در جنوبی ترین نقطه عراق، صحرای خشک و بی آب و علف " السلمان" ناحیه بسیار وسیعی را تا مرز عربستان سعودی پوشانیده است که از "پادگان اشرف" واقع در استان "الدیاله" 930 کیلومتر و از نوار مرزی عربستان حدودا 75 کیلومتر فاصله دارد.
در شرق و غرب این ناحیه "ابوسیاح" و "الشباکه" قرار دارد.جایی که استراحتگاه موسمی چادرنشینان و کولیان بدوی صحرای عراق است. تپه های رملی متحرک در تابستان و فصل گرما که دمای شن های داغ آن در زیر تشعشع مستقیم آفتاب تا 70 درجه سانتیگراد می رسد، مانع از رشد گیاهان و بوجود آمدن "مسیل" ها و "آب ریزگاه" های موسمی است. "استپ" ها و بعضا بوته های کوچک و بزرگ "گز" های وحشی که بصورت متفرق بخش کوچکی از این ناحیه را پوشانیده است، هنگام توفان شن و جابجایی تپه های رملی ناگزیر از مقاومت برای حیات هستند.بسیاری از آنها در زیر شن های متحرک مدفون شده و بسیاری دیگر با اینکه ریشه های خیلی عمیقی دارند از جا کنده شده و همراه با گرد و غبار فراوان به ده ها کیلومتر دور تر منتقل می شوند.
"نقره السلمان" (نقره در فرهنگ عربی عراق یعنی تلنگر،قطع دست،آخرین جایگاه و…) مرکز این ناحیه است.جایی که طبیعت و حیات وحش روی مدار صفر قرار داشته و بجز عقرب ها و مارهای خاکی بسیار سمی و شاخدار، زیستگاهی برای سایر وحوش فراهم نمی آورد. در مثلث شمالی،شرقی و غرب "نقره السلمان" و در فاصله 150 تا 250 کیلومتری آن به اولین آبادی خواهید رسید که آب قابل شرب دارد. یک جاده نظامی قدیمی که از "السمامه" عراق شروع شده و تا آبادی "الجمیمه" عربستان ادامه دارد، تنها جاده ای است که از حاشیه "نقره السلمان" عبور می کند.جاده ای خشک و خلوت که گاه و بیگاه یک خودرو نظامی برای رسیدن به پست های مرزی در آن دیده می شود. در اعماق بیایان و به فاصله بسیار زیادی ازتپه های کوچک رملی،جایی که بیش از هزار و پانصد سال پیش "آبرفتگاهی" وجود داشته، "دژ"ی نظامی و بزرگ به ابعاد 800*1800 متر مربع و با 10 برج نگهبانی قرار دارد.
این "دژ" و نمونه های مشابه کوچک و بزرگ آن که در سراسر عراق یافت می شود از آجر،بلوک و سیمان ساخته شده است.دارای 2 طبقه و بیش از 450 اطاق بزرگ است که ارتفاع اطاق ها به 5 متر و بلندی کل ساختمان از بیرون به 12 متر می رسد. دو درب ورودی و خروجی به طول 8 متر و ارتفاع 5.5 متر در ابتدا و انتهای طول این "دژ" قرار دارد.درب هایی 3 تکه و دوجداره که با فلز و آهن سنگین ساخته شده و رنگ سربی آن هیبت این "دژ" را افزایش می دهد. این "دژ" و مجموعه ساختمان های اطراف آن که منطقه ای به وسعت 10 کیلومتر را پوشانیده است، تنها چیزی است که می تواند نشانگر حیات و وجود انسان در مرکز این بیابان باشد. محوطه داخلی "دژ" همانند پایگاه های سابق سازمان مجاهدین بنام های "سردار" و "ضابطی" در حاشیه شهر کرکوک با "بتون" زه کشی و آرایش شده است.فاصله هر یک از این زه کشی ها را منطقه ای خاکی تشکیل می دهد که برای کاشت گیاه و درخت طراحی شده است.
در ایام صدام حسین،از این ناحیه بعنوان یک منطقه نظامی و پشت جبهه خطوط مرزی عربستان سعودی و کویت استفاده می شد.بعد از "ابوغریب"مخوف ترین زندان نظامی صدام حسین نیز در همین ناحیه قرار داشت.و پس از او نیز اصلی ترین زندانی بود که "نیروهای اشغالگرعراق " تا سال گذشته از آن استفاده می کردند.همان جایی که فوقا اشاره شد و قرار است اقامتگاه چند ساله بیش از 3400 عضو سازمان مجاهدین و انتقالی از "پادگان اشرف" باشد. جایی که بدلیل آب و هوا و شرایط منطقه ای، پرنده ای یارای پر زدن در آن را ندارد! در خبر ها آمده است که ؛" نوری المالکی"، نخست وزیر عراق روز پنجشنبه ۱۹ آذر (۱۰ دسامبر) گفت: "ما تصمیم گرفته ایم که اعضای این سازمان را از عراق اخراج کنیم… و روند انتقال آنها به ‘نقرة السلمان’ گامی است در راه خارج کردن آنها از کشور".(بی بی سی.فارسی-10 دسامبر 2009) همانگونه که "نخست وزیر عراق نوری المالکی " ذکر کرده، زندان "نقره السلمان" اقامتگاه جدید اعضاء سازمان مجاهدین خلق قبل از اخراج و فروپاشی است. همانگونه که رهبری مجاهدین می داند،روند جابجایی از "اشرف" به "نقره السلمان" نه با واسطه جمهوری اسلامی و خرید و فروش با عراقی ها! بلکه پروژه ای است که وزارت امور خارجه آمریکا از مدت ها پیش در دست داشته و 7 سال است که بخش عظیمی از آن را در عراق و هماهنگ با سایر پروژه ها به اجرا در آورده است.چیزی که بجز طرف آمریکایی از طرف دیگر نشانگر جدیت خواست عراقی ها، اقتدار و حاکمیت دولت عراق می باشد. مجاهدین پس از 23 سال استقرار در "پادگان اشرف" و پس گرفتن تمامی استراتژی های خیانت و فریب،کشتار،ترور،بمب گذاری و نرسیدن به سراب مدینه فاضله از عراق، به زندان "نقره السلمان" کوچ خواهند کرد.با این فرق که در آنجا نه می توان کشاورزی کرد و نه ساخت و سازی را راه اندازی نمود.جایی که بدلیل برهم خوردن توازن زنجیره حیاتی آن، طبیعت و حیات وحش نیز در نقطه صفر قرار دارد. و دراین میان باید دید که رهبری مجاهدین، بجز تکرار تهدید ها و… می تواند زمانی را با منطق گذرانده و پله کان حیات خود را روی استخوان در هم شکسته 3400 نیروی سرگردان بنا نکند!؟