مسعود رجوی درسال 1327 درطبس متولد شد واکنون اگر زنده باشد نزدیک به 69 سال سن دارد.
درسال 1382، آخرین حضورش دراذعان عمومی دراشرف را شاهد بودیم وآخرین پیام صوتی اش در11 آیان ماه سال 1393 ازبلند گو پخش شده.
درهمه ی فرقه های مذهبی وبطور خاص فرقه ی مجاهدین، همه چیز یک رهبر مادام العمر است وتنها با مرگ اوست که این رهبری ازبین می رود! واوست که صاحب ومالک بلامنازع تشکیلات است وفرقه همانند جنگلی است که این سلطان جنگل آنجا را هدایت ورهبری میکند وکسی نمیتواند این عنوان را ازاو بگیرد!
محمد علی جابر زاده فردی بود که تنظیم کننده ی متن همه ی پیام ها ونامه های مسعود رجوی، طی سی سال گذشته درعراق بود ومرگ وی نیز یک ضربه ی کاری دیگر برپیکر این فرقه شد.
واقعیت دیگر اینکه اگر مسعود زنده بود بایستی در سرفصل اخراج بقایای مجاهدین ازعراق وتخلیه ی کامل لیبرتی وحضور مجاهدین درآلبانی ظاهر شده ونقش رهبری خود را دراین سرفصل ایفا می کرد.
این عدم حضور نیز، دلیل دیگری برمرگ اوست!
البته ازهمان ابتدا درفروغ جاویدان؟!، همیشه مسعود بدنبال حوادث و رخ داد ها دویده و هیچ وقت این موجود ضعیف النفس، دست به ابتکار عمل سیاسی و… نزده است واین بار نیز بدلیل عدم " ظهور "، حوادث عراق وجریانات سیاسی این کشور، چون سیلی خروشان، او وفرقه اش را جارو کرد وبه زباله دان تاریخ سوق داد.
ترکی الفیصل که وزیر سابق اطلاعات عربستان بود وحرف هایش بی حساب وکتاب نیست، اورا " مرحوم " نامید.
البته مجاهدین پس از حذف سریع این قسمت از صحبت ها، مدعی شدند که نامبرده اشتباه کرده ومعنای لغت " مرحوم " را بد فهمیده است!
پس نتیجه میگیریم که سه دهه دربدری مجاهدین دربیابان های عراق، سقوط مفتضحانه ی اشرف که میگفتند " چو اشرف نباشد تن من مباد!- تیتر وشعاری که در روی دیوارهای اشرف موج می زد)، واخراج کامل نیرو ازاشرف (که در دنیای سیاست یک شکست استراتژیک نامیده می شود)، ونهایتا عدم ظهور وحضور مسعود دراین سرفصل ها، نشانگر مرگ وی بوده وبوی تعفن جسد سیاسی اش سال هاست که به مشام سیاسیون می رسد.
محمد رضا مبین
عضو جدا شده از مجاهدین