دمکراسی، از نوع مشت آهنین

اوایل دهه هشتاد بود که اعتراضات تشکیلاتی نیروها به نسبت قبل خیلی بیشتر شده بود. روزانه جر و بحث و بعضا درگیری فیزیکی بین نیروها و فرمانده هاشان رخ میداد بطوریکه میرفت زمام امور از دست تشکیلات خارج شود. تااینکه روزی گفته شد که لایه”ام قدیم” با رهبری نشست دارند و خلاصه برای نشست به سالن بزرگ رفتیم. بعد از سلام و احوالپرسی های معمول، مسعود شروع به صحبت کرد و چند آیه از قرآن خواند و گفت که موضوع نشست امروز تشکیلات است. و ادامه داد از مسائل و معضلات تشکیلاتیتان هرکس بحثی دارد پای میکروفن بیاید و بگوید. تعدادی از بچه ها پشت میکروفن رفتند و از تناقضات بچه ها و نافرمانی هاشان و اینکه در عراق بلاتکلیف مانده اند و …. صحبت کردند.
بعد مسعود شروع کرد حرف های کلی گفتن که بایستی نیروها را به انقلاب کردن وادار کنید تا به ارزشهای سازمان رو بیآورند و دوباره کسانی که پشت میکروفن بودند گفتند که فایده ای نداشته و کار به درگیری و دعوای فیزیکی رسیده و … بعد مسعود چند ثانیه ای به جمعیت خیره شد و یک سیگاری آتش زد و گفت: خواهر مریم کجاست؟ مریم هم گفت من پایین کنار دیگر مسئولین نشسته ام.
بعد گفت همانطور که سازمان یخ سازی، بستنی سازی و نوشابه سازی و نانوایی و … دارد، سردخانه و قبرستان هم دارد! هرکس بیش از حد بخواهد چوب لای چرخمان بگذارد، بدون تردید او را حذف فیزیکی میکنیم و با مشت آهنین جوابش را میدهیم!! سالن در سکوت عجیبی فرو رفت. تاحالا به این روشنی مشت آهنین را از خود مسعود نشنیده بودیم. بعد برای اینکه کمی موضوع را بقول معروف صاف کاری کند گفت که البته شما نباید بگذارید که کار باینجا بکشد و بایستی با تلاش بیشتر و با چنگ زدن به انقلاب مریم نیروها را هم به همین سمت سوق دهید و …
منظور از نوشتن این مقاله این بود که در مجاهدین یا بایستی تمام عیار موافق تمامی حرفها و مواضع آنها باشی و خودت را تمام و کمال در اختیار آنها بگذاری و یا اینکه اگر با آنها مخالفت کردی و نخواستی که با آنها باشی و از کارشان ایراد و اشکال گرفتی یعنی که علیه آنها هستی و بایستی نیست و نابود شوی! این یعنی دمکراسی در مجاهدین!!
هرچند تمامی این فشارهای تشیکلاتی فایده ای نداشت و نیروها روز به روز از سازمان و مواضع آن دورتر و دورتر میشدند و انقلاب پوشالی مریم هم نه تنها دردی از دردهای بی شمار مجاهدین دوا نکرد که باعث فروپاشی هر چه بیشتر تشیکلات سازمان شد!!
الف عباسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا