شاخص سوم حمله نظامی عراق به کویت
در 11مرداد 1369 مصادف با دو اگوست 1990 ارتش عراق با 40 لشکر از مرزهای جنوب و جنوب غربی حمله گسترده ای را به خاک کویت شروع و درعرض 13 ساعت این کشور را به اشغال خود در آورد. جامعه بین الملل بلافاصله این حمله را محکوم و تحریم های گسترده ای را برعلیه عراق به اجرا در اورد. بدلیل تاثیرات این تحریم ها مردم عراق در وضعیت نامناسب اقتصادی قرار گرفتند. مسعود رجوی در جریان نشستی که به همین مناسبت تشکیل داده بود علیرغم اینکه بظاهر عنوان میکرد دراین جنگ بی طرف می باشد ولی تلویحا این حمله نظامی عراق را ناشی از فشارهای ظالمانه غرب بهمراه کشورهای عربی بر ضد صدام می دانست و از موضع صدام درحمله به کویت حمایت می کرد. او همچنین سازمان ملل را آلت دست امریکا می دانست.
رجوی تاکید داشت که انها داشتند با تنگ ترکردن حلقه محاصره بدور صدام او را خفه می ساختند. ولی اوباحمله به کویت پیشدستی کرد و جنگ را به بیرون از خاک عراق کشاند. رجوی به اشتباه تحلیل می کرد. این یک موضوع اختلاف مسئله ارضی بین عراق وکویت است ودرنهایت با پا درمیانی اتحادیه عرب مسئله ختم بخیر میشود. وی درادامه گفت امریکا هیچگاه وارد درگیری نظامی باعراق بخاطر کویت نمیشود واز طرف دیگر هرحمله نظامی می بایست درشورای امنیت به بحث و رای گذاشته شود و با توجه به مخالفت چین و روسیه بادخالت نظامی امریکا انها از حق وتوی خود استفاده میکنند. رجوی هیچگاه حمله نظامی امریکا به نیروهای عراقی در کویت را عملی نمی دانست اما برخلاف تمامی پیش بینی های رجوی نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا درژانویه 1991 درعملیاتی موسوم به طوفان صحرا پیشروی درخاک کویت را شروع و درکمتراز 10 ساعت ارتش صدام را شکست دادند. جنگ باشکست وعقب نشینی عراق وپذیرش تمامی قطعنامه های شورای امنیت از طرف ان کشور وپذیرش اتش بس توسط بوش پدر خاتمه یافت. فشار تحریم های اقتصادی و شبح جنگ برنیروهای سازمان وقرارگاه اشرف نیز تاثیرگذاشته بود. مواد غذایی جیره بندی شده بود وکیفیت غذا بطرز چشمگیری افت پیدا کرد. یاس وناامیدی وبیم و وحشت از اینده نامعلوم تمامی اعضا را فراگرفته بود. درچنین شرایط حساس و خطیری باز رجوی اعضارا تنها گذاشته ودرسرفصل وسربزنگاهی دیگر برید وجانش را بدست گرفته به کشور اردن گریخت.
بافروپاشی ارتش عراق اعتراضات گسترده شمال و جنوب این کشور را فرا گرفت. معارضین کرد وشیعه عراقی که صدام حسین را در ضعیف ترین دوران حکومت خود می دیدند فرصت را مناسب دانسته وبا سازماندهی نیروهای مردمی که طی سالیان از ظلم وستم صدام به ستوه امده بودند به سمت بغداد حرکت کردند. نیروهای ارتش عراق که بشدت درکویت فرسوده ومتلاشی شده بودند درمقابل نیروهای مردمی ناتوان شده بود. درچنین شرایطی که چشم انداز سرنگونی صدام نزدیک شده بود رجوی یکبار دیگرنقش مزدوری برای صدام را برعهده گرفت واین بار نیروی پیاده نظام وی در سرکوب مردم عراق وارد شد. رجوی باافتخار می گفت صدام علنا درشهربعقوبه گفته ما حکومت خودرا مدیون نیروهای غیرعراقی و مجاهدینی هستیم که بموقع شمشیرهای خودرا بیرون کشیدند. و یاعزت ابراهیم الدوری نایب رئیس جمهور ومعاون شورای فرماندهی عراق که درجریان حمله نیروهای مجاهدین رجوی با سه تانک انها را فرماندهی میکرد خطاب به رجوی گفته من اشک شوق ریختم وقتی تانک های شما درحالیکه هیچ نیرویی برایمان باقی نمانده بود قهرمانانه بسمت خانقین وکفری وکلار پیشروی می کردند. رجوی مزدور دهها نفر از مردم بیگناه را درشهرهای جلولا، کفری، طوز خرماتو وکلار را صرفا بخاطر اینکه از ظلم صدام بستوه امده وبرای سرنگونی اش به پا خواسته بودند، قتل عام کرد. تانک های اهدایی صدام به روی مناطق مسکونی درطوز وکفری اتش گشودند ودهها نفراز زن وبچه وافراد سالخورده را بقتل رساندند وتعدادی از اعضایش نیز توسط مردم کشته شدند. رجوی نام این جنایت جنگی خودرا سلسله عملیات تدافعی مروارید گذاشت. رجوی سند مزدوری خودبرای صدام را این بار باخون مردم بیگناه عراقی امضا کرد تا خوش خدمتی برای صدام را بعداز جنگ ایران کامل کرده باشد. وی بعد از سرکوب قیام مردم عراق مزد جیره خواریش را با 20درصد فروش نفت عراق دریافت نمود ولی هیچگاه سند ان را منتشر نکرد. درجریان همین قتل ها دهها نفراز جوانان کرد راهم دستگیر وتحویل شکنجه گران استخبارات داد تاپروسه مزدوری خودرا تکمیل کرده باشد.
اکرامی
ادامه دارد