عامل اصلی شکست مجاهدین در فروغ جاویدان

بعد از اعلام آتش بس در جنگ عراق علیه ایران ، رجوی با غرور کاذبش فکر می کرد که می تواند با کمک صدام و دولتمردان غربی به ایران حمله نموده و انقلاب نوپای اسلامی را از بین ببرد.
البته می توان گفت که این دومین شکست رجوی بود چرا که بعد از اعلام مبارزه مسلحانه به همه قول داده بود که در عرض شش ماه حکومت ایران سرنگون خواهد شد و اکنون سعی داشت در عملیات مرصاد این را آزمایش کند که سرش به سنگ خورد که متوجه شد ایران جای تروریست ها و جنایت کاران نیست.
رجوی فکر می کرد که می تواند با حمایت همه جانبه تسلیحاتی و تدارکاتی از صدام راه پیروزی را هموار کند و در عرض سه روز به تهران برسد. رجوی با 25 تیپ سازمان یافته که البته اصلاٌ تعداد نفر برای فرماندهان سازمان مهم نبود بلکه به دنبال اسم بودند تا به همه بگویند که سازمان مجاهدین با 25 تیپ وارد عملیات سرنگونی شده است.
رجوی در نشست توجیه عملیات فروغ جاویدان بیشتر روی نفرات داخل کشور سوار شده بود و مطرح می کرد که کمبود نیرو یگانها را در داخل کشور حل خواهد کرد ولی بعد شاهد بودیم که اصلاٌ اینگونه نبود و حتی به شهر کرمانشاه هم نرسید و نیروهای سازمان پشت تنگه حقه بازی رجوی گیر کرده بودند.
رجوی با روحیه فرصت طلبی و غرورکاذب باعث شد که نیروهای سازمان فکر کنند که می توانند در عرض سه روز به تهران برسند البته این هم از فریبکاری رجوی است که این گونه به ذهن افراد القاء کرده بود که ما می توانیم و حکومت ایران در منتهای ضعف خود قرار دارد و از طرف دیگر با ارتش صدام هماهنگ شده بود که با حمله به جنوب نیروهای ایرانی درگیر جنگ شده و دیگر ارتش ایران نتواند نیرو به جبهه کرمانشاه بفرستد که اینگونه نشد و به حدی مردم با عزم خودشان به جبهه کرمانشاه رفتند که دیگر جایی برای اضافه کردن نیرو وجود نداشت. البته حمایت همه جانبه نیروهای مردمی برای اعزام به جنگ در جبهه کرمانشاه و جنگ با سازمان بسیار غرور آفرین بود و نشان داد که حتی اگر ارتش ایران در نقطه ضعف هم باشد نیروهای مردمی اجازه نخواهند داد که دشمنان مردم ایران وجبی از خاک کشورشان را تصاحب کنند.
در مرحله بعد رجوی بجای اینکه به شکست عملیات خود اعتراف کند تیغ تیز حمله خود را روی نیروهایش برگرداند و آنان را مقصر جلوه داد این کار یعنی اوج دنائت و شیادی است که افرادش را به کشتن بدهد و بعد طلبکار خون آنان شود.
هر موقع که به سرفصل عملیات مرصاد می رسیدیم برای ما بسیار گویا و روشن می شود که از ابتدای انقلاب چگونه دشمنان و ضد انقلابیون با حیله های مختلف قصد از بین بردن انقلاب مردم ایران را دارند یکی با حمله نظامی و دیگری با جاسوسی و مزدوری و یکی دیگر با سرسپردگی کامل به دشمنان مردم ایران.
عملیات مرصاد به خوبی به همه دشمنان مردم ایران نشان داد که تا وقتی مردم در کنار انقلاب اسلامی هستند کاری از پیش نخواهند برد و این درس برزگی به همه داد یعنی می توان نتیجه گرفت که رجوی با این شکست به گورستان تاریخ فرستاده شد و دیگر نمی تواند کاری از پیش ببرد خصوصاٌ وقتی که مریم قجر اکنون در آلبانی به لاس زدن با سناتورهای از دور خارج شده غربی و عربی مشغول است تا شاید چیزی به او برسد.
کرمعلی شعبانپور برادر حسن شعبانپور اسیر فرقه تروریستی رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا