چند روز پیش یکی از اعضای در زنجیر را که خانواده اش به ملاقات او رفته بودند برای نمایش به تلویزیون آورده بودند تا حرف های دیکته ای فرقه رجوی را از زبان او به دیگران خرج کنند اما باید توجه شود که این عزیزان گرفتار فرقه ای هستند که تماماً روی نفرات کار کرده اند طوری که نفرات حتی نمی توانند آزادانه صحبت کنند و یا تصمیم بگیرند, اینکار در تمام فرقه ها وجود دارد اما اعضاء در فرقه سازمان مجاهدین به خاطر پیچیدگی و بسته بودن محیط دگم هستند و همین کار باعث شده که رجوی رهبر فرقه بتواند تمام اراده خود را بر آنها القا کند و هدف خودش را راحت تر پیش ببرد به همین خاطر اعضای گرفتار در فرقه رجوی که خودشان به آن موضوع آگاهی دارند بعد از توجیه رهبران فرقه و دیکته کردن مطالب آنها به صورت کنترل شده و جملات خواسته شده آنها را به نمایش می گذارند به عنوان مثال: به گفته ایشان می گویند ما هیچ خانواده ای به جز مردم ایران نداریم و آنهایی که جلو درب اشرف هستند ایادی و مزدور رژیم ایران می باشند.
اگر به سخنان آن عضو توجه کنید می بینید که چقدر تناقض دارد و وقتی حرف می زند با تناقض و مکث حرف میزند , ریشه این کار در چه می باشد که رجوی اینگونه نمایش اجرا می کند. ریشه آن را در دیدگاه رجوی باید جستجو کرد که پایه آن بر روی فرقه گری است و اینطور بر اعضاء وانمود می کند که اگر شما جلوی خانواده خود بایستید ایدئولوژی من بر همگان اثبات می شود ولی رجوی نمی داند که این بیان ها، آتش در خرمن خود زدن است. با نام جامعه بی طبقه توحیدی وعده هایی میدهند تا به هدف فرقه گری خود برسند که این یک فریب بزرگ است , مگر در اسلام انسانها طبقه بندی شده است , مگر در اسلام خانواده دشمن فرد حساب شده است , مگر در اسلام کانون گرم خانواده , نقطه شروع فساد بیان شده است که امروز رجوی نمایش تلویزیونی بر پا می کند و خانواده را دشمن نفرات جلوه می دهد. این دیدگاه را در فرقه گری می شود تعریف نمود که برای گرفتن تمام اختیار یک فرد باید تمام وابستگی های او را با خانواده حتی از زن و بچه اش قطع کنند و طوری القا کنند که آنها برای رسیدن به هدف، خانواده را نقطه فساد یا دشمن راه خود تعریف کنند.
خوب آقای رجوی من از شما این سوال را دارم. مگر شما برای رهائی مردم ایران مبارزه نمی کنید؟ این مردم باهم فرق ندارند واین خانواده ها هم جزء آنها هستند یا نه؟ پس , فردا اگر حکومت به دست شما افتاد که نمی افتد , تمام مردم را به عنوان دشمن خواهید کشت؟ مگر زمانیکه راه ملاقات توسط دولت عراق (صدام) به خاطر مزدوری شما بسته بود مگر به همین اعضا القا نمی کردید که خانواده های شما تک تک به عنوان یک سرباز ارتش آزادی بخش هستند و خانم مریم رجوی برای رسیدن به هدف روی آنها حساب باز کرده است و در همان سال به هر نفر یک نامه و یک عکس دادید تا به خانواده ارسال کند چطور شد که امروز همان عزیزان دشمن و ایادی رژیم محسوب می شوند. آیا برای این کار توجیه دارید؟ شما خودتان یک روز همین خانواده را دوست و تکیه گاه انقلاب مریم می دانستید و امروز دشمن می نامید و فردا اگر پا به حکومت بگذارید مثل خمرهای سرخ همه را با گلوله جواب خواهید داد. آقای رجوی دیدگاه شما فرقه گری است نه انقلابی گری , اگر انقلابی واقعی بودید که نشان دادید، نیستید، می بایست مکانی را برای دیدار خانواده ها در قرارگاه اشرف درست می کردید و نفرات تک به تک بدون حضور مریدان شما در آنجا با خانواده اش ملاقات می کرد , آن موقع گفته های شما درست از آب در می آمد می توانستید حداقل برای خود آبرویی بخرید.
ولی امروز همین خانواده ها از چهره شما نقاب فریب و نیرنگ را زیر شعارهای ایدلوئوژیکی برداشتند و به همه مردم ایران روشن شد که دشمن وایادی کی است.آقای رجوی تا کی بچه های همان خانواده را در زندان نگه داشته و با دیدگاه فرقه ای آنها را مغز شویی خواهید کرد؟ خانواده ها هم به همین خاطر خودشان را به آب و آتش می زنند تا فرزندان خود را از قلعه فرقه رجوی آزاد کنند وبه همین دلیل این امر باعث شده خانواده را دشمن قلمداد کنید.
مسعود خان پیام بیرونی این داستان برای همه روشن است مارک زدن،تهمت و افترا از اصول اولیه در درون فرقه ها است به همین خاطر سازمان مجاهدین فرقه نامیده می شود با فاکت های موجود که برای نیروها القا شده است،خانواده از شروع فاز نظامی برای این فرقه دشمن بود و بعد از حضور در عراق که اساساً ارتباط نفر با خانواده اش وجود نداشت. اما ازهمان خانواده ها رهبر فرقه مجاهدین خلق پول اخاذی می کردند بعد هم برای القاء ایدئولوژی خود به خانواده با فریب و فریب کاری سعی می کردند آنها را به حکومت لو بدهد و چون رهبران سازمان نتوانستن طرح خود را اجرا کنند تلاش کردند با تماس گرفتن و دادن خط به خانواده ها جمهوری اسلامی را درگیر کنند. اما بعد از مدتی این خط به شکست انجامید و فرقه رجوی خط دیگری را در پیش گرفت که آن ارسال نامه ازکشورهای دیگر بود و یک مرتبه از یک کشور اروپایی به ایران نامه ارسال شد و چون شگردهای این فرقه لو رفته بود این خط هم برای رهبران یک شکست به حساب آمد. دیگر نتوانست خوراک تبلیغاتی داشته باشد. فکر قطع خانواده با نفر در زندان را با نام انقلاب در پیش گرفت. نوشتن نامه به خانواده به معنای این بود که هنوزنفر نخ وصل دارد و برای سوال که چرا تا دیروز اینطور نبود یک دفعه از خود در آوردند که شما با دادن خانواده , زندگی , همسرو فرزند به رهبری , درجه بالاتر از شهدا را دریافت می کنید و شما باید تناقضات را سر این موضوع به رهبری داده و او در مقابل این تناقضات به شما رهایی را می دهد که در این دنیا کسی نتوانسته این درجه را کسب کند. اما بعد از مدتی همین کلمات فریبنده هم جواب نداد هر فرد که می خواست تناقضات خودش را بگوید،دیدند که درجه بالاتر از شهیدان به نفرات تاثیر نمی گذارد رهبر فرقه با استفاده از ابزار جمع نفرات را سرکوب نمودند طوری که هنوز خیلی ها به خاطر همان سرکوب ها که با چشم خود دیده اند. راضی نیستند حتی کلمه ی خانواده را به زبان بیاورد و این نقطه اوج القای فکری فرقه رجوی به نفرات بود. این عملکرد را فقط در فرقه ها می شود دریافت نه در بین نیروهای دموکراتیک. بلی آقای رجوی برای درمان مشکل باید راه را جستجو کرد نه اینکه چاه را پیدا کرد.
مسعود خان خانواده به هر شکل برای هر انسانی محترم است به همین خاطر هم در دیدگاه های ادیان مختلف هم آمده است که احترام به پدر و مادر از همه چیز واجب تر است. اگر شما , آقای رجوی ایدئولوژیتان بر پایه اسلام محمدی بود باید این احترام را به خانواده هر اسیر حاضر در قرار گاه مد نظر قرار می دادید ولی چون دیدگاه و ایدئولوژی شما بر پایه فرقه گری است به همین خاطر بالاترین احترام به شخص شماست و به مریم ختم می شود و این را بالا ترین ارزش می نامید.
این ارزش در ایدئولوژی فرقه گری شما در درون مناسبات قابل درک است چون با مغز شویی آنها را تهی کرده واراده تصمیم ویا بیان حرف را ندارند. ولی در دیدگاه مردم و خانواده اقدامات شما بی ارزشترین حرکت و زشت ترین برخورد است چون در دیدگاه آنها ارزش , همان است که ادیان بیان کرده اند وآن احترام به خانواده و کانون خانواده است آقای رجوی باید بدانید که فرقه گری شما را ابتر نمود و الان این ابتری را هیستریک وار به نمایش می گذارید این است حرکت بی پایه و اساس و سوار شدن روی دستگاه درون گرا , هرکاری انجام بدهید دیگر فایده ای ندارد.
سعید