تغییر تاکتیکی رویکرد فرقه رجوی در قبال نجات یافتگان

تمامی کسانی که با سازمان مجاهدین خلق آشنایی دارند مطلع هستند که رویکرد این سازمان در قبال کسانی که جدا می شوند فوق العاده افراطی است. مسعود و مریم رجوی بارها و بارها به صراحت بحث خروج ممنوع را طی سالیان گذشته در داخل تشکیلات مطرح کرده و جداشدن را بالاترین گناه و مستوجب مرگ دانسته اند.

از نظر تفکرات فرقه ای رجوی، هر کس از سازمان مجاهدین خلق جدا شود بالاترین خیانت و خطا را مرتکب شده که هرگز قابل بخشش نیست و مجازات آن کمتر از اعدام نمی تواند باشد. مسعود رجوی به صراحت در موارد متعدد تأکید کرده است که جداشدگان را باید به بدترین شکل ممکن کشت و به سزای اعمالشان رساند و فرمان داده است که هر زمان امکان آن فراهم شد و ملاحظات سیاسی در کار نبود هر عضو سازمان به عنوان آخرین وظیفه اش این کار را انجام دهد.

“خروج ممنوع” در تمامی فرقه های مخرب کنترل ذهن یک خصوصیت خدشه ناپذیر و مشترک است و از نظر متخصصین یکی از شاخص های تمایز فرقه ها با ارگان های مشروع می باشد. ایجاد جنگ روانی با جداشدگان، فراهم کردن مشکلات حقوقی و اقتصادی برای آنان، ضرب و شتم و نهایتا حذف فیزیکی این افراد همیشه جزو عملکردهای فرقه ها و خصوصا فرقه رجوی بوده است.

اما اخیرا نامه هایی از اروپا و از آلبانی داشتم که گویا مریم رجوی به صورت تاکتیکی، خصوصا بعد از شکست سختی که از نجات یافتگان در آلبانی خورد و مفتضح شد، تاکتیک خود را عوض کرده و برای آنان پیام میدهد که همچنان آنان را بخشی از خانواده بزرگ مجاهدین خلق می داند و صرفا خواهان مرزبندی این افراد با رژیم ایران می باشد. حتی در مواردی پیشنهاد کمک هم داده است.

در نامه ای از ایتالیا عنوان شده بود که حسین ادیب (علی خدایی صفت) در اروپا دوره افتاده و با جداشدگان فرقه رجوی در شهرها و کشورهای مختلف دیدار می کند و تلاش می نماید تا از آنان به خاطر مشکلاتی که در گذشته برایشان بوجود آورده شده دلجویی نماید و عذر تقصیر بخواهد و از آنان دعوت می کند تا همچنان ارتباط خود را با سازمان حفظ نمایند. نمونه های دیگری هم گزارش شده است. معلوم می شود که بچه های آلبانی ضرب شست جانانه ای به مریم رجوی نشان داده اند.

خیلی واضح است که وحشت فرقه رجوی از اتحاد عمل جداشدگان در برابر این فرقه در دفاع از حقوق حقه خودشان است که یک نمونه آنرا در آلبانی دیده و مزه آنرا چشیده است. فرقه رجوی خوب می داند که جداشدگان را صرفا در حالی که مجزا از هم هستند می تواند تحت فشار قرار دهد اما اگر متحد و یک صدا شوند قطعا شکست ناپذیر خواهند بود. الان مشخص است که خط فرقه رجوی ایجاد تفرقه در میان جداشدگان و ممانعت از اتحاد عمل آنان است.

جاسوس پروری و تفرقه افکنی همیشه جزو دستور کار مریم رجوی بوده است ولی در حال حاضر با توجه به شرایط جدید در آلبانی به صورتی فعالتر به پیش برده می شود. فرقه رجوی اطلاعاتی از برخی افراد بدست می آورد و بلافاصله آنها را به عنوان گزارش فلان کس در مقابل فرد قرار داده و به این صورت میانه دوستی آنان را بهم می زند. همچنین با استفاده از مشکلات اقتصادی، افراد را وادار به جاسوسی یا اذیت و آزار برخی دیگر می نماید.

یک نقطه آسیب جدی نجات یافتگان عدم شناخت از شرایط دنیای خارج از فرقه و عدم آشنایی با قوانین و مقررات و حقوق خودشان و همچنین حس بی اعتمادی است. فرقه رجوی از این ویژگی ها حداکثر استفاده را کرده و، با ایجاد ترس در دل آنان نسبت به وضعیت در خارج از فرقه، تلاش می کند تا آنان را همچنان وابسته به خود نگاه دارد. متأسفانه برخی از جداشدگان هنوز به دلیل مغزشویی های سالیان بر این باور فرقه ای هستند که نمی توانند روی پای خود حرکت کرده و می بایست روی پاهای رهبر فرقه حرکت کنند و همچنان به مسئولین فرقه اعتماد می نمایند.
اما مسئولین فرقه رجوی باید خوب بدانند و بفهمند که نجات یافتگان از این فرقه در سراسر دنیا، که قطعا تعدادشان از اعضای فعلی فرقه بیشتر است، ذره ای اعتماد به در باغ سبز نشان دادن وعده های سر خرمن این فرقه ندارند و بارها در طی سالیان مشاهده کرده اند که رجوی چیزی به غیر از دروغ و فریب برای ارائه به آنان ندارد. جداشدگان همینکه مریم رجوی سایه خودش را از سرشان کم کند برایشان کافی است و هیچگونه نیازی به کمک و دلسوزی از جانب این فرقه ندارند. زبان حال جداشدگان این است که:”مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان”.

ابراهیم خدابنده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا