یک دریا دوغ!
محمد مرادی
حکایت مردی که با یک کاسه ماست کنار دریا نشسته بود را شنیده اید؟
مرد در این فکر بود که اگر با همین یک کاسه ماست، و ریختن آن در دریا دوغ بسازد چه میشود!
از این رو در پاسخ سؤال کنندگان میگفت:”نمیشه، اگه بشه چی میشه!!”
ماجرای مجاهدین و بیژن نیابتی که ادعا دارند”مجاهدین ابزار سرنگونی را در اختیار دارند و ارتش آزادیبخش همان ابزار سرنگونی است” حکایت همان مردی است که با کاسه ماست در کنار دریا رؤیای دوغ شدن را در سر میپروراند.
این آقایان یا تجربه جنگ عراق با ایران و وارد شدن مجاهدین در جنگ علیه میهن را از یاد برده اند و یا نمیدانند آن ارتش آزادیبخشی که مجاهدین از آن سخن میگوید چیست!
در جنگ عراق با ایران که ایران چنین توان و استعداد نظامی را نداشت و مجاهدین در بالاترین ظرفیت نیرویی خود بودند و نیروها تازه نفس و حداکثر 5-6 سال بود که در عراق بودند و پشتیبانی کامل ارتش عراق از آنها وجود داشت، عملیات فروغ جاویدان را دیدیم (و البته شاید برخی به این دلیل که در اروپا بیتوته کرده بودند، فقط وصف آن را شنیده باشند و لابد آن را هم از کانال سازمان مجاهدین شنیده اند که آن را پیروزی تمام عیار خوانده است).
اما امروز لشگر شکست خورده رجوی، فقط طی 10 روز استقرار در پراکندگی که کنترل سازمانی کمرنگ تر بوده است، ده مورد درگیری داخلی و فرار داشته است که منجر به کشته شدن 3 تن از اعضای فرماندهی شد. حمایتهای نظامی و لجستیکی ارتش صدام وجود ندارد، با استعداد نظامی برابر با یکی از تیپهای ارتش ایران، با بیش از 15 سال قفل شدگی و بلاتکلیفی و روحیه باختگی و وارفتگی و… خواندن چنین مجموعه ای به نام ابزار سرنگونی ناشی از رندی حماقت آمیزی است که مبتلابه مجاهدین میباشد.
در”کلاهبرداران تاریخ” آمده است که یک نفر چندین بار برج ایفل را به گردشگران نادان فروخته است. اخیراً نیز یک نفر خانه نخست وزیر هند را از طریق اینترنت به یک تاجر امریکایی فروخت. امیدواریم دولتمردان امریکایی هم به اندازه همین افراد نادان باشند.