بدیهی ترین معیار سنجش صداقت تطابق شعار و عمل است که هر انسانی برای عیار صداقت افراد از آن بهره می برد و نسبت بین شعار و عمل میزان صداقت را عیان می سازد و ملاک اعتماد و فوندانسیون آن به شمار می آید. بی تردید مدعی حقوق بشر و خلق دوستی نباید به عملی دست یازد که در تضاد آن باشد.
با این مقدمه سوالم از خانم مریم رجوی این است که در شرایطی که بیماران هم وطن من با مشکل دارو مواجه میگردند و خانم مریم رجوی و دوستانش یعنی مشاوران وسناتورهای رجوی دوست با محروم کردن مردم حیات آنها را به مخاطره می اندازند، همراهی خانم مریم رجوی را با کدام معیار انساندوستانه باید ارزیابی کرد تا در زمره ی وطن دوستان به حساب آیند؟!
زهی خیال باطل اگر خانم مریم قجر عضدانلو (رجوی) بپندارد که با این رویکرد وگذشته بدتر از اکنون خویش در بین هموطنانم و آزادگان جهان از کم ترین جایگاهی برخوردار باشد بلکه با تناقض در شعار و عمل خویش به دام افتاده و هیچ مفری را برایش نمی توان تصور کرد.
به کدامین گناه هموطنان من باید قربانی مطامع مریم ها و امریکاییان حامی او شوند؟! با کدامین منطق و استدلال این دو گانگی را میتوان توجیه کرد و افکار عمومی را مجاب کرد که این تفکر در صدد رهایی خلق و در پی رفاه وسعادت مردم کشور من است سوالی به بلندای تاریخ نفاق در جهان در ذهنم شکل می گیرد و مرا عمیقا در خویش می پیچد.
نمی توان ادعای خلق دوستی کرد و شاهد جفایی چنین بود و خود تعمیق دهنده آن (تحریم ها) و با مرتجع ترین و جانی ترین کشورهای جهان بر علیه مردم خویش هم آوا وهم راه بود. باور ایران دوستی هیچ گاه با چنین تضادی هم خوانی ندارد و هیچ گاه هم نخواهد داشت اما کسی که در باتلاق اشتباهات خویش فرو غلتیده، بی تردید هر چه بیشتر دست و پا زند بیشتر فرو خواهد رفت که خود کرده را تدبیر نیست، نه راه برگشتی وجود دارد و نه راهی به پیش.