محمد عبادی:
با سلام به همه دوستان وتشکر ازبابت بر پایی چنین مراسمی باید عرض کنم که من هم جزء صدها جوانی بودم که بدلیل ناپختگی و وسوسه رفتن به اروپا وارد جریانی شدم که اصلا شناختی روی آن نداشتم همانطور که قبلا یکی ازدوستانم بنام جلیل درخاطراتش گفته بود من همان دوستش بودم که با هم فریب وعده های عامل سازمان راخورده وبه عراق رفتیم تا مثلا به اروپا برسیم! درمورد نحوه ورودمان به عراق ومراحلی که ما درکمپ اشرف گذراندیم دوستم جلیل قبلا بطور کامل توضیح داده که من فقط می خواهم نکاتی را به آن اضافه کنم. واقعا بنظرمن فرقه رجوی زندگی خیلی ازانسانها را به تباهی کشاند وقتی درقسمت پذیرش سازمان بودیم افراد زیادی مثل ما آنجا بودند که اکثرا با فریب وبه بهانه رفتن به اروپا به دام فرقه افتاده بودند.مدتی که گذشت کم کم همه متوجه شدیم که انگارخبری ازرفتن به اروپا نیست هربارهم که ازمسئولین سئوال می کردیم اوایل که جواب سربالا می دادند بعد با برخورد تند به ما می گفتند که دیگرکسی حق ندارد که صحبتی ازرفتن به اروپا کند! درغیراینصورت بعد اورا تحویل عراق داده تا به جرم ورود غیرقانونی به عراق 8 سال درابوغریب زندانی شود! همه ازدروغ های سران فرقه شاکی وعصبی شده بودند اما کاری هم نمی توانستیم انجام دهیم بعضی ها درتنهایی گریه می کردند ونفراتی هم بودند که حتی دست به خودزنی زده ویا خودکشی کردند.کم کم فشارهای مسئولین فرقه به افراد برای پذیرش قوانین وخواسته های غیرمعقول فرقه همراه با تهدید زیاد شد بحث های انقلاب وطلاق زن کردند ومارا مجبور می کردند که پدرومادرمان وخانواده را باید فراموش وبه زندگی درمناسبات فرقه فکر کنیم، زن نداشته را باید طلاق می دادیم، وهزارقوانین من درآوردی دیگر رجوی را باید قبول وبه آن تعهد می دادیم،هرسال هم ازما تعهد می گرفتند که مثلا تا سرنگونی موهوم ایران درفرقه بمانیم! درحالیکه هیچ خبری هم نبود خلاصه همه چیزدرمناسبات رنگ وبوی ریا،دروغ گرفته بود وآینده روشنی درمقابل ما برای خلاصی ازجهنم رجوی نبود.یکی دیگر ازدروغ های سازمان این بود که می گفتند درب ورودی سازمان به سختی بازمی شود اما راه خروج همیشه بازاست!! راه خروج فقط رفتن به زندان ابوغریب بود خوشبختانه بعد ازحدود 9 سال دوری وبی خبری،ترس ودلهره، رنج وعذاب وهزاربدبختی دیگر صدام سقوط کرد ویال وکوپال رجوی ونظم ونظام تشکیلات فرقه تا حدود زیادی به هم ریخت وهمین باعث شد که عده ای جرات فرار ازجهنم رجوی پیدا کنند من ودوستم جلیل هم دراولین فرصتی که پیدا کردیم ازکمپ اشرف فراروبه تیف آمریکایی ها رفتیم وبعد ازمدتی صلیب سرخ ما را به ایران آورد. بهرحال خوشبختانه مدتی بعد از ورودم به ایران به کمک خانواده توانستم زندگی جدیدی را شروع کنم.اما تنها مسئله ای که همیشه مراعذاب می دهد هدررفتن 9 سال ازعمروبهترین دوران زندگی ام درفرقه بود.بنابراین امیدوارم که نسل جوان با مطالعه سرگذشت هرکدام ازما بتوانند بیشتروبیشترهوشیارشوند که مثل ما فریب دروغ ودغل گروههایی مثل فرقه رجوی را نخورده ومسیرما را تجربه نکنند .نکته آخرصحبتم درمورد برنامه مسخره ای که سران فرقه قراراست در پاریس داشته باشند که بنظر من جنین نمایشاتی فقط به منظور روحیه دادن به افراد نگون بخت سازمان است وگرنه چندین سال است که چنین نمایشات بیهوده ای را با سروصدای زیاد به راه می اندازند اما دردی ازدردهای بی درمان این فرقه دوا نکرده.
علی اکرامی:
با سلام وقبولی طاعات وعبادات یکایک دوستان وتشکرازاینکه دراین برنامه شرکت کردید.من فکر می کنم که دوستان تمامی حرف ها را زدند ویک تابلوکاملی را ازماهیت فرقه رجوی ترسیم کردند.شما بدلیل تجربه سالیان اسارت دراین فرقه بخوبی نسبت به تمامی زوایای پنهان وآشکاراین فرقه اشراف دارید به همین دلیل بی جهت نیست که رجوی اینقدرازشما ودیگر دوستانی که حاضر نشدند شرف،مردانگی وحس وطن پرستی خودرا به او بفروشند نفرت والبته وحشت دارد وچندین سال است که دجالگرانه شایسته وماهیت خود اوست به همه ما نسبت می دهد.خیانت واوج مزدوری را می بینید؟! براستی کی مزدوره؟ کی دراوج تجاوزدشمن بعثی به خاک وطن وقتل وکشتارمردم بی گناه وبمباران شهرومدرسه ها،کارخانه ها ودیگرزیرساخت های اقتصادی کشوربه زیر قبای صدام جنایتکارودرکسوت ستون پنجم با استفاده ازسلاح های همین دشمن متجاوزبه خاک کشوردوش به دوش ارتش صدام به داخل اراضی ایران حمله ودستش به خون سربازان ایرانی آلوده گشت؟ کی گرای شهرها را می داد تا موشک های صدام دقیق تردرسکوت وخاموشی شب برخانه های مسکونی مردم فرودآید ودهها کودک،پیروجوان بی گناه درخونشان غوطه بخورند… البته رجوی باید از ما جداشده ها متنفر باشد چون اسرارخیانت وجنایت های اورا هویدا کرده وباز هم خواهیم کرد.آری جرم ما این است ولی همانطور که بارها هم گفته ایم پشیزی برای خزعبلات رجوی قائل نیستیم.هرگز نخواهیم گذاشت رجوی نسل دیگری را با دجالیت وفریبکاری به قربانگاه ببرد؟ مگرقراراست ما نفرین شویم؟ خوشبختانه خانواده های اسیران وقربانیان فرقه نسبت به ماهیت فرقه تبهکار رجوی پی برده وآگاهی کامل دارند وبی دلیل نیست که ما این چنین درقلب آنها وبرخلاف رجوی که درسوراخ موش خزیده درخانه های آنها جای داریم.وتشبثات رجوی هم هیچ اثری ندارد ما روزی باید به خودمان شک کنیم که رجوی دست از تهمت زنی وافتراعات علیه ما برداشته باشد این شیوه تمامی رهبران فرقه هاست که با تهمت، تهدید وایجاد شرایط بغرنج روحی وروانی اعضای جداشده ازفرقه را می خواهند مجبوربه سکوت کنند.دریک معادله ساده وبابررسی ادعاها وماهیت ها نگاه کنید جایگاه رجوی وما کجاست؟ عقب نشینی وغلط کردم گویی ازشعارهای گذشته وخزیدن زیرعبای امپریالیزم ودولت های فاسد ومرتجع منطقه واشتغال به شغل ناشریف جاسوسی وادامه حیات خفت بارودرطرف دیگر ما همدوش خانواده ها برای آزادی اسیران دربند فرقه وباید بابت این همه شرف وکرامت خدا را شکر کنیم.به امید آزادی همه اسیران.
حمید دهدارحسنی:
ضمن تشکر مجدد ازهمه دوستان بابت حضور دراین مراسم. می خواهیم درپایان جمعبندی داشته باشیم ازتمامی صحبت ها.باید عرض کنم که حضور دراین مراسم افطاری که به همت انجمن ماهشهرترتیب داده شده فقط صرف افطارنبوده بلکه به این بهانه می خواستیم اززحمات وتلاش های افشاگرایانه همه اعضای جداشده وهمچنین خانواده های اسیران دربند فرقه که واقعا طی چند سال گذشته وبخصوص طی مدت اخیر جلوی کمپ لیبرتی به منظور نجات عزیزان اسیرشان داشتند تشکری کرده باشیم.اماهمانطور که آقای اکرامی هم توضیح دادند جرم ما این است که به ندای وجدانمان پاسخ داده و شرف خودمان را به رجوی نفروختیم. وظیفه انسانی واخلاقی ما حکم می کند که فارغ ازتهدید،تهمت ها وخزعبلات سران فرقه ماهیت فریبکارانه فرقه را درهرکجا ودرهرمکان که باشد برای نسل جوان جامعه وافکارعموی افشاء کنیم تا کسان دیگری تجربه ما را تکرارنکنند وپدرومادرانی به غم دوری وبی خبری ازعزیزش گرفتار نشود واما وظیفه اساسی که درحال حاضر داریم آگاهی بخشی اسیران دربند فرقه وکمک به خانواده های آنها برای نجات عزیزانشان است.موضوعی که بخصوص درمدت اخیرباعث سردرگمی سران فرقه وخشم آنها را علیه ما وخانواده را برانگیخته وهرآنچه را که لایق رجوی است به ما نسبت دادند.بله ما عبایی ازاین نداریم که بگویم به خانواده های اسیران برای نجات عزیزانشان کمک می کنیم این مایه افتخارو وظیفه اخلاقی ودینی ماست.مورد آخرصحبتم درمورد برگزاری شوی مسخره وتکراری فرقه در9 ژوئیه درپاریس است همانطور که دوستان گفتند شوی آنها فقط به منظورعرضه فرقه برای خودفروشی بیشتر به جوامع وسازمان های جاسوسی غربی هاست وازطرف دیگر به زعم خود می خواهند جنایات خودشان با بیان یکی سری مزخرفات تکراری بپوشانند وغیرازاین سران فرقه حرف جدیدی برای گفتن ندارند.البته غربی ها هم حتما به این نتیجه که این جماعت عقب مانده ازتاریخ نزد ملت ایران منفوروهیچگونه اعتباری ندارند. ولی ما بازباید به وظیفه انسانی خودمان که همان افشای هرچه بیشترماهیت این فرقه ونجات اسیران دربند است ادامه دهیم.درضمن باید ازاعضای جدا شده ساکن خارج کشور هم تشکر کنیم که واقعا تلاش های مثمرثمری درجهت افشای جنایات فرقه ودررساندن ندای اعتراض خانواده های رنجدیده به گوش مجامع بین المللی تلاش های زیادی کردند.به امید آزادی تمامی اسیران دربند فرقه واضمحلال کامل فرقه تروریستی رجوی.
پایان