افشاگری‌های مهم مترجم ارشد مسعود رجوی در مصاحبه با روزنامه المراقب العراقی – قسمت پنجم

رجوی عراقی‌ها را مورد اهانت قرار می‌داد

در قسمت چهارم، از مصاحبه مترجم ارشد سازمان مجاهدین خلق؛ غلامعلی حسین نژاد با روزنامه المراقب العراقی به سرکوب انتفاضه شعبانیه و قیام کردها در عراق توسط مجاهدین خلق پرداخته شد.

انتشار این مطالب برای نخستین بار در سال ۱۳۹۱ توسط یک روزنامه مشهور عراقی به نام “مراقب العراقی” انجام شد که بازتاب گسترده ای در این کشور داشت. انتشار این افشاگری ها در آن سال، به خصوص افشای کمک‌های نجومی نفتی صدام (فروش نفت توسط سازمان مجاهدین) نقطه عطفی در افشاگری های جامعه جداشدگان از فرقه رجوی بود زیرا به دنبال آن مسعود رجوی جنون گاوی گرفت و با لجن پراکنی های مفتضحانه، ذات خود را بیشتر نمایان کرد که به دنبال آن عده زیادی حتی از شورای ملی خودخوانده رجوی جدا شدند.

مصاحبه‌ها توسط محمد سعد روزنامه نگار عراقی انجام شده و توسط احمد نصر مشکاتی، همکار فراق به زبان فارسی برگردانده شده تا در اختیار شما مخاطبان فرهیخته قرار گیرد.

با توجه به جریان سازی اخیر فرقه رجوی در خصوص تطهیر خیانت های رجوی در عراق به خصوص در دوران جنگ تحمیلی به عنوان پیاده نظام رژیم بعث صدام، مطالعه دقیق این مطالب به عموم جویندگان حقیقت توصیه می‌شود.

قسمت پنجم ترجمه مصاحبه مترجم ارشد مسعود رجوی با روزنامه “المراقب العراقی”، منتشر شده ۶۸۵ این رسانه در تاریخ یکشنبه ۲۰ ژانویه ۲۰۱۳ را در ادامه می خوانید:

س: بعد از رویدادهای یازده سپتامبر، آمریکا ابتدا به افغانستان و سپس به عراق حمله کرد؛ آیا سازمان برنامه‌ی خاصی در صورت شروع جنگ داشت؟

ج: آنها به هیچ وجه انتظار سرنگونی رژیم صدام در نتیجه‌ این جنگ را نداشتند و ما در آن موقع در ستاد روابط خارجی بودیم که از میان افراد آن احمد افشار از نزدیکان به مسعود رجوی می‌گفتند که آمریکا نمی‌تواند رژیم عراق را سرنگون کند و این احتمال خیلی ضعیف است و ده درصد بیشتر نیست، علاوه بر آن چطور آمریکایی ها می‌توانند رژیم عراق را سرنگون کنند در حالیکه جنگ آنها با طالبان بیش از دو ماه به طول انجامید؟ آن طالبان افغانستان بود ولی عراق یک دولت مستقر و شناخته شده در سطح جهان و دارای یک ارتش قوی است.

در آخرین نشستی که مسعود رجوی با ما داشت و من خود در آن نشست حضور داشتم او بسیاری از برنامه‌های دولت عراق در مقابله با آمریکا را برای ما تشریح کرد. این آخرین نشست مسعود رجوی با ما بود و بعد از آن نشست ما دیگر مسعود رجوی را ندیدیم. این نشست در ماه محرم و پنج یا شش ماه قبل از شروع جنگ بود. وی گفت: ما نه در عاشورا و نه در عید نوروز آینده نشستی نخواهیم داشت زیرا جنگ نزدیک است و دولت عراق سلاح ها و مهمات را بین مردم و محلات شهرها تقسیم و توزیع کرده و هر محله شورای خاصی دارد که محله را اداره می‌کند و این جنگ، جنگ ارتش با ارتش نخواهد بود بلکه جنگ یک ملت علیه ارتش آمریکا خواهد بود و ارتش آمریکا نمی‌تواند همه‌ی مردم عراق را بکشد لذا نمی‌تواند رژیم عراق را سرنگون کند.

س: طبق تجارب زیاد شما از دیدارهایتان با مسعود رجوی، آیا آن موقع احساس می‌کردید که او می‌ترسد؟

ج: بله، چون ما می‌دانستیم که حرف او غیر منطقی است ولی می‌کوشد به ما روحیه بدهد. او گفت: حتی اگر دولت آمریکا عراق را تصرف کند ما برنده هستیم زیرا به آنها خواهیم گفت ما اینجا خارجی هستیم و می‌خواهیم به وطنمان ایران برویم و بعد از آن به داخل ایران حمله خواهیم کرد. او اینجا یک ضرب المثل فارسی را به کار برد که می‌گوید: “تغاری بشکند، ماستی بریزد، جهان گردد به کام کاسه لیسان”. رجوی در این نشست گفت: دولت عراق سلاحها و مهمات زیادی تا دلتان بخواهد به ما داده است تا آنها را موقع جنگ آمریکا در حمله به داخل ایران به کار ببریم و ما به دولت عراق گفته‌ایم که اگر آمریکایی‌ها به شما حمله کردند ما به ایران حمله خواهیم کرد و شما را از آنجا پشتیبانی خواهیم نمود. ما می‌دانستیم که حرفهای او غیر منطقی است زیرا وقتی جنگ دربگیرد آمریکا هر حرکتی روی زمین را خواهد کوبید.

س: یعنی وقتی شما به ایران حمله کردید آمریکا فکر خواهد کرد که عراق درگیر جنگ با ایران است و به نفع عراق جنگ آمریکا متوقف خواهد شد؟

ج: بله درست است. او حتی می‌گفت: در این وضعیت آشفته، ما به ایران حمله کرده و حکومت را سرنگون خواهیم کرد و از آنجا دولت عراق را مورد پشتیبانی قرار خواهیم داد. آنها به همین بهانه انبوهی سلاح و مهمات از دولت عراق گرفتند ولی همه‌ آنها را تحویل اشغالگران آمریکایی دادند و بدینگونه آنها در حقیقت عراق را هم در مقابل آمریکایی‌ها خلع سلاح کردند.

س: نگاه کلی مسعود رجوی و رهبران دیگر سازمان به عراقیان چگونه بود؟

ج: مسعود رجوی نگاه بدی به عربها داشت و همیشه این نگاه خود را در نشستهایش با ما بعد از سرنگونی صدام بویژه وقتی نیروهای عراقی حفاظت قرارگاه اشرف را برعهده گرفتند به زبان می‌آورد. او در این نشست ها همیشه نیروهای عراقی را وحوش توصیف می‌کرد و می‌گفت که وحوش جلوی درب قرارگاه اشرف جمع شده‌اند یا وحوش، شهر اشرف را محاصره کرده‌اند. می گفت که عربها دختران خودشان را زنده به گور می‌کردند و وقتی عربها امروز اینطور وحشی هستند ببینید آن موقع چه بودند؟ ما در بیرون نشست با هم صحبت کرده و می‌گفتیم که چطور ما در خاک آنها هستیم ولی به آنها وحوش می‌گوییم؟ چرا به آمریکایی‌ها وحوش نمی‌گوییم در حالیکه آمریکایی ها ما را بمباران کرده و بسیاری از ما را کشته و معلول و مجروح کرده‌اند. آنها سه قرارگاه سازمان را بمباران کردند و وارد آسایشگاههای خواهران یعنی زنان سازمان شدند. من اینجا عین جمله‌ مسعود رجوی را برایتان نقل می‌کنم. او گفت: وقتی نیروهای عراقی به شما حمله کردند شما هم به آنها حمله کنید و آنها را خلع سلاح کنید و سلاح های آنها را بیاورید تا بعدا تحویل آمریکایی‌ها بدهیم و به آنها بگوییم: بگیرید اینها سلاح های تروریست ها است، شما ما را در لیست تروریستی قرار می‌دهید ولی ما سلاح های تروریستها را گرفته و تحویل شما می‌دهیم!

س: شما این جمله را با گوش خودتان از او شنیدید؟

ج: بله، با گوش خودم در نشست مسعود رجوی با ما، آن را شنیدم. او در بسیاری از صحبتهای خودش به عراقیان توهین می‌کرد و عربها را مورد تمسخر قرار می‌داد و آنها را آدمکش و وحشی می‌خواند. قبل از اینکه نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ به آنها موقعیت افراد حفاظت شده طبق کنوانسیون چهارم ژنو بدهند می‌گفتند ما پناهنده هستیم و دولت عراق باید به ما پناهندگی بدهد ولی بعد از آنکه نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۴ موقعیت افراد حفاظت شده به آنها داد می‌گفتند ما پیروز شدیم چرا باید از این عراقیهای کثیف شپشو پناهندگی بخواهیم؛ اکنون ما دارای موقعیت حفاظت شده طبق کنوانسیون چهارم ژنو هستیم و اگر نیروهای عراقی اقدام به حمله به ما کردند فورا نیروهای آمریکایی از قرارگاهشان در منطقه‌ی”بلد” آنها را مورد حمله قرار خواهند داد. سران مجاهدین، عراقیها شامل شیوخ عشایر را از استانهای دیالی و صلاح الدین و نیز افرادی از لیست العراقیه (جریان سنی مخالف دولت عراق) و نویسندگان بعثی و غیر بعثی مانند صافی یاسری که یک نویسنده‌ی کمونیست بود و در زمان صدام زندانی شده بود به قرارگاه اشرف دعوت می‌کردند. از جمله در روز تولد پیغمبر بسیاری از عراقیان را برای خوردن غذا می‌آورند و از آنها فیلم و عکس گرفته و در تلویزیون خودشان پخش می‌کردند تا بگویند ببینید مردم عراق از ما حمایت و پشتیبانی می‌کنند و خواستار باقی ماندن مجاهدین خلق در خاک عراق هستند، ولی بعد از رفتن عراقیان آنها نمایشنامه‌ها اجرا کرده و در آنها عراقیان و عربها را مسخره می‌کردند. آنها همچنین از عراقیان برای پخش بیانیه‌های ساختگی استفاده می‌کردند. آنها این بیانیه‌های فارسی به نام عراقیان را که خودشان می‌نوشتند به من می‌دادند تا آنها را به عربی ترجمه کنم!

س: مهمترین شخصیتهای سیاسی که به قرارگاه اشرف می‌آمدند و با رهبران سازمان دیدار می‌کردند چه کسانی بودند؟

ج: من صالح مطلک و عدنان دلیمی و دکتر عبدالله جبوری را که آن موقع استاندار دیالی بود دیدم و برایشان ترجمه کردم. عبدالله جبوری زیاد به قرارگاه اشرف می‌آمد و از مقرهای مختلف قرارگاه دیدار می‌کرد و برایش مهمانی نهار و شام می‌دادند. آنها با مسئولان بالای سازمان مانند مژگان پارسایی و صدیقه حسینی و عباس داوری و مهدی برائی و علی بهاری (با اسم تشکیلاتی علی قادری و اسم اصلی عباس صنوبری) دیدار می‌کردند و در مورد وضعیت دولت عراق و ضرورت حمایت از نیروهای ملی برای ورود به شوراهای استانها گفتگو می‌نمودند. آنها برای این شخصیتها هدایایی می‌دادند. به عنوان نمونه من همراهان دکتر عبدالله جبوری را دیدم که انبوهی هدایا شامل ظروف طلا و نقره و انگشتر و حتی مجسمه‌های حیوانات از طلا و نقره را با خود می‌بردند.

س: برجسته‌ترین این افراد صالح مطلک بود؛ او آنجا چه می‌گفت و چه کار می‌کرد؟

ج: به عنوان مثال، صالح مطلک که آن موقع نماینده‌ پارلمان عراق و رئیس جبهه‌ گفتگوی ملی بود در مراسمی در قرارگاه اشرف برای “اعلام امضاهای سه میلیون نفر از شیعیان عراق” (بیانیه و امضاهای موهوم و ساختگی) مبنی بر درخواست باقی ماندن سازمان مجاهدین در عراق، شرکت کرده بود در حالیکه او سنی بود و از شیعیان عراق کسی جز یک روحانی جوان به نام ایاد جمال الدین را پیدا نکرده بودند که در آن مراسم شرکت کند! غیر از آن دو عدنان دلیمی و عبدالله جبوری هم شرکت داشتند و صالح مطلک و عبدالله جبوری در آن مراسم سخنرانی کردند که با ترجمه‌ی من از تلویزیون سازمان پخش شد.

س: محتوای سخنان صالح مطلک چه بود؟

ج: او در مورد ضرورت حمایت از نیروهای ملی برای اشغال پستهای حساس کشور صحبت می‌کرد و به سران سازمان می‌گفت که شما از استانها شروع کنید و باید روی استانها متمرکز باشید و شما باید از نیروهای ملی حمایت کنید و از ائتلاف ملی (ائتلاف شیعیان به رهبری حکیم) حمایت نکنید بلکه احزاب و نیروهای جبهه ی گفتگوی ملی و لیست العراقیه و کردها را که حامی سازمان مجاهدین هستند مورد حمایت قرار بدهید. او می‌گفت که شما باید روی استان دیالی تمرکز کنید زیرا من این استان را می‌شناسم و من اهل دیالی هستم و از زمان صدام زمین های کشاورزی در این استان داشتم و اگر ما شورای استان دیالی را در دست داشته باشیم این یک دستاورد و موفقیت بزرگی خواهد بود تا دولت عراق نتواند قرارگاه اشرف را تصرف کند. شما می‌توانید بعد از آن به تدریج به سوی بغداد و سایر پیشروی کرده و نیروهای ملی را در انتخابات مورد حمایت و پشتیبانی قرار بدهید.

ادامه دارد…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا