آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در تازه ترین موضعگیریهای خود اعلام کرده است که فرقه رجوی می بایست خاک عراق را ترک نماید. دولت عراق و نمایندگان مجلس این کشور نیز در موضعگیریهای اخیر بر خروج بدون درنگ این میهمان ناخوانده از خاک عراق تاکید دارند. این موضعگیریها که به لحاظ سیاسی فشار را برسرکردگان این فرقه برای خروج ازعراق بطور مضاعف افزایش داده. در شرایطی که سران این فرقه بعد از حوادث دهم شهریور 92 پادگان اشرف وکشته شدن 52 نفر از اعضا و مسئولین رده بالای آنها که مسبب و مقصر اصلی آن کسی جز رجوی نبود با مظلوم نمایی و راه اندازی جنگ تبلیغاتی سعی کردند افکار عمومی دولتهای غربی و سازمانهای بین المللی را به سمت محکوم کردن دولت عراق و حمایت از خودشان کانالیزه کنند تا بدین ترتیب چند صباح دیگر بتوانند با ماندن در خاک عراق و حفظ تشکیلات جهنمی شان همچنان اعضای نگونبخت را در اسارت خود داشته باشند. ولی این بارهم تیرآنها به سنگ خورد و موج تبلیغاتی ایجاد شده به خودشان برگشت.
در برنامه نوبت شما تلویزیون فارسی زبان "بی بی سی" که به بررسی درگیری اخیر پادگان اشرف اختصاص داده شده بود تمامی افرادی که از داخل و خارج ایران مورد پرسش قرارگرفتند رجوی را مقصر و مسبب اصلی کشته شدن اعضا معرفی کردند و همگی به اتفاق علت اصلی وقوع چنین حادثه ای خودداری رجوی ازخروج اعضا و اصرار برماندن در خاک عراق عنوان کردند.
آنها به وضوح براین نکته انگشت گذاشتند که رجویها برای ارضای منافع قدرت طلبانه خود اعضای تحت اسارت در خاک عراق را بمثابه مرغ عزا و عروسی خود به قربانگاه میفرستند. فرقه رجوی در تحلیلها و پیش داوریهای خود به روی حمایتهای سیاسی دولتهای اروپایی و سازمانهای حقوق بشری از خود درکوتاه مدت و بازگشت مجدد اعضا به اشرف و افزایش حمایت و حفاظت از خودشان دربلند مدت حساب ویژه بازکرده بودند. غافل ازاینکه افکارعمومی جهانیان وحتی دولتهایی که آنها را بمثابه مزدور در راستای منافع خود بکارمی گرفتند با درک شرایط جدید و ناکارآمدی این فرقه با اصرار در تحولات داخلی ایران عطایشان را به لقایشان بخشیده اند.
سرکردگان این فرقه با اصرار بر ماندن اعضای تحت اسارت درعراق و انتخاب استراتژی استفاده از خون این قربانیان به هر وسیله ممکن درطی این مدت به انواع کارشکنیها در روند خروج اعضا ازخاک عراق دست زدند.تا بلکه بتوانند با استفاده از شرایط خاص سیاسی عراق و چرخش تحولات به سمت جناحهای وابسته آب رفته دوران صدام را یکبار دیگر به جوی برگردانند. ولی از این اصل و قاعده غافل هستند که مسیرتحولات بخصوص بعد از انتخابات 24 خرداد در ایران درتعادل قوای سیاسی به گونه دیگری و کیفی تغییرکرده است. فرقه رجوی همچون دیگرگروههای تروریستی چون به نوعی نافی فرهنگ واخلاقیات جامعه وحتی کل بشریت وجامعه جهانی هستند بدلیل اصراربرحفظ همین هویت ازجامعه اجتماعی طرد می گردند واین طرد اجتماعی روبه فزونی خواهد بود. بدلیل زیستن درچنین شرایطی است که سرکردگان فرقه رجوی ازدرک شرایط عینی جامعه و روند تحولات و تغییراتی که درعرصه تحولات سیاسی و بین المللی صورت می گیرد عمیقا عاجزند. پویایی تحرکات چشمگیر دولت جدید ایران درعرصه دیپلماتیک که درسفر اخیر رئیس جمهور و وزیرخارجه به نیویورک خود را به طور بارزی نشان داد حجم بالای ملاقاتها با سران کشورهای غربی ومنطقه ای که عمدتا به درخواست آنها صورت می گرفت به خوبی این تغییر فضا و روند تحولات سیاسی به سمت به انزوا کشیدن هرچه بیشتراین فرقه تروریستی را نشان می دهد.حال بگذار سران این فرقه تلاش کنند با دست زدن به انواع لابی گریها وقرارگرفتن در جبهه متحد سیاسی نتانیاهو از زبان او فریاد بزنند که اراده سیاسی دولت ایران برای حل و فصل مسالمت آمیز مسئه هسته ای و در پیش گرفتن دیپلماسی هوشمندانه برد برد یک فریب سیاسی است.خوابیدن گرد و خاکهای ناشی از تبلیغات این فرقه در جریان سفر اخیر مقامات دولت ایران به نیویورک و درانزوا قرارگرفتن نخست وزیراسرائیل که حتی نتوانست نزدیکترین متحد سیاسی خود یعنی امریکا را قانع کند به خوبی اوج این انزوای سیاسی را به عرضه نمایش می گذارد. برای فرقه رجوی دیگر عصر قرارگرفتن درشکاف تضادها بازی با کارتهای دیگران به سرآمده است این فرقه که برای ادامه حیات خفیف خائنانه خود نقش رسیدن به هدف به هروسیله ای را بخوبی بازی میکرد اینک بدلیل تغییر صحنه سیاسی و بهم خوردن تعادل قوای منطقه ای که با ابتکار دیپلماسی جدید ایران رقم خورد دیگر حنای مزدوریش برای اربابان سابق رنگی ندارد و قرار گرفتن در صف بندی جدید منطقه و ایجاد جبهه متحد با نتانیاهو هم مشکلی ازآنها حل نخواهد کرد. سیرتحولات به سرعت به سمت فروپاشی این فرقه تروریستی درجریان است.این است فرجام رقت بار فرقه ای که جنایت و خیانت را سرلوحه خط مشی کاربردی خود قرار دهد.