ایدئولوژی رجوی نان به نرخ روز خوردن است
ایراندیدبان
« اسراییل نمونه تمام عیاری از شیوههای ضدخلقی استعمارگران کهنه و نو است. در پرتو این موجودیت تجاوزکار، امپریالیسم میکوشد اهداف خود را عملی سازد و بدینوسیله:
اولاً منافع غارتگرانۀ خود را در منطقه تداوم بخشد و هر روز بر شیوههای استثمارگرانه پیچیدهای دست یابد… این کشور تجاوزگر ریشه اقتصادی خود را در تمام منطقۀ خاورمیانه تا افریقا گسترده است و از طریق آن سلطه اقتصادی غرب را تأمین میسازد.
ثانیاً اسراییل را بهصورت ژاندارم امپریالیسم در منطقه در آورده است تا تمام خلقهای منطقه و بهخصوص خلق فلسطین را مستمراً سرکوب کند…
ثالثاً اسراییل مهره امپریالیسم برای [ایجاد] تفرقه میان کشورها و نیروهای عربی [است].
رابعاً اسراییل بهصورت ملیت و ناسیونالیسمی جدید در جهت امحای فرهنگ و ناسیونالیسم عرب عموماً و ملت فلسطین خصوصاً قد علم کرده است.
خامساً ویژگی پلیسی اسراییل، آن را دارای تور پلیسی قوی در داخل و سطح منطقه کرده است. از یک طرف مرکز آموزش شیوههای پلیسی و ضدخلقی و ارتجاع منطقه شده است و از طرف دیگر شبکه پلیسی امپریالیستها را در سطح جامعه کامل و بههم پیوسته کرده است. علاوه بر آن مرکز تصمیمگیری امپریالیسم و مرتجعین منطقه شده است…
پیشنهاد آیت ا… خمینی دایر بر اینکه جمعه 26 مرداد و 23 رمضان بهعنوان روز قدس انتخاب گردد طلیعۀ امیدبخشی است در جهت بسیج همۀ خلقهای منطقه در مسیر یک انقلاب ضدامپریالیستی، ضدصهیونیستی برای آزادی از یوغ استعمار نو. این همبستگی مردمی انقلابی – و نه دولتهای مرتجع – بیانگر ظهور نیروی جدیدی است در مسیر مبارزه بر ضد سرمایهداری انحصارگر که ملتهای تحت ستم را اینچنین به بند کشیده است. »
مطالب فوق، نقل شده از نشریۀ مجاهد شمارۀ 5 بهتاریخ 29 مرداد 1358 است.
مقایسۀ مواضع گذشته مجاهدین با جاروجنجالی که طی روزهای اخیر در جهت استمالت از دولت صهیونیستی اسراییل بهراه انداختهاند، به اندازۀ کافی گویا و بینیاز از شرح مینماید.
سرمقالۀ نشریۀ مجاهد امروزی در محکومیت سخنان رییسجمهور ایران علیه اسراییل چنین مینویسد:
« محكومیتهای لفظی را باید بهقطع كامل مماشات ارتقا داد و در مقابل این دیكتاتوری قاطعانه ایستاد. امروز اما، اكثر رسانههای معتبر غربی نسبت به تهدیدهای پاسدار احمدی نژاد اعلام خطر كرده و آنرا با بلند پروازیهای هستهیی دیكتاتوری آخوندی مرتبط میدانند. حال اگر اكنون مقامات و رسانههای اروپایی با نفرت، تهوع، انزجار از تهدیدات پاسدار احمدینژاد یاد میكنند، این انزجار و اعتراض را باید متوجه ثمرة تلخ مماشات باهمین دیكتاتوری آخوندی و حكومت پاسداران یعنی گنجاندن نام مجاهدین در لیست تروریستی دانست. یعنی همان سیاستی كه آخوندها را چنین گستاخ و جری كرده است. گنجاندن نام مجاهدین و مقاومت ایران در لیست تروریستی جدیترین و مهمترین امتیاز و باجدادن بهاین رژیم ضدبشری است. این برچسب یعنی ایجاد مانع در برابر نیروی ملت ایران كه میخواهد این رژیم ضدایرانی و ضدانسانی را ریشهكن كند. »
و مریم رجوی نیز اینچنین میگوید:
« اظهارات دو روز پیش احمدینژاد، بهوضوح در تعارض با منشور ملل متحد و موازین و قوانین بینالمللی است و همانطور كه مقاومت ایران 4ماه پیش اعلام كرد، روی كار آوردن احمدینژاد اعلام جنگ رژیم آخوندی به جامعۀ جهانی در زمینۀ دستیابی به بمب اتمی، صدور بنیادگرایی و تروریسم بود. »
نشریۀ مجاهد سخنان نمایندۀ دولت فخیمه که بانی و پدرخواندۀ اسراییل میباشد را منعکس کرده و مینویسد:
« اندرو مكینلی عضو كمیسیون خارجه مجلس عوام انگلستان از حزب حاكم این كشور با اشاره به حرفهای رئیسجمهور ایران، در همایش جهان بدون صهیونیسم كه جامعه جهانی را به جنگ طلبید، سخنان وی را بسیار خصمانه توصیف كرده و… سپس در تأیید مواضع رئیسجمهور برگزیده مقاومت در مقابل صحبتهای احمدینژاد، گفت: خانم رجوی بهدرستی اظهارات امروز رئیسجمهور ارتجاع را فراخوان به یك جنگ صلیبی توصیف كرده است. »
هدف از این مقاله نه بررسی مواضع پیشین مجاهدین علیه اسراییل است و نه در پی کالبدشکافی همگرایی و وابستگی کنونی آنها به اسراییل میباشد. بلکه هدف نشان دادن ایدئولوژی نان به نرخ روز خوردن، بیاصولی و هر روزی به شکلی در آمدن توسط این گروه است.
روزگاری مجاهدین بنا به مقتضیات اجتماعی – سیاسی جامعۀ ایران، خود را محور و نوک پیکان مبارزۀ ضدامپریالیستی معرفی میکردند و حالا حقیقت آن شعارها را در استمالت از نظام سرمایهداری و امپریالیستها به نمایش گذاشتهاند.
مجاهدین روزگاری بهاصطلاح ضد اسراییل، ضد ارتجاع منطقه و ضد خیلی چیزهای دیگر بودند که اکنون با جان و دل نوکری آنها را میکنند و از قضا، بر اثر همین بیپرنسیبی و نداشتن اصول است که به چنین روزگار خفتباری رسیدهاند.
روزگاری حرفهایی را از انقلابیون آموخته بودند که باید با امپریالیسم و صهیونیسم مبارزه کرد و قصد داشتند با همین هوچیگریها، اعتماد مردم ایران را نیز به خود جلب کنند، اما ناتوانتر از آن بودند که بتوانند پای در راه چنین مبارزهای بگذارند و ناتوانتر در جلب اعتماد مردم، چرا که اساس مبارزۀ آنها از همان بدو انقلاب، دست یازیدن به هر توطئه و دسیسه و هر روزی به رنگی در آمدن برای کسب قدرت سیاسی بوده است.
البته در شرایط حاضر مجاهدین فکر میکنند که از آب گلآلود میتوانند ماهی بگیرند و برای خود فرجهای برای بقاء خریداری کنند. لیکن به تجربه درنیافتهاند که ملت ایران 27 سال است که بهخاطر اعتقادات ضدصهیونیستیاش تحت فشار ابرقدرتها است. همان مواضعی که روزگاری رهبری دوروی مجاهدین، تلاش داشت خودش را به آن متصف کند و پیشروی آن نشان دهد.