پیروزی بزرگ دیگر برای سازمان مجاهدین خلق!

یکی از مسئولین  ادارە پلیس استان دیالی عراق از اخراج کامل باقیمانده های مجاهدین از اردوگاە اشرف در پایان ماه رمضان خبر داد. او در اطلاعیه ای خاطر نشان کرد که عراق این پایگاه را که زمانی توسط صدام حسین دیکتاتور سابق عراق به مجاهدین اهداء شده بود را برای انجام کارهای تجاری و نظامی لازم دارد و بیش از این نمیتوانند منتظر مجاهدین برای تعیین تکلیف وسایلشان باشند! از نظر مجاهدین که پنداری بروی بلبرینگ نشسته اند و هر لحظه موضعی متغیر دارند خبری پیروزی بخش خواهد بود! همین قرارگاه اشرف که اکنون توسط مجاهدین تخلیه شده است و در روزهای آینده بطور کامل تحویل مقامات عراقی خواهد شد زمانی نه چندان دور مکانی بود که رجوی بخاطرش فرمان داده بود که اگر لازم باشد صدها شهید میدهیم ولی از اشرف که به مانند ناموس ماست دفاع خواهیم کرد. با کمی قبلترش چه نشستها و چه فشارهای بی حد و حسابی که بروی کادرها و نیروهایش در نشستهای معروف به دیگ نیاوردند که اشرف ناموس مجاهد خلق است و بایستی ذهن خود را نسبت باینکه در جایی به غیر از اشرف بمیرید آب بندی کنید! اما بعد از اینکه نتوانستند زیر فشارهای دولت عراق تاب بیاورند و مجبور به ترک اشرف شدند در پیامی اذعان کرد که ما در قید و بند زمین نیستیم و از اول هم اصراری به ماندن در اشرف نداشتیم که حقیقتا مرغ پخته نه تنها به خنده بلکه به فریاد از اینهمه تناقض گویی های رجوی میافتد!
براستی اکنون جای سوال جدی از رجوی است که تو که بعنوان رهبر این گروه خود را معرفی کرده ای چه در ذهن و اندیشه خود داشتی که ده ها تن از جوانان این مردم را بجلوی گلوله های عراقی ها فرستادی تا از اشرف دفاع کنند؟ تو چطور رهبر سیاسی هستی که توان این تجزیه و تحلیل را نداری که معادلات منطقه تغییر کرده است و تو دیگر در حمایت صدام نیستی که هر غلطی که میخواستی در عراق میکردی! صدام مرد و تو دیگر تنها متحد و دوست و برادرت را از دست دادی! تو چطور نفهمیده ای که مردم عراق همان مردمی هستند که تانکها و نفربرهای ارتش باصطلاح آزادی در سال 70 در عملیات موسوم به مروارید به فرمان تو از روی خانه ها و حتی اجسادشان عبور میکردند و آن مردم  تو را نخواهند بخشید و دیگر جایی در این کشور نداری و اگر هم تا الان مانده بودی بخاطر جو رعب و خفقانی بود که صدام در کشور عراق حاکم کرده بود!  چه فریادهای جنون آمیزی در نشستهای قرارگاه باقرزاده میزدی که ولو با چنگ و ناخون و دندان هم که شده از اشرف پاسداری خواهیم کرد اکنون کجاهستی که ببینی که حتی یک وجب از خاک اشرف که هیچ از هیچ کجای دنیا در تسلط تو نیست!
مراد