علیرغم یک سال تلاش مذبوحانه مجاهدین و بعثی ها برای نتیجه ندادن انتخابات! نوری المالکی و جلال طالبانی با حفظ سمت، مجددا مراکز کلیدی قدرت در عراق را بدست گرفتند. فهرست العراقیه و ایاد علاوی نیز با اشتراک در همین ساختار ضمن گردن نهادن به آرایش ائتلاف برتر، به برخی پست های مجلسی و وزارت امور خارجه رضایت دادند. این توافق که از چندی قبل زمزمه های آن بگوش میرسید، روز دوشنبه هشتم نوامبر با حضور مسعود بارزانی و دیگر سران عراقی در اربیل تکمیل شده و روز پنجشنبه یازدهم نوامبر 2010 در بغداد به اطلاع عموم رسید. آقای مسعود بارزانی در مصاحبه با خبرگزاری ها آن را پیروزی بزرگ عراقی ها اعلام نموده و تاکید داشت گردهم آیی اربیل نشان داد که عراقی ها خود توان حل مشکلات خودشان را دارند!همزمان دولت آمریکا نیز آن را تبریک گفته و توافق اربیل را گامی بزرگ و رو به رشد ارزیابی نموده است. با این اوصاف باند مضمحل رجوی که از یک سال گذشته با دامن زدن و تشدید بحران های جناحی و همکاری مستمر با بعثی ها در عراق به کمین قدرت رسیدن تتمه های صدام نشسته بودند، با سکوتی مرگبار نظاره گر وضع موجود هستند. این باند تبهکار و بازمانده از ارتش صدام که در 7 سال گذشته با بکارگیری تمام امکانات مادی،سیاسی و تشکیلاتی، هم و غم خود را برای انجام کارهای کثیف آمریکایی ها در بهم ریختگی اوضاع عراق می دید! با سیاست های چندش آور و ابلهانه دست به فریب افکار عمومی زد تا با ایستادن در برابر خواسته اکثریت مردم، مشتی شکست خورده و روندگان راه صدام را در رسیدن به قدرت عصا کشی کند.غافل از آنکه دود و دم سیاست های نابخردانه رجوی در عراق خانه اش را به آتش کشیده و مشت سهمگین تلاشی بر پایه های لرزان او وارد خواهد ساخت. بخل و جهالت رجوی از ایران رانده و در عراق به گل نشسته، حکایت عقربی در محاصره آتش است که عنقریب سر خود را بزند. چرا که آرایش نوین عراق (علاوی،مالکی و طالبانی امروز) با 4 سال گذشته تفاوت بسیار دارد.آنها کیک جشن امروز را با چاقویی بریده و نوش جان کردند که بیگمان بر تنه بایگانی شده رجوی در عراق خواهد نشست!کسانیکه بجای چاره جویی درد خود با سرتق بازی و لجاجت به جهانیان و اعراب راه حل سوم ارائه داده و بدنبال رهبری سوق الجیشی از کره شمالی تا سوریه بودند، امروز باید کلاه شان را محکم بچسبند تا فرآیند نسخه پیچی 7 سال گذشته استخوانشان را در قبرستان بعثی ها دفن نکند. پس از سقوط صدام حسین بسیاری از ایرانیان آگاه و شریف با برگزاری جلسات، نوشتن مقالات و ارائه پیام های جدی و روشن، رجوی را از بازی در آتش عراق برحذر داشته بودند.چرا که به اعتقاد آنها رجوی با اعلام شکست سیاست های 30 سال گذشته، اعلام انحلال سازمان مجاهدین، اعلام انحلال ارتش آزادیبخش و دست شستن از اعمال و افکار تروریستی، می توانست اعضای به بند کشیده تشکیلات مخوف خود را از باطلاق عراق نجات داده و زندگی را به آنها باز گرداند!اما او با منش توتالیتری و بستن چشم و گوش خود مترصد تخیلاتی بود که رویاهای او را تکمیل کند.چرا که فکر میکرد با پوشیدن دامن آمریکایی و سرکشیدن تفاله برخی سیاست های ضد ایرانی کشورهای عربی و اسرائیل و با حمایت فرصت طلبانه از بعثی های عراق می تواند آرزوهای بر باد رفته را احیا کند. اما آخرین سنگر ذهنی رجوی با از دست دادن هزینه بسیار سنگین و فرصت های زیاد در 7 سال گذشته، امروز در عراق فرو ریخت. آنها همچنان در لیست تروریستی آمریکا بوده و کشورهای اروپایی آنها را تروریست می شناسند. به مبارک بادی عراقی ها امروز دولتی شکل گرفت که از 7 سال پیش با امضای ایاد علاوی در اولین دوره نخست وزیری خواهان خروج آنها بوده است. امروز مجاهدین او را نیز از دست دادند.از این پس جوهر امضای علاوی افزون بر مالکی در متلاشی شدن پادگان اشرف و تشکیلات بازمانده از صدام رنگ بیشتری خواهد گرفت.چرا که با امضای عقدنامه برادری بین طالبانی-مالکی وعلاوی،آنها حتما بهتر از رجوی می دانند که منافع ملی چه معنایی داشته و مجاهدین در کدام نقطه آن قرار دارند.ولی مجاهدین نیز که فتیله آب شدن خود را روشن کرده اند علاوه بر مالکی رو به آمریکایی ها همچنان خواهند گفت ؛"علاوی مزدور جمهوری اسلامی است."حکایتی که تا بسته شدن پرونده مجاهدین در عراق ادامه خواهد داشت. حکایتی تلخ و فرجامی ناخوش!
محمد علوی