در8 مارس که روز جهانی زن نام گذاری شده هر سال توسط سرکرده مجاهدین مریم مراسم خیمه شب بازی بر پا میشود و کلی تعریف و تمجید از عنصر زن مجاهد خلق که سمبل رهایی و آزادگیست!!! این شعر و شعارها زمانی خریدار داشت و شاید بودند کسانی که گول دروغ ها و دجالگری های این شخص را میخوردند. ولی بقول معروف گذشت زمان خیلی مسایل را حل میکند.
برای کسانی که از نزدیک با مجاهدین بودند و به جزییات کار و مناسبات آنها اشراف دارند واضح است که این تبلیغات جز مشتی حرفهای توخالی و سوری برای فریب افکار عمومی نیست و هدفی جز اینکه خودشان را مترقی و امروزی نشان بدهند ندارند. بخوبی بیاد داریم که همین عنصر رها در مناسبات مجاهدین حتی اجازه تردد تکی نداشت و انرا در هفت سوراخ مخفی میکردند که مبادا این عنصر رها با دنیای خارج از خودش رابطه ای برقرار کند.و دچار این تناقض شود که اگر من اینهمه آزاد هستم چرا اجازه حتی خواندن یک روزنامه غیر داخلی را ندارم.چرا اجازه اینکه آنطور که دوست دارم لباس بپوشم را ندارم؟ چرا نمیتوانم حتی ارتباطی با خانواده خود داشته باشم؟چرا نمیتوانم عقاید خود را بدون ترس از تنبیه و تحت برخورد شدید بیان کنم؟چرا نمیتوانم با جنس مخالف خودم حتی حرف بزنم؟اگر اینهمه شکننده هستم که نیاز باین حد از مراقبت و پرهیز دارم پس اینهمه تعریف داستان سرایی برای چیست؟
و براستی چرا نمیتوانم با صدای بلند فریاد بزنم که من از این زندان مخوف و رعب انگیزی که تحت نام اشراف برایم ساخته اید بیزام و میخواهم آزاد برای خودم زندگی کنم.آری من یک زن هستم با تمام ویژگی های آن! با تمام لطافت و حساسیت!چیزی که حتی بیانش در مجاهدین جرم است! آنها از زنان خود انسانهایی خشن و خشک مغز ساخته اند که حتی نتواند به فلسفه خلق شدنش توسط خداوند هم فکر کند.زنانی که از حق مسلم خود یعنی زندگی و داشتن خانواده و فرزند محروم شده اند و حسرت اینکه فرزندشان مادر صدایشان کند به دلشان است! آری زنان دراین فرقه مخوف که اسم خود را سازمان باصطلاح مجاهدین نامیده اند بسا بسا بیشتر از مردان تحت فشار و شکنجه های روحی و روانی قرار دارند بطوریکه آمار بیماری های افسردگی و ناراحتی های روانی در بین آنها بسیار است! و سوال اصلی از خود سرکرده اعظم است که مریم خانم شما خودت که همه جور امکانات را برای خود مهیا میکنی چرا یک صدم انرا برای همین زنانی که سالیان سال با تو بوده اند اختصاص نمیدهی؟ توکه بایستی رنگ لنز در چشمانت با رنگ لباست ست باشد و گرنه نمیشود چرا اجازه پوشیدن یک لباس غیر نظامی راحت بهمین زنان آزاده و رها نمیدهی؟ تو که خودت همه جوره به لحاظ ظاهری هوای خودت را داری چرا به این دختران جوان که بقول خودت سمبل رهایی هستند اجازه حداقل رسیدگی های فردی نمیدهی؟پس خانم مریم قجر کمی فقط کمی به بیانات خود فکر کن و کلاه خودت قاضی کن ببین آیا خودت از ته دل حرفهایی که میزنی را قبول داری؟ایا خودت را اگر درشرایط همین دختران بگذارند یکروز تحمل میکنی؟ حتی لحظه ای تاب نخواهی آورد!