راه حل توسعه ی کشور، غلبه بر عقب ماندگی 400 ساله است!

فرقه ی رجوی که خود را نخود هرآش و حلال تمام مشکلات میداند، سری هم به عرصه ی مقولات اقتصادی وایضا عدالت اجتماعی زده و درنوشته ای با تیتر " تنها راه‌حل واقعی برای توسعه کشور- رکود اقتصادی در دولت آخوند روحانی "  آورده است:

" اگر چه بیشتر مطالبی که این روزها رسانه‌های رژیم می‌نویسند در بستری از جنگ باندی و جنگ قدرت است. اما در جای جای این نوشته خواسته یا ناخواسته، عمداً یا سهوا، انگشت روی واقعیاتی گذاشته شده است، که سالها است مورد نزاع مردم و این حاکمیت قرون‌وسطایی است ".

البته جنگ های جناحی هم درداخل همین مقولات یاد شده میتواند باشد و مثلا طرفین براین تصور باشند که راه حل آنها علاج واقعی رفع مشکلاتی است که طی چندید سده انبار شده ودراین میان نقش عوامل خارجی تبدیل به داخلی شده، تعیین کننده تر بوده است که متاسفانه توجه کمتری بدان میشود!

ازاینکه حاکمیت ایران را قرون وسطایی نامیده اید، برخواننده روشن نیست که این صفت ازجنبه ی روبنایی بوده ویا زیر بنائی؟!

شما ازنظر مناسبات اجتماعی موجود، تعریفی از ساختار جمهوری اسلامی نکرده اید ونمیتوانید این حکومت را که مناسبات فئودالی خاص قرون وسطایی را ندارد، اینگونه معرفی کنید.

چرا که فئودالیزمی درجمهوری اسلامی وجود ندارد واگر چنین تعریفی بکنید، دست تان خواهند انداخت شبیه آنچه که من انداخته ام!

بهتر بود که این هموطنان کم سواد وعوام فریب، مطالعاتی درامور جامعه شناسی وتاریخ میکرده وسپس وارد اینگونه مسائل می شدند!

همچنین:

"… واقعیت این است که توسعه در یک نظام مردم سالار با مناسبات عادلانه اجتماعی – اقتصادی میسر است…".

ای کاش شما نمونه ای از کشوری را که مردم سالاری درآنجا حاکم است، عنوان می کردید تا بطور مستند وارد بحث می شدیم!

ضمنا توضیح میدادید که آیا مناسبات داخلی وخارجی باند رجوی را مردم سالار می دانید وبه تبع آن از ما وحکومت دعوت می کردید که راه شما- برده داری مدرن- را انتخاب کرده وبه سعادت می رسیدیم!!

اگر جمهوری اسلامی ازنظر اقتصادی یک حکومت قرون وسطایی باشد- که عملا نشان داده شد که نیست – یک مرحله ی تاریخی یک هزار ساله- کمتر یا بیشتر- از شما جلوتر و به روزتر است وما عقل خود را ازدست نداده ایم که شما را بجای آنها بر مسند قدرت بنشانیم؟!

اگر ساختار جمهوری اسلامی دربدترین حالت، ازنوع حکومت گروهی است، ساختار شما فردی میباشد و مسئولین جمهوری اسلامی ازاین بابت میتوانند برخود ببالند که به روزتر ومدرن تر از شما هستند!

بازهم:

"… تناقض این جا است که تسلط اندیشه ارتجاعی به نام ولایت مطلقه فقیه در رأس حاکمیت سیاسی در تناقض ماهوی با هر گونه رشد و توسعه است که لازمه‌اش وجود دموکراسی و جامعه‌ای مردم سالار است ".

شما تصویری از حکومت مردم سالار ارائه نداده اید وبنابراین من نمیتوانم دراین مورد به بررسی این نظر شما بپردازم!

شما به لحاظ دموکراسی، هیچ نقطه ی روشنی درکارنامه ی خود ندارید وبنابراین نمیتوانید تصوری هم از آن داشته باشید واز این جهت است که دارید حرف دیگران را نشخوار  میکنید و گرنه انس والفتی با دموکراسی ندارید!

"…اما واقعیت این است که در این نظام که اساس آن بر انقباض هرچه بیشتر و تمرکز قدرت در دست ولی‌فقیه است، ایده‌های به‌اصطلاح اصلاحی، ایده‌هایی توهمی و خیالپردازانه است. شکست دولتهای رنگارنگ نظام آخوندی از جمله دولت ”سازندگی“، ”اصلاحات “، ”دولت قانون“ و این آخری یعنی ”تدبیروامید“، به‌رغم وابستگی‌شان به باندهای مختلف، از آنجایی که خودشان برآمده از نظام ولایت‌فقیه بودند، اثبات‌گر این است که اساس نظام باطل و خانه از پای بست ویران است و همان تناقض ماهوی کار خودش را می‌کند ".

شکست  وپیروزی های دولت های یاد شده دارای علل تاریخی است وحاصل اعمالی که درگذشته های دورتر انجام شده  و این دولت ها  به همان اندازه دربرابر وضع موجود مسئولند که درمصدر کار بوده اند و این مدت، تنها یک دهم زمانی است که انحطاط ایران شروع شده ودولت های مورد اشاره ی شما مسئولیت همین ایام را بردوش دارند و البته این حرف به معنی کسب برائت بخاطر ضعف های موجود هریک ازآنها نیست.

راست آنست که دولت های فعلی، میراث دار انحطاط 400 ساله ی ایران هستند وبرای رفع این معضل اختیارات وامکانات نامحدودی ندارند و اینهم باز به معنی دفاع از این یا آن عملکرد ضعیف آنها نیست.

تجارب به حد کافی موجود درکشورهای پیرامونی نشان میدهد که الگو گیری ازاین یا آن کشور خارجی، علاج دردهای ما نیست و باید که هردولتی با بررسی نقاط ضعف وقوت دولت های پیش از خود، دست به ایجاد صنعت وتولید بومی خود زده و کشور را ازاین مصیبت های موجود رهایی بخشد ومسلم آنکه باند رجوی قادر به دیدن این حقایق نیست وقادر به انجام این کارها ازلحاظ اعتقاد به اینکه حال ازنقد گذشته متولد میشود، ندارد- قادر بانجام این تغییرات وسیع اجتماعی – اقتصادی نمیباشد!

"… آن فرد و جریانی که به‌طور واقع قصد اصلاح امور مردم محروم ایران را دارد، در قدم اول، بی‌شکاف باید که خواهان سرنگونی تام و تمام این رژیم باشد ".

شما که طبق شرح رفته ابدا درباغ نیستید به درد این مردم وتمشیت امور نمی خورید وبهتر است با برپائی امر غیر ممکن مناسبات درست درتشکیلات خود، الگویی برای دیگران باشید!

همچنین:

"… حقیقت سوم، درخشش راه‌حل واقعی است. به‌این معنی که از درون دیکتاتوری دینی راه‌حلی در‌نمی‌آید در نتیجه، آنچه اثبات می‌شود، راه‌حل شورای ملی مقاومت یعنی سرنگونی رژیم استبداد مذهبی است. این راه‌حلی است مبتنی بر وجود یک آلترناتیو دمکراتیک، و راه‌حلی است مبتنی بر جوشش و آمادگی جامعه ".

شما درعمل ونه درحرف، این آلترناتیو دموکراتیک را به ما نشان دهید تا فکری به حال خود وکشورمان کنیم!

صحبت ازکدام درخشش است در کمپ های غریب عراق واینک آلبانی؟!

اگر منظور خودتان هست، ما نوع دموکراسی شما را که خشن ترین وغیرانسانی ترین شکل موجود میان انسان هاست، تجربه کرده ایم!

با این حساب، سرنگونی بجای اینکه درمان دردهای مان باشد، وبال گردنمان خواهد شد و هیچ انسان عاقل ودوراندیشی، درشرایط حاضر به این گزینه  که نتیجه اش برقراری حکومت سرکوبگر ودست نشانده و میدان داری اراذل واوباش خواهد بود، فکر نمیکند!!

نوید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا