بحران فزاینده و رشد غیرقابل باور جدایی اعضای فرقه مجاهدین خلق درطی این دوهفته اخیرکه بالغ بر۱۵نفر وعمدتا از سطوح بالای تشکیلات می باشد. سرکردگان این فرقه را به هذیان گویی وبیان تناقضات آشکار انداخته است. از آنجایی که دیگر تکرار این دروغ ها وبکارگیری ترفندهای نخ نما شده از جانب ارگان های رسمی فرقه اعتبار و کارایی خود را از دست داده است به ناچار برای لاپوشانی شدت بحران فروپاشی وطوفان تغییرات درفرقه آزادی کش وضد انسانی مسئولین فرقه با بکارگیری رذیلانه ترین شیوه ها تحت نام اعضای جدا شده درآلبانی وبخصوص نفرات قدیمی تر اقدام به انتشار بیانیه درمحکومیت اقدامات افشاگرایانه نفرات جدا شده برعلیه عملکرد های این فرقه تروریستی نموده است.
درطی روزهای اخیر فرقه بد نام وآبرو باخته رجوی اقدام به انتشار اطلاعیه های از جانب آقایان احمد تاج گردون و محسن ومحمد ترکمن درلجن پراکنی برعلیه اعضای فعال جامعه جداشدگان آلبانی نموده است. من دراینجا به هیچ وجه مخاطبم این افراد که عمدتا از دوستان سابق من بوده و دونفراز آنها از سالیان قبل با این فرقه مشکل داشته وبه ته خط رسیده بودند وبارها برای آنها محاکمات ساختگی وفرمایشی تشکیل دادند نیست چون آنها را قبل از هرچیز قربانیانی میدانم که درمنتهای صداقت سالیان از بهترین سالهای عمرشان را در راستای وعده های فریبنده رجوی تلف کردند واکنون هم تحت اجبار شرایط خاص آلبانی بخصوص بحران مالی ونیاز مبرم به حقوق کمیساریا که درجریان یک زد وبند کثیف برعهده سران فرقه گذاشته شده ناچار به تطبیق خود با این شرایط ظالمانه هستند. آنچه دراین بیانیه های ساختگی دربرخورد اول بد جوری به ذوق می خورد ومشام هرخواننده آن را آزار میدهد تناقضات آشکار و دروغ های ساختگی وسرهم بندی شده ناشیانه است.
دست اندرکاران تنظیم این بیانیه ها طوری دم خروس را بیرون داده اند که هر مرغ پخته ای را به خنده وا میدارد. دریک سطر این بیانیه علت جدایی این اعضای با سابقه بعد از حدود ۳۵ سال تصمیم شخصی قید شده که ربطی به دیگران ندارد؟ سوال وتناقضی که دراینجا پیش میاد این است که مگر آنها دریک نهاد ویا شرکت انتفاعی وخصوصی کار می کرده اند که بعد از سالیان با یک تصمیم گیری شخصی استعفا داده اند. اینها دریک فرقه مخرب کنترل ذهن دراسارت بوده اند که حق هیچ گونه تصمیم گیری ویا انتخاب وابراز نظر وعقیده را نداشته اند.دراین مناسبات جهنمی شرایطی برای بیان تصمیم شخصی وجود نداشته وهمه لاجرم شرط ادامه عضویت آنها تهی شدن از خود وذوب در رهبری بوده است پس چگونه به یکباره چنین حق انتخاب شخصی پیدا کرده اند؟!!!
ثانیا افرادی که هنوز وتحت هرشرایطی برای مبارزه سازمان مجاهدین احترام قائل هستند چرا این تقدیر وتحسین را درداخل تشکیلات بعمل نیاوردند.
ثالثا اگر روزگار رژیم آخوندی بسرآمده وچند صباح کوتاه باقی نمانده چرا تصمیم شخصی به ادامه حضور درتشکیلات نگرفته تا این روزگار کوتاه وشیرین را گذرانده واز احترام و تقدیر مبارزاتی وسهم سرنگونی برخوردار شوند. دراینجا روی سخنم با نویسندگان این بیانیه هاست که براستی تا کی می خواهند اینچنین ناشیانه وهمانند لاشخوارها از پس مانده تغذیه کنند. دوران این ترفنده های نخ نما شده به پایان رسیده وجا دارد که سیستم دروغ پردازی و جعل وفریب خود را آپدیت کنید. درآخر با فرض اینکه تمامی بیانیه ها وحرف های شما درست باشد اگر ریگی ته کفش ندارید ودربیان وفاداری اعضا وحتی اعضای جداشده به رجوی ایمان دارید لطف کنید واجازه دهید تا مستمری ماهیانه بدون واسطه توسط کمیساریا به اعضا پرداخت شود تا آنوقت ببینیم حتی یک نفر در تشکیلات شما خواهد ماند. واقعیت این است که تاریخ مصرف فرقه شما بسرآمده وماهیت پلید ودروغ گوی شما برای اعضا افشا شده است موج جدایی دوهفته اخیر وپاسخ قاطع نه اعضا به امضا به اصطلاح بیانیه عهد نامه سرنگونی واعلام عضویت بازگشت ناپذیر و درخواست انتقال به اسارتگاه اشرف ۳ بخوبی اثبات گر این موضوع است ونوشتن وجعل بیانیه از طرف اعضا هم دردی از شما دوا نخواهد کرد.
علی اکرامی