وقتی سوخت تمام میشود
سایت پرونده سیاه
گروه تبهکار مجاهدین خلق همواره بر این تاکید داشته که استراتژی وتاکتیک هایشان بر روی خون وجنگ وکشتار وشکنجه سر پا می ماند سوخت اصلی این استراتژی از زبان رهبری این فرقه ترور یعنی مسعود ومریم رجوی خون بود وبس.
رجوی در سرفصل توقف جنگ ایران وعراق اظهار داشت این مقاومت واین ارتش ارگان زنده است وارگان زنده هم نیاز به سوخت برای تغذیه وسر پا ماندن دارد و سوخت مورد نظرش را خون اعلام کرد رهبری فرقه مجاهدین در آن شرایط برای توجیه این تئوری و به پراتیک کشاندن آن بحث کرد که باید خودمان جنگ تولید کنیم.
در این راستا رجوی هفته ها وماهها برای افراد خود نقاشی وتابلو کشید تا همه را قانع کند که بایستی خون بریزند ولو به هر قیمتی این اصرار وایده رجوی از سال 71تا76 در دو مرحله وسپس در اوسط 78 تا قبل از سقوط صدام در این پروسه اقدامات رجوی به ترور در داخل ایران،خمپاره باران بی هدف،سرباز کشی در مرزو… اختصاص پیدا کرد.
در این طرح رهبری مجاهدین همانگونه که خود گفته بود فی الواقع سوخت زنده ماندن همان خونریزی بود.
سپس با توجه به گسترش اعتراض واوج گیری نارضایتی تشکیلاتی وریزش نیرو رهبری مجاهدین ترفند دیگری را علم کرد وآن اینکه گفت ارگان زنده لاجرم سوخت وسوز دارد وبعد از خوردن سوخت زباله های آنرا دفع و نابود می کند این تئوری ضد انسانی برای آن بود که سر اعضا وکادر های مسئله دار را با آن زیر آب کرده وبطور نامردی آنرا مشروع جلوه دهد.
اکنون هم همین ایده ضد انسانی به ارثیه مانده از رجوی در دست مریم است وبا آن یک روز جدا شده می کشد ویک روز فراخوان خود سوزی برای حفظ خود می دهد ویک روز هم فراخوان منفجر کردن زندگی ومنافع مردم بدست خودشان را می دهد ،
یکی دیگر از سوء استفاده های رهبری مجاهدین از این خون ها به مثابه سوخت تروریستی اعدام یکی از اعضایش بنام حجت زمانی است که چند سال پیش در یک اقدام تروریستی بدستور مریم 4نفر را در تهران به قتل رسانید.آنها اکنون به هر مناسبتی از جنازه او بهره برداری می کنند در واقع این عمل مرده خوری محض است او را برای مشروعیت جاسوسی هسته ای بکار می برند او را برای دستور خود سوزی بکار می برند او را برای مشروعیت فراخوان خرابکاری وبه آتش کشیدن مغازه های کسبه بکار می گیرند و…