اهداف حداقلی رجوی در پیام 30 دی ماه

پیام سی دی ماه مسعود رجوی کماکان می تواند دستمایه مباحث متعددی قرار گیرد. اتفاقا این مباحث در طی سه دهه اخیر از اصلی ترین موضوعاتی بوده که رهبری سازمان مجاهدین را به چالش های جدی کشانده است. اصلی ترین و مهمترین این موضوعات استراتژی سرنگونی رجوی و تغییرات کمی و کیفی در آن است. از تغییر مشی سرنگونی ضربتی تا جنگ چریکی شهری به تز جنگ منطقه ای تا رویکرد به تز به اصطلاح رهایبخش و این اخیرا دخیل بستن به حامی خارجی تمامی محصول سراسیمگی و شتابزدگی های ناشی از بن بست ها و شکست های استراتژیکی است که در طی این سال ها مدام رجوی را در حال آزمون و خطا نشان می دهد. اما چیزی که در این تغییر استراتژی ها کماکان به صورت ترجیع بند روی آن تاکید شده است، وعده محتوم بودن و قریب الوقوع بودن سرنگونی جمهوری اسلامی است. کما اینکه رجوی در پیام های ماه های اخیر با اشارات تلویحی و مستقیم به چرخش دوباره به سمت قیام که معلوم نیست برآیند و نتیجه چه تحلیل مشخصی از شرایط داخلی ایران است، سعی می کند به روی تمامی راه حل های گذشته خط بطلان کشیده و به شکلی اراده گرایانه خود را به منتقدین داخلی ایران گره بزند. رجوی این آخرین تغییر را با لحاظ وقایع چند ماه اخیر ایران تحت عنوان استراتژی قیام و سرنگونی مورد توجه و التفات قرار داده و در این رابطه می نویسد: "در پاسخ به سوالات استراتژیک مربوط به قیام و سرنگونى هم از اول روشن باشد که از بسیارى وجوه، در حال حاضر نمى‌توان و نباید به آنها جواب داد یا بیهوده به دنبال جواب هاى موهوم و ذهنى گشت که پاسخ دادن به آنها موکول به واقع شدن و تحقق چیزهایى است که هنوز واقع نشده است. مىخواهم بگویم که کار تحلیل و تفکر منطقى این نیست که غیبگویى یا طالعبینى کند بلکه بر اساس شرایط مشخص تحلیل مشخص ارائه مىدهد. یعنى اگر شرایطى هنوز مشخص نیست یا ما نمىتوانیم مشخص بودن آنها را فهم کنیم، باید قبل از هر چیز به فهم آن شرایط و خاصّهها بپردازیم." قبل از توضیح راجع به این ادعاها شاید بد نباشد به فرافکنی های رندانه و دست پیش گرفتن های معمول آقای رجوی اشاره کرد. به گونه ای که انگار پاسخ اول و آخر به شرایط موجود در ایران ایشان هستند. منوط کردن پاسخ های استراتژیک به شرایط آتی و بعضا محذوریت ها و دست بستگی های سیاسی مورد تاکید رجوی، وجهی از همان رندی های کلیشه ای و دست پیش گرفتن های معمول است. تا جایی که بعضا می تواند مخاطبان ناآگاه را با این سوء تفاهم روبرو می کند که انگار بود و نبود خیلی مسائل به حضور ایشان بسته است. تلاش رجوی بر این است که به مخاطبان خود القا کند منتقدین و معترضین داخلی در به در به دنبال رهنمودها و گره گشایی های استراتژیک ایشان هستند و رشته کار از دست خارج شده است. گو اینکه بررسی مسائل داخلی از اساس هیچ سنخیت و قرابتی با نگره ها و راه حل های منسوخ و امتحان پس داده ایشان ندارد و از اساس وجه تمایز آن بر رد و نفی استراتژی قهر و خشونت و صف بندی استراتژیکی و محوری با آن بنا شده است، اما آقای رجوی آشکارا خود را به تجاهل می زنند. پیشتر درباره این مهم که آقای رجوی مشغول موج سواری و سنجاق کردن خود به اتفاقات اخیر در ایران هستند اشاراتی شد و تاکید بر این معنی بود که وضعیت ناپایدار رجوی در عراق، بحران های درون سازمانی و دیگر معظلات لاینحل او، که بخشی حاصل انزوای داخلی و فقدان مشروعیت سیاسی در ایران است ظاهرا جملگی فرصت مغتنمی در اختیار رجوی گذاشته تا با ترفندهای مختلف و به خصوص رسانه ای خود را از بحران های موجود داخلی سازمانش رها کند. انتشار پیام های زنجیره ای رجوی در چند ماه اخیر را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. این تلاش ها به تدریج دارد ابعاد تازه ای به خود می گیرد و به خصوص پیام سی دی ماه ایشان نشان می دهد که این رویکرد کما و کیفا با گذشته متفاوت است. در این مختصر به اجمال و تیتروار به مواردی از این تفاوت ها و اهداف فرضی ایشان اشاره می کنم. 1- محوری ترین هدفی که رجوی به خصوص از آخرین پیام خود در سی ماه دنبال می کند، القاء این معنی است که آن چهره ای که تا کنون از سازمان مجاهدین بجا مانده، یا در کتاب ها آمده، و یا در مورد سوال جامعه بین المللی قرار گرفته، و یا به هر طریقی حاصل شده، تحریف شده و خلاف واقع است و مسبب اصلی آن جمهوری اسلامی است. محوری ترین نقطه تقابل رجوی در این پیام پاک کردن صورت مسئله تروریسم بودن سازمان مجاهدین است. نکته ای که ظواهر امر نشان می دهد خیلی برای رجوی حائز اهمیت و کلیدی است. 2- دومین تلاش رجوی بر این مقصود بنا شده است که با همسان سازی خود با منتقدین داخلی اینگونه وانمود کند که سازمان مجاهدین نیز در ابتدا همچون منتقدین امروز جریانی مدنی و ضدخشونت و دمکراتیک بوده که قربانی سیاست های دفعی حاکمیت شده است. در این تلاش مقصود رجوی بر این است که به تدریج صورت مسئله تروریسم بودن او و سازمان اش با این همسان سازی های تاریخی پاک کند و خود را در موضع مظلومیت و ترحم نمایی قرار بدهد. 3- قصد دیگر رجوی بر این است که وانمود کند منتقدین فعلی در ایران در واقع ادامه جریان مجاهدین هستند که پس از گذشته سه دهه در جایی قرار گرفته اند که سازمان قرار داشته، و به این ترتیب خود را به جریان داخلی گره زده باشد. 4- تلاش دیگر رجوی این است که وانمود کند مطالبات و خواسته های او و سازمان مجاهدین با مطالبات منتقدین داخلی همسو است. از این رو منتقدین می توانند در جهت تحقق این مطالبات روی امکانات ایشان و به خصوص رهمنودهای استراتژیک و تاکتیتکی!!! ایشان حساب ویژه باز کنند. 5- از آنجا که رجوی می داند کشمکش های سیاسی داخلی به هر روی اختلافات اهالی درون یک نظام است، و دیگر اینکه موضوع سازمان در ایران با هر فرضی یک موضوع تمام شده و مرده محسوب می شود، تلاش می کند به هر ترتیب و علیرغم حمایت های صوری از سران منتقدین داخلی در دراز مدت از آنها عبور کرده و بخش بدنه این منتقدین را به مصادره خود درآورد. درک این مهم که این کشکمش ها در چارچوب رسمیت شناختن جمهوری اسلامی قابل بحث و گمانه زنی است، حتی برای خود رجوی هم بیش از دیگران احراز و اثبات شده است. نگاهی به مواضع رجوی در دوران رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری بر این ادعا تاکید دارد که رجوی به یقین می داند در این مسائل ملی از اِعراب ندارد که حتی با دخالت های نابجا و ادعاهای بی پایه می تواند اصالت این مطالبات منتقدین را به زیر سوال ببرد. نکته قابل تعمق اینکه رجوی علیرغم آن همه تلاشی که برای استتار چهره تمامیت خواهانه و آتوریته طلب خود می کند، اما از آنجا که ماهیتا قادر به پذیرش و تحمل هیچ صدایی جز صدای خود نیست، و از آنجا که خودمحوری و استبدادزدگی در تاروپود شان ریشه دوانیده و عجین شده، باز قادر به حفظ و استتار خود نیست و در همین پیام ها نشان می دهد از چه فاصله غریب و بالایی به شرایط داخلی ایران نگاه می کند. تاکید رجوی بر اینکه جواب سوالات تاکتیکى و اجرایى و جزیى را از من انتظار نداشته باشید. پیش از اینکه بر تواضع و فروتنی ایشان دلالت داشته باشد، حکایت از خودبزرگ بینی و نگاه از بالای ایشان می کند. آن تلاش های مبتدیانه برای استتار چهره واقعی به طور موازی با این خودبزرگ بینی و نگاه از بالا به طور توامان در جای جای پیام های ایشان و به خصوص آخرین آن نمایان است. درباره اهداف قابل اشاره رجوی و دیگر جنبه های این پیام ها باز سخن خواهیم گفت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا