شدیم و انتظار این برخورد را نداریم ما همه چیز خود را از دست داده ایم چرا با ما این برخورد میشود ما آدمهای سیاسی هستیم. و این ظیفه شماست که ما را به کشور دیگری بفرستید برای همین هم هست که اینجا هستیم.
وی گفت: نمی دانم اما این فرمان فرمانده من کلنل فیلیپس است که من باید اطاعت کنم وی فردا خودش میاید با وی صحبت کنید. فردا وی با ده نفر محافظ به آنجا آمده و برای ما! خط و نشان کشید. ما به وی گفتیم شما به سازمان تروریستی و افراد آن احترام فراوان میگذارید اما با ما که از دست آنها فرار کرده ایم و به شما پناهنده شده ایم این کارها را میکنید معنی این کارها چیست؟
وی گفت شما تروریست هستید! شما زندانی جنگی هستید! گفتیم عجب پس حتما معامله ای در کار است. جالب اینکه من در همان تاریخ با اف بی ای مصاحبه داشتم و در حال افشاگری و شکایت علیه سازمان بودم. ما به اف بی ای گفتیم اما آنها گفتند کلنل فیلیپس حتی حرف ما را هم نپذیرفته. ما می دانیم شما انسانهای خوبی بوده اید که از آنها جدا شده اید اما ما هم نمیدانیم چرا دژبان با شما اینطور میکند! ما موضوع را به افراد وزارت خارجه گفتیم آنها دست جمعی به کمپ آمدند و از دژبان و خانم اوبراین درخواست کردند تا به وضعیت ما رسیدگی شود که وی به آنها گفت من هم نمی خواهم اینطور با اینها برخورد شود اما این دستور کلنل دیوید فیلیپس است. این در صورتی بود که با وجود چنین وضعیتی در کمپ بقیه افراد سازمان که قصد جدایی را داشتند به دلیل وضعیت بد آنجا از امدن به کمپ تا خوب شدن اوضاع خودداری کردند و امید آنها برای رفتن به بیرون از عراق توسط امریکاییها به یاس تبدیل شد. هوا شبها سرد و روزها گرم بود ما آب خنک نداشتیم و بچه ها اکثرا مریض بودند و غذا کم بود و هر روز چند نفر به دلیل اعتراض به ایزولیشن میرفتند در انجا که مثل قفس بود حتی سرپناه هم نداشتند.
کلنل فیلیپس مانع رفتن ما به خارج از عراق شد در حالی که وزارت خارجه و اف بی ای گفته بود که شما تا آخر اردیبهشت 1383 تعیین تکلیف میشوید این در حالی بود که فیلیپس و سربازانش در جلو چشم ما به اشرف رفته و در مهمانی های شام و نهار و تور گردشی و استخر مهمان سازمان بودند و هدایایی نیز می گرفتند که یکی از سربازان این را به ما گفت. که ما فردا شب با افسرانمان مهمان سازمان هستیم.
معلوم است که کلنل فیلیپس و بقیه با پولهایی که از سازمان گرفته اند و مانع رفتن ما شده اند د ر امریکا خوش می گذرانند. اما ما به وجدان و شجاعت خود میبالیم که علیرغم تمام بند و بست ها و مشقات عزم بر جدایی از این سازمان تروریستی کردیم و پیروز هم شدیم. یک ماه بعد نیز میجور وایب معاون کمپ گفت که یکی از سرهنگ های ما که از سازمان ده هزار دلار گرفته به زندان و خلع درجه محکوم شده است و همچنین گفت یکی از توافقات سازمان با ما نگه داشتن شما در اینجاست تا نگذاریم شما به بیرون از عراق بروید. به هر حال اینجا هم زیاد متعجب نمیشوم که کلنل رشوه گیری مثل فیلیپس بیاید و بگوید اینها هرچه گفته اند ما چیزی ندیدیم وی تمامی اسناد را از چشم اف بی ای و اطلا عات ارتش امریکا پنهان کرده بود. حالا بفرمایید کی مزدور است؟ و کی پول گرفته تا کی را خفه کند. حالا دیدید با آوردن همین اظهارات فلیپس دم خروس بیرون میزند؟ صدها تن از افراد کمپ تیف که در آن زمان در آنجا بوده و اکنون در اقصی نقاط دنیا هستند حاضر به شهادت دادن هستند. حالا آقای فرانسوی نیز با گرفتن اندکی پول حاضر شده تا اسمش را روی کتاب بنویسند اما این دم خروس آقای رییس بازنشسته هم بیرون است. پس سازمان با همه سرویسهای خارجی همکاری دارد.
اصغر فرزین