در 19 فروردین 1390 اهریمن زمان، رجوی ملعون برای خنثی نمودن دفع بلا و ستیز دست به یک کشتار تکراری زد و خزان نیروهای مخالف و معاند فرقه اش را رقم زد. در چنین روزی طبق اظهارات شاهدان عینی، مریدان رجوی با حیله و ترفند و عنوان اینکه با خبر شده ایم که نیروهای عراقی آرایش نظامی دیده اند و قصد دارند به داخل قرارگاه اشرف حمله ور شوند و دست بسته ما را که بی سلاح هستیم اسیر نمایند و تحویل مقامات امنیتی ایران بدهند. نیروها را ترسانده، همراه با این دروغ، رجوی با دجالگری عده ای خاص را جهت یورش به مقر نیروهای عراقی مستقر در داخل قرارگاه اشرف ترغیب نمود و با پرتاب سنگ توسط فلاخن های از قبل تهیه شده و کلتف مولوتف های آماده توجیه نموده که پس از زخمی شدن نیروهای عراقی و تهاجم دیگر نیروهای فرقه که فریب خورده بودند به صحنه بیایند، صحنه درگیری به یک کشتار تبدیل شد و نیروهای عراقی نیز غافلگیر شده بودند و از وقاحت افراد فرقه عصبانی شده بودند با کشتن ده ها نفر انتقام گرفتند.
بعد از این حادثه دلخراش با بررسی ها و کمی تامل، همگان متوجه شدند که در این درگیری فقط افرادی که با فرقه مخالف بودند و ماه های اخیر اعلام جدایی کرده بودند کشته شدند و به عبارتی گوشت دم توپ قرار گرفتند از طرفی چون بحث تخلیه اشرف نزدیک بود فرقه با این حیله و خلق چنین حادثه ای خود را مظلوم جلوه داد و با استراتژی موسوم به شهید سازی و تهیه فیلم از صحنه درگیری و اطلاع رسانی آن در جوامع بین المللی توانستند فقط مدت کوتاهی تخلیه اشرف را به تاخیر بیاندازند البته فرقه هم از وجود نیروهای مخالف خلاص شد و هم با وارونه نمایی خود را قربانی جلوه داد اما در نهایت شکست خورد و این سناریو که از قبل مواد منفجره دست ساز، فلاخن، فیلمبردار و لیست قربانی ها تهیه شده بود، به اتمام رسید.
بیژن