بیدار باش صبح و نماز برپاست و بعد هم دستور صبحگاهی و کار روی زرهی که همگی پوچ شده است و بعد هم نشست بازگشت از پل صراط و خلاصه اشرف یک و دو، همه و همه رفت پی کارش، تا رسید به مقر بورژوازی در آلبانی و الان هم مریم قجر رفته به مقر اشرف سه برای کله پزی. حال سئوال از شمایان این جاست که آیا کار جمعی علف کنی و لجستیک پنج شنبه ها به راه است؟ هم چنان به نشست های عملیات جاری و غسل هفتگی یا روزانه ادامه می دهید و خلاصه ته همه این کارها چه شده که ریزش ها این قدر افزایش پیدا کرده است؟ بعد از سرنگونی صدام پنجاه درصد از نیروها پاشید و رجوی مانده و حوضش که دیگر هیچ آبی یا به عبارتی نیرویی برای او نمانده است. آیا تجدید نظر روی این همه ریزش ها و عقب نشینی ها داشتید؟ و اگر داشتید نتیجه بیرونی آن چه بوده است که در شماها شرمندگی بوجود آورده است یا خیر؟ نهایتاٌ بهترین راه حل برای شما در این مقطع اعتراف به گذشته و نقد گذشته تان می باشد ولاغیر تا بتوانید ذره ای به حیات خفیف و خائنانه خود ادامه بدهید والا بایستی منتظر شرایط بدتر از اینها باشید. توقف در اعتراف گذشته یک نوع خیانت می باشد پس بجنبید و زودتر دست به قلم و عمل شوید و خود را از شرایطی که در آن دچار شدید رها سازید.
عبدالله افغان