خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- نقض حقوق بشر
روایتی از کردکشی در درون زندان های اسکان مجاهدین
هر از چندی که رسانه های رجوی بیکار می شوند از خودمختاری هموطنان ستم زده کرد و احترام به دیگر قومیت ها … دم می زنند! خودمختاری کردستان، شعاری که در عمل و در پایگاههای مجاهدین هر روز لگدمال شده و می شود! این رسانه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت دهم
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت نهم حضور ما در پایگاه «تدین» با نشست های موسوم به «انقلاب ایدئولوژیک» سازمان در منطقه همزمان شده بود. حدود دو هفته بعد از استقرار در پایگاه تدین، حال تعدادی از مسئولین سازمان که از فرانسه به عراق…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
درخواست لباس شهر و 3 روز زیر ضرب سران فرقه رجوی!
از پوشیدن لباس نظامی خسته شده بودم. به ذهنم زد روزهای پنج شنبه بعد از ظهر تا جمعه شب لباس معمولی به تن کنم. درخواستم را مکتوب کردم و به زنی بنام فرزانه دادم. یک هفته ای گذشت. یک روز مسئول ارکان به من گفت…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات غلامعلی میرزایی – قسمت نوزده
مسعود رجوی خود را رسما رهبر مادام العمر و ایدئولوژیک فرقه مجاهدین معرفی کرد بدنبال نشست معرفی مریم که تا صبح ادامه داشت واکثرا خواب بودند به مقر بازگشتیم . ظهرکه برای نهار رفتیم دوباره تکرار نوارشب گذشته را پخش کردند وگفتند چون شب گذشته…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
رویای آزادی برای من، بعد از 17 سال محقق شد – قسمت پایانی
رویای آزادی برای من، بعد از 17 سال محقق شد – قسمت اول بنابراین من بدنبال فرصتی مناسب برای فرارمی گشتم که متاسفانه 19 فروردین 90 درگیری بین ارتش عراق وسازمان پیش آمد که بنظر من مسئولین سازمان خود ایجاد کننده این تنش بودند .…
- اعضاء مجاهدین خلق
یادآوری خاطرات گذشته با دوست عزیزم محمدتقی یوسفی
اخیرأ عکس شما را در سایت سازمان دیدم . اولا خوشحال شدم که در طول چندین ساله ای که از تو خبر نداشتم به لطف خدا سالم و سلامت هستی. دوستی و رفاقت ما به سال 65 دراردوگاه اسیران کمپ 9 برمی گردد که تو…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت نهم
در طول زندگی ام همیشه عادت داشتم صبح زود بیدار شوم. اینجا هم همین طور بود. ضمن اینکه استرس و درگیریهای ذهنی موجود نیز مزید بر علت شده بود. ضمن اینکه مسئول سازمان نیز شب قبل گفته بود که صبح زود باید بیدار شده و…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
نگاهی به خاطرات تلخ اعضا در فرقه مجاهدین – طالب فرحان
از آنجایی که بدون انتخاب و علاقه قلبی و صرفا براساس یک طرح فریب از ابوظبی به پادگان اشرف کشانده شده بودم، هیچ انگیزه ای برای ادامه حضور درآنجا و شنیدن وعده های پوچ سرنگونی و تحلیل های کشکی مسعود رجوی و انقلاب نکبت بار…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
من هم در کمپ 3 موصل ارتش عراق اسیر بودم – قسمت دوم
پیوستن به سازمان و ارتش آزادی بخش قرار بود ما حدود 6 ماه در کنار آنها باشیم و درعملیات شرکت کنیم یا رژیم را سرنگون کنیم ویا آزاد شویم. از این زمان حدود 6 ماه گذشت ولی از حمله خبری نشد . فقط نشست های…
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
من هم جزء قربانیان این داستان بودم
اسرای جنگی همچنان که از نامشان پیداست نیروهایی بودند که اساسا با انگیزه بالا و با هدف دفاع از خاک وطن، عقیده و نظام اسلامی و… در جنگ تحمیلی شرکت نموده و هرکدام به علل مختلف نظامی به اسارت نیرو های بعثی در آمدند که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از اسارت عراق تا اسارت سازمان رجوی و تا آزادی – قسمت دوم
همانطور که قبلا عرض کردم با خروج امن از کمپ لیبرتی به اسارتم پایان دادم و دوباره متولد شدم و با بازگشت به وطن و آغوش گرم خانواده ام، زندگی از دست رفته ام را شروع کردم. حدود یکسال بعد از بازگشتم ازدواج نمودم و…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات آقای نادر مهدی پناه عضو پیشین«مجاهدین»- قسمت سوم و پایانی
فرار از اشرف و پناهنده شدن به نیروهای آمریکایی: باورمان شده بود که هرگز کسی از اینجا (اشرف) بیرون نخواهد رفت و تماما قطع امید کرده بودیم. روزها را با آموزش های متعدد نظامی از انواع سلاحهای سبک و سنگین گرفته تا انواع زرهی ها…