در محل زادگاه من، حکایتی درمورد مرد فقیری که کارش شهادت دادن راست ودروغ درمقابل دریافت تکه ای نان، کاسه ای آش و… نقل زبان هاست!
دریکی ازروزها، پسری ازهمسایگان این قهرمان داستان واقعی ما به او مراجعه کرده ومیگوید پدرم ازتو درخواست کرده که بیآیی کاسه آش ات را خورده وشهادت خودت را بدهی!
این قهرمان داستان ما که حدس میزده که دعوای این همسایه با چه کسی میتواند باشد، بلافاصله به پسره گفته: " ببینم، فلانی طلب شما را نمیدهد"!! که پسر جواب میدهد که موضوع این نیست، اوازما طلب کاری میکند وعلیه مان شکایت کرده و این شاهد خبره!، بلافاصله میگوید" یعنی چه. یک بار گرفته ودوباره ادعای طلب کاری میکند "؟!!
آقای ناصر آبادانی هم که خود را یک هوادار باند رجوی " سازمان مجاهدین استحاله شده" میداند، دررابطه با خبر مشکوک مرگ رجوی وبدون آنکه مثل من، بدرستی بداند که اصل ماجرا چیست، شهادت خود را عین قهرمان داستان ما پیشاپیش ادا نموده ودرنوشته ی بی سروتهی بنام " حضور دائم مسعود "! که باند رجوی هم ازسر استیصال آنرا منتشر کرده، مینویسد:
" سخنان ترکی الفیصل و اظهار لهیه بعضی ها! خوشحالی رژیم پلید آخوندی را می فهمم، خوشحالی موجودات کریهی که به انحاء و اقسام متفاوت ابراز لهیه میکنند دیدنی است".
ناصر آبادانی ننوشته که ترکی الفیصل چه گفته تا علت مثلا خوشحالی ولهیه ها روشن شود. او با لحاظ مسایلی، ترسیده که رک وراست باشد!
اما ما میدانیم که این وزیر اسبق اطلاعات عربستان ازمسعود رجوی با عنوان مرحوم صحبت کرده واین واژه را دوباره تکرار نموده که حاضرین در شوی مریم رجوی در اطراف پاریس، کاملا بشنوند که او چه گفت!
من ضمن مشکوک دانستن اعلام این چنینی خبر مرگ رجوی وبرخورد منفعلانه ی باند رجوی با این خبر که اقلا هزاران نفر آنرا شنیده ودیده اند، فعلا درباره ی صحت وسقم قضیه اظهار نظر قطعی نمیتوانم بکنم واین عدم اظهارنظر به معنی توطئه گرانه نبودن حرف های شاهزاده ترکی الفیصل (ومسلما درهماهنگی با مریم رجوی و…) نیست!!
آقای آبادانی مینویسد:
" من به عنوان یک هوادار سازمان مجاهدین باید به یک پرسش تاریخی،پاسخ دهم، و آن این است که آیا مجاهدین و خط سیاسی آن را با قائم به حضور فیزیکی مسعود یا مریم میپذیرم و یا آیا به ارزشهای جاری و ساری در سازمان، که یادگار حنیف و مسعود مریم است تا به آخر وفادار هستم "!
البته جواب به یک پرسش تاریخی نداده ای عزیز! آنرا فقط به عنوان یک سئوال دست وپا شکسته مطرح کرده ای!
به هرحال، من با نیک بینی زیاد قبول میکنم که خواسته ای جواب بدهی و قلم ات چرخش لازم برای بیان موضوع را نداشته و میپذیرم که میخواهی بگویی که سازمان قائم به مسعود و… نیست وطبق ارزش؟! هایش، میتواند به فعالیت خود ادامه دهد!!!
اما دروغ گفته ای برادر، ارزش های ساری وجاری سازمان ربطی به مرحوم حنیف ندارد و آنچه درآن وجود دارد، اطاعت بی چون وچرا از رجوی است و تفویض اختیارات فکر کردن همه به شخص رجوی که سپردن دوگرم غشای مغزی هم در داخل این بذل وبخشش ها قرار دارد وچیزی برای کسی نمیماند!!
اگر ارزشی وجود دارد، همانست که گفتم و نتیجه ی طبیعی این استدلال منصفانه آنست که بدون رجوی ارزشی ساری وجاری نیست!
اگر یادت باشد که مریم گفته است انکار رجوی بدتر ازانکار خداست. باید قبول کنیم که بدون رجوی چیزی وجود ندارد وهمه چیز ازاو آغاز وبه او ختم میشود وتو هم هوادار چنین موجود عجیبی به نام فرقه ی رجوی بودی ونمیتوانی خودت را به نادانی زده ومنکر واقعیات باشی!!
البته شما حق دارید به حکم عقل یا ازسر فرصت طلبی، ادعا کنی که تشکیلاتی حل شده دروجود مسعود رجوی را دیگر برسمیت نشناسی و منبع آب ونان خود را حفظ کنی ومانند آن شاهد مذکور، شهادتی قبل ازموعد ادا کرده و پیشاپیش روشن نمایی که تابع هرکسی خواهی بود که قدرت را درتشکیلات بدست بگیرد ومهم نیست که چه کسی باشد وگرنه ارزشی درسازمان وجود ندارد که تو با بهانه قرار دادن آن، بیعت خود را ازرجوی- بدون اینکه دقیقا بدانی مرده است یا زنده- پس گیری!!
تو صراحتا این ضرب المثل " هرکس خر شود، من پالان اوهستم" را تداعی کرده ای!!
اوکه بطور محتاطانه ای، فرض را برمرگ رجوی گذاشته، چنین مینویسد:
" حضور مسعود برای من، همیشه و همیشگی است حتی اگر نباشد،پس اگر سازمان مجاهدین با مسعود یا بی مسعود خط سرنگونی را با تمام قوت پیش می برد، پس همیشه زنده است، و پیش می رود همانطور که تا حالا پیش برده است…".
این دیگر یک تعارف شاه عبدالظیمی است هموطن! مسعود جانشینی برای خود انتخاب نکرده که مقبولیت داشته باشد ودرفردای مرگ او، بتواند بقایای تشکیلات را برپا دارد!
او آنقدر انحصار طلب و خود شیفته بود که فرصت مشهور شدن به کسی را نداد وفکر نکرد با موقعیت مقدسی؟! که برای خود فراهم آورده، درفردای مرگ اش ویا ازکارافتادن ومریضی اش، کار تشکیلات اش زار خواهد شد ویا فکر کرد وخست زیادش اجازه ی این کار را به او نداد وحالا عواقب وخیم وغیر قابل پیش بینی آنرا مشاهده خواهیم کرد!
این جریان مخوف که توهوادار آن هستی، براساس کیش شخصیت بی نظیری بنا نهاده شده ودرفردای هرحادثه ای که مسعود رجوی را نابکار کند، کسی حرف کسی را قبول نخواهد کرد وشاهد مو کندن ها وچشم درآوردن های زیاد دربین اعضای باند رجوی خواهیم بود وتصور نمی رود که با ازصحنه خارج شدن مسعود، کسان پرتعدادی حاضر به قبول مریم رجوی به عنوان نایب امام زمان گردند وآنگاه است که تامین مالی افرادی مثل شما که عجولانه با شخص یا شخصیت های موهومی بیعت میکند، به سادگی گذشته نخواهد بود!!!
صابر