امروز مطلبی را در یکی از جراید میخواندم که از قول یکی از جداشدگان از سازمان میگفت: در سازمان مجاهدین حتی در نماز خانه ها بایستی عکس مسعود و مریم به روی دیوار نصب شده باشد وخواندن نماز در محلی که عکس این دو نباشد گویی مورد قبول نیست! و (البته این یک دستور تشکیلاتی بوده است)
وقتی به ذهنم مراجعه کردم دیدم که همینطور بود. یعنی در تمامی مکانها بلا استثناء بایستی عکس این دو موجود نصب میشد. علت اینکار را هم اینطور میگفتند: که نیروها بایستی همیشه و در هر شرایطی رهبری عقیدتی را بالای سر خود ببینند و حضور او را حس کنند!
الان که به چرایی اینکار فکر میکنم و با شناختی که از گروههای فرقه ای بطور عام و سازمان مجاهدین بطور خاص دارم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که در دستگاه فرقه ای تمامی برنامه ها و جزیی ترین عملکرد های آنان قانونمند و هدفدار بوده است!
پیشتر در مباحثی که برای شناخت و مقایسه سازمان مجاهدین با گروههای فرقه ای داشتیم به این نکته اشاره شده بود که رهبران گروههای فرقه ای ازخود تصویری در اذهان کادرهایشان بوجود می آورند که گویی جهان بخاطر آنان خلق شده و آنانند که پاسخ تمام سوالات تاریخ هستند و از اینرو از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند! در سازمان فرقه ای مجاهدین هم حقیقتا همینطور بود. یعنی در عمیقترین لایه های ذهن نیروها این بود که این مسعود و مریم هستند که از لحاظ صداقت و پاکی در منتهای تکامل قرار دارند و بهمین دلیل بایستی بمانند خداوند همیشه و در همه حال آنان راحاضر و ناظر عملکردهای خود داشته باشند.از اینرو عکس این دو را در تمامی اتاقهای کار و نشست، آسایشگاه ها، انبارهای مهمات، آشپزخانه ها، انبارهای تدارکات و حتی در انبارهای مواد غذایی و… نصب میکردند. و به نیروهای خود میگفتند شما بجای اینکه در محل کارتان ذهن خودتان را درگیر تناقضات مختلف کنید، با تصاویر رهبری راز و نیاز کنید و به آنها مسایل خودتان را حل و فصل نمایید! و فی الواقع بودند کسانی که اینرا باور کرده بودند و در دستگاه ذهنی خود بمانند کسی که اسیر جادو شده باشد رفتار میکردند.
هرچه زمان میگذرد و هر چه بیشتر به عملکردهای ذهنی گروه فرقه ای مجاهدین فکر میکنم، از طرفی خشم و نفرتم به این سازمان سراسر دروغ و ریا بیشتر میشود و از طرفی این فکر به ذهنم میزند که بایستی در خصوص شیوه های تسخیر ذهن نوجوانان و جوانان توسط گروه های فرقه ای بیشتر و بیشتر بصورت سیستماتیک و هدفمند آموزش داده شود. چه از طریق رسانه های ملی و چه از طریق مدارس و آموزش و پرورش. چرا که اولین اشتباه و فریب خوردن میتواند عمر و جوانی را به تباهی بکشاند. همانطور که عمر چند هزار جوانی که میتوانستند در زندگی، تحصیل، کار و عرصه های اجتماعی موفق باشند با افتادن در دام این گروه به تباهی و نیستی کشیده شد!
باقری