بنا به ادعای مسئولین فرقه خرابکار مجاهدین خلق، اعضای دربند این فرقه در پادگان عراق جدید بالای 40 روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرند. هر روز نهادها و سایتهای وابسته به فرقه اقدام به انتشار اعلامیه هائی میکنند که در آنها مدعی بوده روزانه حال تعدادی از اعتصاب غذا کننده گان رو به وخامت گذاشته و راهی بیمارستان میشوند. وقتی که عکسهائی از این افراد را دیدم دلم به درد آمد، خیلی از آنها را میشناسم و میدانم که هیچ قرابتی با مطامع فاسد سران فرقه نداشته که هیچ،بلکه اکثر آنان دارای اختلافات بنیادین و اساسی با فرقه میباشند. حال چگونه این افراد را نیز وادار به اعتصاب غذا یا خودکشی تشکیلاتی نموده اند نیز خود جای سؤال و شک دارد! اعضای فرقه در حالی روزهائی بسیار سخت و شوم را در پادگان عراق جدید پشت سر میگذارند که سرکرده گان فرقه در اروپا به عیاشی، خوشگذرانی و برپائی مهمانی های متعدد و گوناگون مشغول بوده و ریخت و پاش آنها سر به فلک میگذارد در حالی که اسرای فرقه در عراق را از یک لقمه نان خشک هم محروم کرده و آنان را به سوی مرگی شوم و دردناک پیش میبرند. حماقت مسئولین این فرقه حد و مرزی نداشته و همیشه در سر آرزوهائی پوچ و افسانه ای داشته و دارند، این بار نیز با بازی کردن با جان اسرای بی پناه و نا آگاه فرقه در عراق، قصد باج گیری از دولت عراق را دارند. این درحالی است که در طی این مدت که از اعتصاب غذای اسرای فرقه گذشته، کشورهای غربی حامی مستقیم یا غیر مستقیم آنان هم توجهی به این بازی ها و باج گیری ها نداشته اند. دلیل آن هم امری مشخص و واضح است، دیگر کارت بازی با فرقه خرابکار مجاهدین خلق سوخته و ارزش و اعتباری ندارد. آیا رجوی و رجوی پرستان اینقدر احمق بوده که نمیدانند این راه که آنان طی میکنند به ناکجا آباد ختم شده و کمکی به بقای فرقه متزلزلشان نمیکند؟!!! هر چند که در حماقت دیوهای پلید فرقه شکی نیست اما رجوی و عیادی تحت امرش از بازی با جان این افراد فریب خورده انتظار دشته که به یکی از این دو هدف دست یابند که هر دستیابی به هر کدام از آنها برای سرکرده گان فرقه با ارزش میباشد: 1. دولت عراق تسلیم خواسته های مجاهدین شده یا حداقل یکسری امتیاز به آنان بدهد. در این صورت مسئولین فرقه بر طبل کوبیده و از پیروزی بزرگ سخن گفته و میگویند ما دولت عراق را شکست داده و به اهداف مورد نظرمان رسیدیم. خود مسئولین فرقه نیز دست یابی به این هدف را دور از ذهن دانسته و امید چندانی نداشته که دولت عراق زیر بار چنین امری برود. 2.اعضای رده پائین فرقه و افرادی که با فرقه زاویه های فکری گسترده ای داشته، پیکره عظیمی از فرقه را شامل شده و دارای اکثریت مطلق در فرقه میباشند. این افراد روی دست مسئولین فرقه باد کرده و رجوی به دنبال راهی میگردد که از دست آنان خلاص شود. رجوی و همدستانش امید دارند که در جریان این خودکشی تشکیلاتی تعداد زیادی از این افراد را به کام مرگ فرستاده و از شر آنان رهائی یابند. مرگ این افراد خوراک تبلیغاتی بسیار خوبی را برای فرقه فراهم مینماید. پر واضح است که سرکرده فرقه و عمالش به دنبال چه اهداف و مطامع کثیف و شومی بوده و در اینراه از خون دیگران سرمایه گذاری میکنند. دولت عراق که اکنون کنترل پادگان عراق جدید را در دست دارد ملتزم میباشد که سریعاٌ اعضای در بند فکری فرقه را از حصار تشکیلاتی فرقه خارج نموده و با انتقال آنان به مکانی غیر از پادگان عراق جدید، زمینه تصمیم گیری مستقل و آزادانه این افراد را فراهم نماید. رجوی و رجوی پرستان نیز بدانند که پایان راه پوشالی شان فرا رسیده و راه گریزی برایشان وجود نداشته و بهتر است که واقعیت ها را پذیرفته و به این ماجراجوئی ها ی بی فایده پایان داده و بیش از این با جان افراد فریب خورده فرقه بازی نکنند. هرچند با شناختی که از مسعود رجوی سرکرده خودکامه فرقه وجود دارد بعید به نظر میرسد که وی شهامت و عقلانیت پذیرش چنین امری را داشته باشد.