آلبانی شروع تناقضات مختلف!! شما هیچ وقت پاسخ ندادید؟! خانواده، بچه ها، ما جداشده ها سوال داریم. در عراق سوالات بسیاری بود ولی با ادعای شرایط خاصه سازمان امکان مطرح نمودن آن وجود نداشت و تنها جواب به افراد سر به نیست کردن آنها بود از اوائل حضور در عراق و انقلاب کذائی علی نقی حدادی، یعقوب کر، مهدی افتخاری و… سوال داشتند. اینکه مسعود کجاست، سرنوشت ما چه خواهد شد، چرا مبارزه مسلحانه، چرا همکاری با صدام، چرا رابطه با آمریکا امپریالیسم و… وجود داشت؟ رفتن به آلبانی مانند دمل چرکینی سر باز خواهد نمود. باید مسعود رجوی پاسخ سئوالات نا گفته را بدهد الان افراد در آلبانی اجازه فعالیت ندارند چه مبارزه ای؟ تهاجم حداکثر با چه کسی؟ نیروها باید ایزوله باشند تا مبادا بند "الف و ب"سوراخ شود. دیگر سنگ روی سنگ نمی ماند.مگر می شود افراد پا در دنیا بیرون بگذارند و محیط و افراد را ببیند دچار تزلزل نفس نشوند و به زندگی و آینده فکر نکنند.
باید با وعده دادن به نیروها آنها را سرگرم کنید و دوباره تا مدتی افراد با پروژه نویسی و از خود گفتن سرشان بند شود تهاجمی که مریم قجر با رفتن نیروها به آلبانی صحبتش را می کرد رویایی بیش نیست. من بعد هر فردی که از آنها جدا شود تاثیر بلامنازع بر کارکرد افراد دیگر دارد یعنی نمی توانند این موضوع را از سایرین مخفی نمایند استفاده از فضای بازتر اینترنت و فضای مجازی شکل گرفته وقتی نفرات با دنیای بیرون ارتباط برقرار می کنند دیگر با افسردگی به کمپ مجاهدین بر نمی گردند.
مسعود رجوی باید خودش این را اذعان کند که انقلاب در حال حاضر در آلبانی باز خوردی ندارد و نمی شود مثل زنجیری بر پای افراد از آن استفاده نمود. خروج از عراق رویای خیلی از نفرات بود که بدنبال زندگی خود روند.