بند ه – از بندهای انقلاب ایدئولوژیک درون سازمانی مجاهدین
رجوی در ادامه اجرای انقلاب درون سازمانی ؛ بعد از مدتی بند "ه" را عنوان نمود. به گفته خود مسعود بند "ه" عبارت بود از اینکه مسئولین از زنها انتخاب شوند تا آببندی انقلاب مریم تحقق یابد. به زبان ساده رجوی برای ماندن در مناسبات شگرد تازه ای ایجاد نمود. او می خواست نفرات را غرق فساد کند. نفرات را در تنظیم رابطه تشکیلاتی با زنها به فساد سوق می داد و بعد مچ گیری می کرد!! البته رجوی خودش غرق فساد بود و فکر می کرد با مسئول شدن "زنها" نفرات دیگر هم آلوده می شوند اما اندک نفراتی وجود داشت که همیشه عربده کشان مثل رجوی غرق می شدند و با پندارخودشان همه نفرات را هم زیر سوال می بردند. عده ای از اعضا هم اینطور نبودند و آنها زیر سرکوب و فشار روحی ناشی از تکلیف های تشکیلاتی بودند و نه فشار جنسی. چون اغلب اعضا با این مشکلات روحی خود را بصورت فرم در تشکیلات جلو می بردند لذا منطقی بود چنین افرادی اساساً به فکر مسائل جنسی نخواهند بود و رجوی حیله گر با این بند در صدد بود موضوع تیر و تپانچه را شعار قرار دهد. بطوریکه که اگر نفر تشکیلاتی مرد به زن مسئول محل نمی گذارد به آن" زن" تیر بزند و اگر فرد موردنظر محل نگذاشت تپانچه. حال اگر که تپانچه می زد مچگیری صورت می گرفت و به نفر می گفتند دیدی اینکاره هستی!! و فقط با تپانچه مسئله تو حل می شود یعنی مشکل نداشتن زن را در رفتارت می بینیم و باید مثل مریم روسیاه شوی. اگر فرد تشکیلاتی مرد محل نمی گذاشت ایندفعه زنها تیر می زدند و سعی بر این داشتند فرد را به طرف خودشان هدایت کنند و این را مریم به آنها گفته بود که شما زنها می توانید با شگردهای خاص!! نفرات را به سازمان نزدیک کنید و همینطور هم می کردند , البته خیلی از زنها نیز به خاطر این از مسئول شدن بر مردها ok نمی شدند. اوج این انقلاب زمانی بود که رجوی دید همه مثل خودش غرق مسائل جنسی نیستند او برای اثبات خود دست به مارک زدن کرد و صحنه های جداسازی با نام ماموریت و یا همان وارد شدن تمام نفرات به انقلاب با شعار خنثی سازی شعبه سپاه پاسداران را در درون تشکیلات شروع نمود. این بحث برای کسانی که زندانی سیاسی و هوادار بودند خیلی خوب وخوشایند بود. درهمان مقاطع زمانی رجوی نفراتی راکه بعد از سی خرداد دستگیر شده بودند ولی چندان شناخته نشده و یا لو نرفته بوده و سریع آزاد شده بودند را نفوذی سپاه پاسداران خطاب قرار داد. او گفت اگر راست می گویید دولت ایران چرا شما را اعدام نکرده واز زندان آزاد نموده است و حال اگر نفوذی نیستید چرا انقلاب نمی کنید.
سعید