قانون نانوشته و مفهوم مبارزه واقعی گروهها و احزاب سیاسی، پیش از به قدرت رسیدن، مستلزم رعایت و احترام به پرنسیبها و ارزشهای والای انسانی است. سران و رهبران آن گروهها و احزاب مدعی، نمی توانند حرمت و قداست کلمات و واژه ها را بخاطر مقاصد شوم سیاسی و حزبیشان بشکنند، یا صدای مخالفان خود را درگلو خفه کنند. قلمها را بشکنند. رهبران این گروهها و فرقه ها باید بدانند درمرحله قبل از بدست گرفتن قدرت، اگر حرمت حقوق انسانی وآزادی را نگه ندارند و مستبدانه صدای منتقدین خود را خفه کنند و به قاموس مقدس کلماتی همچون آزادی، برابری و اعتقاد به دموکراسی و آزادی و حق انتخاب توجهی نکنند، هیچ زمانی نمی توانند بعد از بدست گیری اهرمهای قدرت، ساختاری بر اساس و پایه دموکراسی و ارزشهای والای آن بنا نهند.
همیشه فضای انتخاباتی کشورهای معتقد به مبانی دموکراسی، فضای بحث و گفتگو درباره کاندیداها بوده است. به طبع حقی که هر شهروند و هرکاندیدایی که در این خصوص دارد می تواند درباره هریک از کاندیداها اظهار نظر کند و تلاش میکند بهترین گزینه را انتخاب نماید.این که چیز عجیب وغریبی نیست، و در همه کشورهایی که ذره ای به اصول دموکراسی معتقد باشند رایج است.
اما باید پرسید، فرقه رجوی که درمناسبات دگم و سکت خود، هیچ یک از ارزشهای فوق را رعایت نمی کند و حتی خود را ملزم به رعایت آنها نمی داند،چگونه به خود جرات می دهد که مناسبات انتقادی نمایندگان مجلس، در رابطه با تعیین و یا رد صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت منتخب مردم ایران را نقد کند؟ و آنرا نشانه ای از استبداد و خود رایی القا کند؟ درحالی که نمایندگان مجلس خود منتخب مردم هستند و حق دارند که نسبت به وزرای پیشنهادی دولت آینده انتقاد کنند و یا گذشته و حال وزیر پیشنهادی را مورد نقد و بررسی قرار دهند.این حق متقابل هم به وزیر پیشنهادی داده شده که از خود دفاع نماید. اظهار عقیده و مخالفت با عقیده دیگر، در حقیقت تجسم اراده مردم است.نمایندگانی که مورد اعتماد مردم هستند اراده مجسم دموکراسی در مناسبات اداری کشور می باشند که این خود از بطن مشروعیت نظام مبتنی بر ارزشهای دموکراتیک و مردمی بر آمده است.
درحالیکه بالعکس، دموکراسی که فرقه رجوی آنرا نمایندگی می کند، تعبیر و تفسیر دیگری از آزادی بیان و دموکراسی است.استبداد محض است. مثلا لقب رئیس جمهور منتخب مقاومت مریم رجوی!! ایشان در کدام انتخابات فرقه به ریاست جمهوری خود خوانده منتصب شدند؟ توسط کدام نیروهای مقاومت؟ یا انتخاب مسئول اولی فرقه، انتخابی بغایت دیکته شده و ظالمانه که همه نیروها موظف بودند ازآن اطاعت کنند و به قبول اجباری آن گردن نهند، بدون کمترین اعتراضی، بدون کمترین حرفی که نشان دهد مینیموم آزادی انتخاب در این فرقه جاری باشد! هیچ کس حق نداشت بپرسد که این چه انتخاب مسئول اولی است که کاندید مورد نظر شما حتی یک نفر هم رقیب ندارد!مینیموم اگرانتخابات آزاد است که باید چند کاندید حضور داشته باشند و بعد ازمیان آنان یکی را انتخاب نمایند.حال باید به سردمداران فرقه رجوی که خود را تنها آلترناتیو و جایگزین دموکراتیک و مشروع ایران می دانند!! گفت: لطفا دم از آزادی و برابری و حق انتخاب و شعارهای دهان پرکنی همچون دموکراسی و روابط دموکراتیک در مناسبات فرقه ای خود نزنید، که در حد واندازه و قواره فرقه شما نیست که اسباب خنده و استهزاء شنوندگان خواهد شد.
رجوی باید درمقابل نیروهای اسیرش ودر مقابل مردم شریف ایران کرنش کند و ازآنها معذرت خواهی کند و خود را به دادگاه خلق بسپارد؛ باشد که در یک انتخاب آزاد، مردم ونیروهای به اسارت گرفته شده و رها شده درزمان رستاخیز نهایی خود و سران آدمکش فرقه تان، برای شما وطن فروشان وخائنین به خلق چه مجازاتی را برگزینند. به امید آنروز
(وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ: و خداوند حق را باکلمات خود محقق و برقرار می سازد، اگر چه که مجرمان نپسندند.)