مریم رجوی و اشک تمساح ریختن برای ساکنین اشرف

خانم مریم رجوی, دیروز برنامه شما را از طریق ماهواره تماشا کردم و اشک تمساح شما برای اسیران در زنجیراوردگاه اشرف را دیدم اما توضیح ندادید که توسط چه کسی در اشرف این اوضاع پیش آمد,مثل اینکه بعضی مسائل از یاد شما رفته است مگر خود مسعود بارها نگفته بود که ما در عراق به دنیا نیامدیم که در عراق هم از بین برویم و شما امروز اسم مستعار مسعود را " اون" گذاشتید پس چرا فرمان دادید در مقابل نیروهای عراقی نفرات صف بکشند و نگذارند عراقی ها پایگاه اشرف را تحویل بگیرند.
مگر زمان صدام نیروهای عراقی در داخل کمپ نبودند , بعداز صدام هم آمریکاییها مقر داشتند و هم داخل قرارگاهها گشت می زدند پس چه شد که امروز به دولت رسمی عراق اجازه ورود نمی دهید. خانم رجوی بعد از سقوط صدام که من در قرارگاه بودم در نشستی که توسط خانم شهبازی برگزار شده بود این را گفتم که دیر و زود دولت آمریکا که عراق را اشغال کرده یک روز امورات مربوطه را به عراقی ها تحویل خواهد داد بهتر است از این فرصت استفاده کنید ونیروها را به کشورهای خارجه منتقل نمایید در آن زمان هم به من مارک رژیمی زدند که تنها کسی که این حرف را می زند که ما در عراق نباشیم جمهوری اسلامی است به این خاطر هم تا یک نفر باقی بماند از قرارگاه دفاع خواهیم کرد علت این نظریه هم از جانب شما این بود که درب اشرف هیچ موقع باز نشود چون اشرف مثل یک چاه است که اگر درب آنرا برداریم خیلی چیزها روشن خواهد شد ,مثل گور دسته جمعی , سر به نیستها , شکنجه ها , فشارهای روحی و…. واساسی تر از همه اینها فشار هایی است که به زنان در این سالها درآن قرارگاه وارد آمده.
به همین خاطر شما به عنوان رهبر ورئیس جمهور این فرقه که مسعود هم رهبر عقیدتی این فرقه است خواستار قتل عام شدن فرزندان این مرز و بوم در اشرف بودید به همین خاطر هم نفرات شماره یک را در زمان صدام از آنجا خارج کردید و بقیه را برای نسل کشی در عراق نگه داشتید , اگر چه شما از سال 70 برای اشرفی ها نسل کشی را شروع کرده بودید و امروز می خواستید این کار با نام مقاومت در مقابل نیروهای عراقی تمام شود و شما در جلوی دوربینها اشک تمساح بریزید و خود را مدافع مردم نشان دهید و دنیا را برای مبارزه با دولت ایران فرا بخوانید. اما از نظر من که سالها در نزد شما بودم و از شگردهای شما کاملاً آگاه هستم و میدانم راضی بودید به جای 10 نفر تمام نفرات کشته شوند به قول خودتان در سال 77 درجمع بندی عملیاتهای مرزی گفتید اگر شهید شوید برای سازمان یک سرمایه بزرگی است اما اگر زنده ماندید برای سازمان یک ضرری است , دقیقاً حرف شما در این شرایط با نظریه تان که تا آخرین نفر از اشرف دفاع می کنیم صدق می کند به همین خاطر هم توسط شورای رهبری از پشت نفرات را هدایت می کردید که در مقابل درب های ورودی صف بکشند و از آن بهره برداری سیاسی کنید اما هدفتان بر آورده نشد و دیگر بار شکست خوردید. خانم رجوی مردم دنیا بخصوص مسلمانها یک رژیم را غده سرطانی می دانند آن هم رژیم صهیونیست اسرائیل می باشد نه ایران , چون دولت ایران در کشور خود حکومت می کند نه جایی را غصب کرده ونه در ذهنش غاصب است ,شما که یک زمان از مردم فلسطین دفاع می کردید و برای آنها اشک می ریختید چه طور شده که امروز مارکهای اسرائیل را به دولت مردان ایران می زنید نکند با اسرائیل آنقدر نزدیک شده اید که می خواهید هر کس از فلسطین حمایت کند شما آن را محکوم کنید اگر یادتان باشد در کتاب راه حسین از پادشاه اردن در آن زمان جلاد ملت فلسطین یاد کردید اما امروز ملت ایران از فلسطینیها حمایت می کنند آن را سرطان جهانی اعلام می کنید نه آن ماهیت گذشته و نه این چرخش امروزی. خانم رجوی شما در شرایط موجود برای برون رفت نمی توانید خوب تصمیم بگیرید به همین خاطر یک روز به آمریکاییها خوش رقصی می کنید و روز بعد از اسرائیل حمایت می کنید تا اندک زمانی بگذرد. ماهیت شما را جدا شده ها و خانواده های زندانیان اشرف افشا کردند و می کنند و نیاز به توضیح نیست.
خانم رجوی لطفاً برای خودت یک دیگ بگذارید و خودتان را باز خوانی کنید و برای " اون" (مسعود) هم دیگ بگذارید تا او هم خودش را باز خوانی کند شاید از گذشته درس بگیرید و بتوانید کاری را که در این چند هفته گذشته به فرمان شما از فرانسه صادرشده" در جلوی دربها زندانیان صف بکشند" درک کنید. خانم رجوی مگر عراقی ها به شما اعلام نکرده بودند که می خواهیم در داخل کمپ یک مقر ایجاد کنیم این چه اشکالی داشت چنانچه زمان صدام هم در داخل قرارگاه در 3 نقطه مقر بود و روزها هم در تعمیر گاهها غیره نظامیهای صدام حضور داشتند مگر حفاظت شما را نیروهای عراقی انجام نمی دادند چرا به آنها واکنشی نداشتید اما برای گشت یک سرباز عراقی الان عکس العمل نشان می دهید مگرآن موقع به آنها دوستان نمی گفتید؟ الان هم این میزبان را دوستان خطاب کنید چه می شود؟ مگر شورای رهبری فرقه اعلام نکرده بود که انقلاب مریم باعث شد عراقیها تغییر کنند الان هم همان انقلاب کار خودش را بکند و آنها را تغییر بدهد , چرا این طور با آنها برخورد می کنید مگر اینها همان عراقی ها نبودند پس بهتر است به پیشنهادی که آن موقع اینجانب در قرار گاه داده بودم فکر کنید , هنوز هم دیر نشده است , به جای تلاش برای ماندن, بچه ها را به خارج سرازیر کنید و آن موقع اشک تمساح اثبات می شود و معلوم می شود درست گفتید که کاش در آنجا بودید , اگر واقعاً از ته دل می گویید پس چرا ذلیلانه فرار کردید آن هم مخفیانه , به هر حال هر طور صحبت کنید دیگر نفرات اشرف را نمی توانید گول بزنید و امیدوارم این بار آنها هم آزاد شوند و مسیر درستی انتخاب کنند. سیروس غضنفری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا