فرقه رجوی چند روزی است در تبلیغاتِ سرگرمی و مغزشوئی خود نمایشی بنام بیست و دومین همیاری ملی را ترتیب داده است.
از آنجا که این فرقه برای گذران عمر و زندگی اسیران در بند خود نیاز به سرگرمی دارد، از هر مناسبتی به نفع فرقه و مغزشویی اسیران سوء استفاده می کند و اگر مناسبتی هم در کار نباشد، برای اینکه حوصله اسیران سر نرود و احساس تلف شدن عمر و زندگی خود را نداشته باشند، یا حتی اگر موضوعی برای مغزشویی در فرقه وجود نداشته باشد و نیاز به پمپاژ دروغ به ذهن و ضمیر اعضاء و هواداران ضروری شده باشد، لاجرم فرقه برنامه هایی را برای پیشبرد این سیاست ترتیب می دهد.
این فرقه نزد مردم ایران روسیاه و آبروباخته است و هیچگونه پایگاهی نزد ملت ایران ندارد، بعکس عنصر اجتماعی از مناسبات آن بیزار و فراری است در نتیجه برای سرپوش گذاشتن بر این کمبود جدی، بناچار از شیوه های کنترل ذهن داخل فرقه و مناسبات آن، با زور و فریب و مغزشویی سوء استفاده می کند.
چند روز است فرقه تحت عنوان”همیاری ملی” یک سری مزدبگیر به اسم”شورایی” را به تبلیغات تلویزیونی خود می آورد تا با ایشان مصاحبه کند و در آنطرف خط هم افرادی را گماشته تا با تلویزیون فرقه تماس تلفنی بگیرند و ابراز احساسات نمایند و بگویند ما از همیاری ملی فرقه حمایت می کنیم و مقداری پول نیز به عنوان کمک مالی می پردازیم. به موازات آن چند عکس و فیلم نیز از داخل کشور پخش می کند.
برای کسانی که از تبلیغات و مغزشویی این فرقه آگاهی ندارند شاید این تصور ایجاد شود که صحنه ها واقعی است و یا در ایران خبری از این اقدامات وجود دارد.
اما برای من و کسانی که از فرقه تروریستی رجوی رهایی پیدا کرده اند این حنا رنگی ندارد و فورا در ذهنمان خاطرات داخل مناسبات مجاهدین خلق و دروغ های مسئولین تداعی می شود. از این لحاظ من هم خسته نمی شوم و تکراری نمی بینم که خاطرات خود از داخل تشکیلات مافیایی سازمان مجاهدین خلق را بیان کنم.
زمانی که من درون تشکیلات اسارتبار و ویرانگر مجاهدین خلق حضور داشتم، بویژه در سالهای آخر حضورم پیش از فرار، کار تشکیلاتی من در آنجا کار نیرویی در بخش”ستاد داخله” بود. کار این ستاد ایجاد ارتباط با داخل کشور بود و کانال هایی هم با دیگر کشورهای همجوار با ایران داشت.
سران فرقه برای داغ کردن نمایشات مغزشویی، و برای اینکه به عناصر داخل فرقه هواداران بیرونی و خارج کشوری خود بگویند ما از جامعه جدا نیستیم و مردم ایران و نهادهای اجتماعی از ما حمایت مالی می کنند و سرپوشی بر جاسوسی و فروش اطلاعات نظامی و امنیتی به صدام، عربستان و اسرائیل بگذارند که در ازای آن دلار می گرفتند، هر از گاهی برنامه ای تحت عنوان”همیاری” از تلویزیون فرقه پخش می کردند.
در این راستا از خانواده های اعضای فرقه نیز سوء استفاده می کردند و از آنان می خواستند ضمن تماس با خانواده هایشان به دروغ و به صورتی غیر واقعی بخواهند که آنها به شماره تلفن های از قبل تعیین شده زنگ بزنند و همزمان با تعریف و تمجید دروغین از مجاهدین خلق، بگویند مبلغی را به عنوان کمک مالی به آنان خواهند پرداخت.
غافل از اینکه خانواده ها هم از ترفند های این فرقه مطلع بوده و اعتنایی نمی کردند.
آنان همچنین از خود اعضا نیز می خواستند که با نامهای جعلی به استودیو سیمای آزادی فرقه تماس بگیرند و به دروغ بگویند تصمیم به کمک مالی دارند و مبالغی را هم تعیین کنند.
لذا از سر استیصال و درماندگی از درگـِل ماندن استراتژی مسعود رجوی برای سرنگونی، بگویند برنامه همیاری خیلی فعال است و از همه نقاط کشور و جهان به سازمان کمک مالی می شود.
سران فرقه بویژه مسعود و مریم رجوی با این ترفندها نیروهای روحیه باخته، پاسیو و معترض خود را فریب می دادند تا با نگهداشتن آنان در اسارت ذهنی و تشکیلاتی، برای حفظ زندگی انگلی و خیانتبارخود کاری کرده باشند.
در آخربه سران این فرقه می گویم خورشید هیچگاه پشت ابرنخواهد ماند.همچنان که اسیران این فرقه علیرغم شستشوی مغزی مستمر و برنامه ریزی شده شما، بسیاری تاکنون و روزانه زنجیرهای اسارت ذهنی را پاره کرده و ازاسارتگاه های نوین در آلبانی نیز رها شده اند.
آرزومندم تمامی اسیران فرقه رجوی هرچه زودترآزاد شوند و به زندگی انسانی و مطلوب انسانیت دست یابند.
زهراسادات میرباقری