رهبران مخفی شده و فراری فرقۀ مجاهدین باز هم برای ادامۀ زندگی حقارت بار و افشا نشدن بیش از پیش چهرۀ مکار و جنایتکار خود و فرار از محاکمه، یاران و اعضای خود را به کام مرگ فرستادند.
بنابر گزارش سایتهای فرقۀ رجوی، پلیس عراق برای تحت کنترل گرفتن پادگان نظامی اشرف، با خودروهای زرهی و لودر، بداخل اشرف هجوم آورده و تعداد زیادی از اعضای مجاهدین در این واقعه کشته و مجروح شده اند. ضمن محکوم کردن این اقدام وحشیانۀ پلیس که تنها به نفع رهبران فراری مجاهدین تمام شده و مثل همیشه خانم مریم عضدانلو سوار بر خونهای ریخته شده حیات حقارت بار خود را ادامه داده و آقای مسعود رجوی نیز با بهره گرفتن از این خونها، بار دیگر فرصت فرار پیدا می کند، باید از تمامی سازمانهای حقوق بشری و بین المللی خواست تا هرچه زودتر به این خونریزیها پایان داده و سران مجاهدین و از جمله خانم مریم عضدانلو را به خاطر پایفشاری بر نگه داشتن هزاران زن و مرد در اسارتگاه اشرف و اجازه ندادن به سازمانهای حقوق بشری برای ملاقات خصوصی با اشرفیان در این چند سال، به محاکمه بکشانند. تردیدی نیست که در شش سال گذشته تمامی امکانات برای انتقال این افراد از اشرف به دیگر کشورها مهیا بود و همانگونه که مریم عضدانلو و صدها تن از نزدیکانش توانستند از عراق خارج شوند، بقیۀ افراد نیز همین امکان را در اختیار داشتند، بویژه طی چند مصاحبه که توسط وزارت خارجۀ آمریکا و پنتاگون از تک تک افراد صورت گرفت، این امکان فراهم بود تا تمامی افراد از نیروهای آمریکایی و بعدها نیز از صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگی، درخواست کنند تا از عراق خارج شوند، اما مریم عضدانلو و شوهر مخفی شدۀ او با برنامه ریزیهای حساب شده و انواع نیرنگها و فریب دادنها، به اعضایشان تحمیل کردند تا بگویند ما خواهان ماندن در اشرف هستیم… و به این ترتیب سالهای سال تمامی امکانات موجود یکی بعد از دیگری سوخت و آنها محدود و محدودتر شدند. سران فرقه تصور می کردند با اینکار می توانند باز هم اشرف را به شکل سابق خود نگهداشته و از آنجا را همچون اسارتگاهی برای بردگان مورد استفاده قرار داده و خود در ناز و نعمت بر آنجا حکومت نمایند. اما مثل همیشه این تحلیل رجوی نیز اشتباه از آب در آمد و علارغم تصور غلط او که فکر می کرد با فروش اطلاعات کشورش به پنتاگون برای همیشه می تواند تحت حفاظت نیروهای آمریکایی باقی بماند، قرارگاه آنها تحویل نیروهای عراقی شد و آمریکاییها نیز بعد از مصرف فرقه، آنان را براحتی دور انداختند. پس از خارج شدن نام فرقه از لیست تروریستی اتحادیۀ اروپا نیز رهبران این فرقه تلاش گسترده ای را آغاز کردند تا اعضای خود را همچنان در بند اشرف نگهداشته و اجازه ندهند کسی از آنجا خود را به خارج برساند، چرا که به وضوح فروپاشی سریع خود را در آن می دیدند. در این میان خانم مریم عضدانلو به هر دری می زد تا دولت عراق را وادار کند به اشرف رسمیت ببخشد و اجازه دهد این پادگان مانند واتیکان شده و ایشان و شوهرشان در آن رهبر عقیدتی باشند. و به این ترتیب ماهها گذشت و باز هم فرصتها از بین رفت. اینها نقشه های شومی بود که خانم عضدانلو تدارک می دید تا فاجعه ای را به انجام برساند. بارها همین خانم و شوهرش جامعۀ بین المللی را تهدید کردند که دست به اقدامات خشونت آمیز خواهند زد. البته ما پیش از این هشدار داده بودیم که مریم عضدانلو می خواهد فاجعه ای را بوجود بیاورد تا از نابودی و به محاکمه کشیده شدن خودش و سران دیگر فرقه جلوگیری کند. متأسفانه این روزها فرا رسیده است و مریم و مسعود باز هم اعضای خود را به قتلگاه کشانیده اند تا با سوء استفاده از خون این زنان و مردان بی گناه، خود را از محاکمه و مجازات فراری داده و باز هم مثل تابستان سال 60 و فروغ جاویدان و اشغال عراق در بهار 82، اعضای خود را دم تیغ داده و بگریزند. رهبران فرقه اینبار تلاش می کنند با یک تیر چند نشان بزنند، از یک سو می خواهند با سر دادن شعارهایی، این اقدام ناجوانمردانه علیه اعضای خود را به جنبش مردم ایران پیوند بزنند و در نتیجه جایی در دل ایرانیان باز کنند، و از سوی دیگر با مظلوم نمایی برآمده از خون اعضای بی گناه و بی پناه خود، سازمانهای حقوق بشری را متوجه خود ساخته و راهی را برای جان بدر بردن خود از این مخمصه پیدا کرده و از سوی دیگر هم تا حد امکان خود را از شر اعضایی که در آینده می توانستند با افشاگریهای خود، دستگاه مافیایی و ریاکار فرقه را به جهانیان بشناسانند، خلاص نمایند. یعنی همان کاری را که خانم عضدانلو و شوهرش تصمیم داشتند در جریان حملۀ آمریکا به عراق به انجام رسانده و طی آن تمامی نیروهای خود را به کشتن داده و از خونهایشان ارتزاق نمایند، را جامۀ عمل بپوشانند. جا دارد تمامی سازمانهای حقوق بشری و بین المللی ضمن محکوم کردن این اقدام پلیس عراق، (که فقط می تواند به سود رهبران فرقه باشد) هرچه زودتر رهبران این فرقۀ مخرب و خشونت گرا و ریاکار را به دادگاهی بین المللی بکشانند و فعالیتهای آنان در اروپا را محدود کرده و کمک کنند تا اعضای اسیر این فرقه بتوانند هرچه زودتر به کشورهای مورد نظر خود بروند. متأسفانه سران جنایتکار این فرقه، پیش از این نیز صدها تن از اعضای جداشدۀ خود را در تبانی با نیروهای آمریکایی به مدت حدود 4 سال در محلی مخفی به نام تیف زندانی کرده و آنان را از حق داشتن ارتباط آزاد با جهان خارج و یا ملاقات با خانواده و حق داشتن وکیل و هرنوع امکان اولیۀ زندگی محروم نموده بودند، به گونه ای که اکثر این افراد دچار بیماریهای روحی و افسردگی شده و برخی نیز تقریباً به مرحلۀ دیوانگی رسیده بودند. لازم به ذکر است که در زمان حکومت صدام حسین نیز، افراد جداشده بدون هیچ گناهی به استخبارات عراق تحویل داده می شدند و به آنها اجازه داده نمی شد به کمیساریای عالی پناهندگی مراجعه نمایند و پس از چند سال نیز توسط صدام حسین با اسرای عراقی در ایران مبادله می شدند. جنایتهای خانم عضدانلو و مسعود رجوی به حدی زیاد است که محاکمۀ آنها را در یک دادگاه بین المللی می طلبد. حامد صرافپور