اسماعیل پورحسن کویخی فرزند علی پورحسن وزهرا توسلی متولد 27 / بهمن / 1344 بشماره شناسنامه 828 درحین خدمت مقدس سربازی درعملیات خرابکارانه مشترک صدام ورجوی مورخه 28 خرداد 1367 درمنطقه مهران به اسارت دشمن درآمد وبه اردوگاه کااجبای اسارتگاه اشرف مضمحل شده هدایت شد.
اسماعیل پورحسن که درک شفافی ازمسایل سیاسی ومشخصا فعالیت رجویها درعراق بعنوان ستون پنجم دشمن مردم ایران نداشت به اقتضای اسارت و مغزشویی وکنترل ذهن درتشکیلات مافیایی رجوی اساس جوانی اش را به بطالت گذراند وبه معنای دقیق کلمه بی آنکه بخواهد وانتخابش کرده باشد؛ تلف وتباه کرد.
شخصا اولین باردرمقطع جنگ خلیج درسال 1370 زمانیکه دریکان مهندسی درموضع راننده لودرتحت مسولیتم قرارگرفت با ایشان آشنا شدم. بواقع ازشخصیتی آرام ومتین وخجالتی وخنده رو ودرعین حال فعال واکتیووسختکوش درپذیرش مسولیت محوله بود.
درگذرایام وباشناخت بیش ازپیش مناسبات فرقه ای انگیزه هایش بتدریج کمرنگ وبی رنگ شد طوریکه متعاقب پایان یافتن شغب جنگ خلیج اعلام بریدگی کرد ودرخواست خروج ازمناسبات وبازگشت به میهن وکانون پرمهرخانواده را نمود.
رجویها برای منصرف کردن وی ازتصمیم برخروج ضمن تغییرسازماندهی وانتقالش به یکان ترابری وازسرگیری جلسات فشارومغزشویی موقتا موجب شدند اسماعیل پورحسن هرچند با فشارواسترس وخلاف میل ودرخواست خودش ؛ مجددا بکارگرفته شود. این رویه انصراف ازکارودرخواست خروج ازمناسبات تحقیرآمیزوتبعیض آمیزبارها برای اسماعیل تکرارشد ومتاسفانه بواسطه برخورداری ازخصوصیت رودربایستی وخجالت موجب شد اسماعیل پورحسن تاکنون دراسارت رجویها ماندگاربماند وهم اکنون درکشورآلبانی درصف انتظاربرای جدایی وخروج ازتشکیلات سیاه رجوی قراربگیرد.
خانواده ایشان خاصه مرتضی پورحسن ازاعضای فعال واکتیوانجمن نجات گیلان طی سالیان گذشته بمنظوررهایی عزیزشان ازهیچ کوششی دریغ نکردند وحتی برای دیدارو نجات دلبندشان ازچنگال رجوی به کرات با تقبل سختیهای فراوان به عراق ناامن مسافرت نمودند ودرمقابل اسارتگاه اشرف ولیبرتی به تحصن نشستند.
دردیدارنزدیک با این خانواده چشم انتظارسختکوش که قدردان لطف ومرحمت و مهربانی ومهمان نوازی شان هستم ؛ آقای مرتضی پورحسن درجمع اعضای خانواده شان بزرگوارانه گفتند” قبل ازهمه تقدیروتشکرکه دعوت مان را پذیرفتین وقدم روچشم مان گذاشتین وبه منزل خودتون تشریف آوردین. حقیقت ما که نمی تونیم قدردان زحمات تون درخصوص فعالیت برای رهایی اسرایمان باشیم وجبران بکنیم ولیکن دعامون اینکه ازخدا انشاء الله عوضش رو بگیرین وهمواره درکنارخانواده درصحت وسلامت وشادکامی باشین. پیشترازاین هم بارها وبارها دردفترانجمن به ملاقات شما آمدم وازنزدیک شاهد فعالیت خستگی ناپذیرودرعین حال رجوی ستیزتان بودم طوریکه ازقضا داد وفغان رجویها رودرآوردید ووادارشان کردین که علیه شما به نشراکاذیب واباطیل مشغول بشن که آخرین برنامه شان همین هفته پیش بود که کلی دروغ شاخدارعلیه شما بگن وانبوه لاطائلات ببافند. برای روکم کنی رجویها که علیه شما افسارپاره میکنن وبه هرزه درایی مشغول میشن کافیه که بگیم ما خانواده های گیلک مرتبط با انجمن نجات گیلان به آقای پوراحمد افتخارمیکنیم وازخانواده خود میدانیم وخیلی دوستش دارم.”
منهم بواسطه لطف ومحبت بی شائبه شان بینهایت شرمنده شدم ومجددا ازایشان وسایراعضای محترم خانواده تشکروقدردانی کردم وقول مساعد دادم که درارتباط افتخارآفرین وخداپسندانه با این خانواده وسایرخانواده های چشم انتظار که هریک عضوی ازخود دراسارت رجویها دارند ؛ ازفعالیتهای خیرخواهانه خودم درراستای رهایی تمام اسرای نگون بخت رجوی ازجمله اسماعیل پورحسن گامی واپس ننهم وتنها خدا را گواه حقانیت رسم وراهم بدانم وانگیزه بگیرم. ضمن اینکه درآتیه نزدیک خبرخوشی ازوضعیت اسماعیل پورحسن درآلبانی برای این خانواده دارم.
دیداربسیارصمیمی ومهربانانه ما با صرف شام وگفت وشنود تلخ وشیرین (ازاسارت تا رهایی)توام با گریه وخنده دریک شب خاطره انگیزوبیاد ماندنی به خیروخوشی با آروزی رهایی اسماعیل پورحسن کویخی سپری شد.
نمونه فعالیت خانواده محترم پورحسن کویخی درسالیان گذشته که درسایت نجات اطلاع رسانی شده است
• پیام به عضو اسیر لیبرتی اسماعیل پوحسن کویخی
• نامه محبت آمیزودردآلود آقای مرتضی پورحسن به برادراسیرش درزندان رجوی
• اسماعیل جان زودی بیا که چشم انتظارتوهستیم
• اسماعیل جان به شانه هایت نیازدارم تا دلتنگی هایم را برآنها فروریزم
• دیدارصمیمی منصورشعبانی با خانواده اسماعیل پورحسن
• گپ صمیمی با خانواده اسماعیل پورحسن – گروگان فرقه رجوی
• نامه مرتضی پورحسن به آقای احمد شهید
• درد دل مرتضی پورحسن به برادراسیرش دراشرف
• مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت چهارم