اعضاء جداشده از فرقه رجوی
-
فرار از زندان رجوی – قسمت سوم
در قسمت قبل گفتم که بعد از عبور از سیاج، خودمان را به نیروهای حفاظت اطراف قرارگاه اشرف که عراقی بودند، معرفی کردیم. به سرباز عراقی گفتم با فرمانده اش تماس بگیرد و حضور ما را اطلاع دهد. در همان اثناء گشت پیاده قرارگاه اشرف…
-
اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی عید فطر را جشن گرفتند
اعضای رهایی یافته از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی که انجمن آسیلا را تشکیل می دهند به مناسبت عید سعید فطر دور هم جمع شدند و این عید بزرگ مسلمانان را در کنار هم جشن گرفتند. اعضای انجمن آسیلا هر کدام با انتشار پیامی ضمن…
-
فرار از زندان رجوی – قسمت دوم
در قسمت قبلی خاطراتم یک نکته را از قلم انداختم که در این قسمت به آن اشاره می کنم. وقتی به آسایشگاه آمده بودم مستقیم به اتاق کمدها رفتم تا وسایلم را که از قبل آماده کرده بودم بردارم. در این اثنا به طور اتفاقی…
-
فرار از زندان رجوی – قسمت اول
بعد از حوادث 19 فروردین سال 90 من با یکی از دوستانم قرار گذاشتیم و عزم جزم کردیم که باید هر چه زودتر خودمان را از چنگ رجوی ملعون نجات دهیم. برای این کار از قبل برنامه ریزی کرده بودیم که چگونه بتوانیم نقشه خودمان…
-
بازتاب صحبت های علی اکرامی در شبکه یک سیما – قسمت دوم
بعد از اتمام برنامه دعوت و صحبت های آقای اکرامی با مجری محترم برنامه “دعوت” که از شبکه یک سیما از طرف برخی از دوستان جدا شده، همشهریهای آقای اکرامی و بخصوص بستگان وی که به نوعی تا قبل از انجام مصاحبه وی در این…
-
پیام علی اکرامی برای همسرش
آقای علی اکرامی که در برنامه “دعوت” شبکه ملی برای معرفی کتابش “قصه ای ناتمام برای دخترم” همراه با همسرش و همچنین دخترش نیایش شرکت نمود پیام زیر را خطاب به همسرش داده است: همسر ارجمند و دلسوز و مهربانم. می خواستم یک تشکر ویژه…
-
ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت ششم
ایرج صالحی در قسمت قبل خاطرات خود گفت: به هر صورت شب بعد از اینکه درخواستم را تکرار کردم، مسئول بالای مقرمان مرا صدا زد و گفت که با درخواستت موافقت شده و فردا برای تماس تلفنی به مجموعه اسکان خواهی رفت. برای خالی نبودن…
-
علی اکرامی : راوی قصه پردرد و ناتمام نسلی بودم که قربانی شد
آقای علی اکرامی بعد از شرکت موفقیت آمیز در برنامه “دعوت” ویژه شب های ماه مبارک رمضان شبکه ملی، پیامی به شرح زیر خطاب به همکاران خود در انجمن نجات منتشر نمود: خیلی خوشحالم و خدا را شکر می کنم که بعد از سالیان تلاش…
-
باور داشتم مادرم باید در راه اهداف سازمان مجاهدین خلق فدا شود
..خودم را روی سنگ مزار انداختم و با تمام وجودم گریستم. اشک های چشم هایم سنگ مرمر مزار مادر را شستشو می داد. برادران و خواهرانم خیلی تلاش می کردند که من را از سر مزار مادر بلند کنند، ولی دلتنگی های سالیان و احساس…
-
بازتاب صحبت های علی اکرامی در شبکه یک سیما – قسمت اول
شبکه یک سیما در ویژه برنامه ” دعوت ” با محوریت کتاب که میزبان شخصیت هایی است که خاطرات زندگیشان را درقالب کتاب به رشته تحریر درآورده اند گفتگویی با آقای علی اکرامی نویسنده کتاب ” قصه ای ناتمام برای دخترم ” داشت . دراین…
-
معرفی انجمن نجات در شبکه یک سیما
علی اکرامی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق میهمان برنامه ” دعوت”، ویژه برنامه افطار شبکه یک در ماه مبارک رمضان بود تا تجربه حضور بیست ساله اش در تشکیلات مجاهدین خلق را با بینندگان این برنامه به اشتراک بگذارد. خاطراتی که حالا در قالب…
-
روایت علی اکرامی از 4 سال زندگی مخفی تا 23 سال اسارت
کتاب ” قصه ای ناتمام برای دخترم” ، قصه زندگی جوانی ایرانی است که با آرمان های بزرگ به جایی کوچک و حقیر کشانده می شود. علی اکرامی با صداقت تمام پای در راهی می گذارد تا شاید آزادی را برای مردم سرزمینش به ارمغان…