اعضاء جداشده از فرقه رجوی
-
خاطرات دوران اسارت در کمپ امریکایی ها – قسمت سیزدهم
امروز بعد از سالیان توانستم با خانواده دایی ام صحبت کنم. آنها شوخی میکردند و به ما میگفتند که شما مثل پتروس فداکار هستید با این تفاوت که پتروس معروف شد و شما ها از یاد رفته اید. خیلی جالبه که خانواده ای ما هم…
-
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت اول
بتول سلطانی، زنی که اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه اسارت در فرقه آزاد شده، زمانی که پدرش فراق او را تاب نیاورده به دیار باقی شتافته، مادرش اندوه رفتن شوی را با فراق دلبندش تا اکنون آمده، تاب آورده، اما اکنون... این…
-
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دوم
روزی مرا صدا کردند و گفتند باید در یک نشست شرکت کنی رفتم دیدم چه قیامتی است حدوداً 200 نفر سر یک نفر به نام محمدآقا سلطانی ریخته اند و هر کسی با صدای بلند سر او داد می زند و به او فحش می…
-
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت دوم
تشکیلات رجوی به دربار پادشاهان قدیم می ماند که رهبری آن حتی فکر می کرد خورشید و ماه باید به فرمان پادشاه طلوع و غروب کنند آری رجوی در پوش اسلام یعنی خواستگاه توحیدی تمامی مردم ایران (مسلمانان) از نام امام حسین و انبیاء سوء…
-
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت دهم
مسئوولین اردوگاه طبق هماهنگی های قبلی تشویق هایی را جهت انگیزه دادن به نفرات در نظر میگرفتند. سپس مسئولین فرقه به همراه یک اکیپ جهت کار تبلیغی و جذب نفرات در میان آنان حاضر شده و سخنرانی می کردند و در همان جا لیست اسامی…
-
شناخت نسبت به مناسبات مجاهدین
پس پله اول برای عملیاتی شدن را با فعال بودن در عملیات جاری طی می کنید. مرحله بعد باید فعال و مدافع مناسبات باشید. در این مرحله باید هرگونه حرکت، حرف و محبت و نگاه را گزارش کنید و مهم نیست که خودتان چه می…
-
قرارگاه اشرف، خانه ی عنکبوت
سیامک حاتمی پس از پانزده سال توانست با عزمی راسخ از دنیای تاریک و سیاه مجاهدین در قرارگاه اشرف رهایی یابد. او سه سال است که در دنیای آزاد زندگی می کند. سیامک در گفتگویی که با وی داشتم به شکلی صریح و جسورانه به…
-
خاطرات دوران اسارت در کمپ امریکایی ها – قسمت دوازدهم
شب هنگام سرهنگ Woodside نفراتی را که خانواده درجه یک یا پاسپورت خارجی داشتند را صدا کرد وی اظهار خشوندی کرد که کار این نفرات روبراه می شود. مترجم وی زنی ایرانی است به نام عسل که مثل خواهران شورای رهبری تمایل زیادی به اعمال…
-
پای صحبت مجید روحی و شکنجه در پادگان اشرف
در بازجویی ها مدام میگفتند که زندگی نامه ات را بنویس و من در عوض وصیت نامه مینوشتم که عصبانی میشدند و کتک میزدند. بالاخره گفتم می مانم و به پذیرش برده شدم و وارد آموزش های نظامی و بحث های انقلاب ایدئولوژیک و طلاق…
-
خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت پانزدهم
در ابتدای نشست اغلب افراد تمایل داشتند به زهره اخیانی و فائزه محبت کار رای دهند ولی بعدا مسئولین رده بالا پشت میکروفن رفته و سعی کردند بر تصمیم افراد حاضر در نشست تاثیر بگذارند آنان پس از اینکه توضیحاتی به نفع صدیقه دادند به…
-
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت نهم
چند روز قبل از شروع عملیات انبوهی از سلاحهای عراقی به قرارگاه اشرف سرازیر شد از جمله توپ 122 میلی متری و گلوله های آن و تانکهای کاسکاول (برزیلی) و گلوله های آن که به همراه آن افسران عراقی به قرارگاه آمده و ضرب الاجلی…
-
مجاهدین و بی هویت کردن اعضاء
اگر مسعود و مریم رجوی در رسیدن به آرزوهایشان به مصداق شتر در خواب بیند پنبه دانه هستند ولی در خرد کردن، بی هویت کردن و بی امید و بی آینده کردن اون بچه هایی که در تلویزیون مصاحبه می کنند موفق هستند.