شکست یک تهاجم فریبکارانه
ایراندیدبان
بقایای رجوی که از ابتدای سال جاری میلادی با رهنمودی که از جانب جنگطلبان امریکایی و برخی از حقوقدانان که با این گروه قرارداد امضاء کردهاند، بهدنبال تحمیل خود به دولت و ملت عراق با عنوان پناهنده بودند، با شکستی خفتبار مجبور به عقبنشینی شده و وضعیت تحت حفاظت خود که تا تعیین تکلیف نهایی اعمال میشود را بر اخذ پناهندگی که مطلقاً زمینهای برای آن وجود ندارد مرجح دانسته و حتی برای حفظ همان موقعیت نیز دست به دامان پنهان و آشکار نیروهای نظامی امریکا و وکلای خود شدهاند.
در اطلاعیهای که از سوی وکلای استخدام شده توسط این گروه انتشار یافته است، صرفاً بر اصل عدم بازگشت اجباری تأکید شده که اصلی پذیرفته شده از سوی مجامع بینالمللی در مورد حفاظت از نیروهای غیرنظامی در مخاصمات بینالمللی است، و دیگر از به رسمیت شناختن حق پناهندگی و اشاعهی اکاذیب در مورد اینکه مجاهدین در زمان صدام پناهندهی عراق بودهاند سخنی به میان نیامده است.
عقبنشینی خفتبار باند رجوی بهخوبی نشان می دهد که هیچیک از دعاوی آنان در مورد سوابق پناهندگی و یا اکاذیبی مبنی بر به رسمیت شناختن حق پناهندگی از سوی ارگانهای بینالمللی کارساز نیفتاده و تصمیم قاطع دولت عراق برای اخراج آنها، غیرقابل بازگشت بوده است و تنها با آویختن به دامان اشغالگران و در محدودهی یک اردوگاه تا زمان تعیین تکلیف نهایی میتوانند در بیابانهای عراق بهسر برند.
از سوی دیگر آقای حمدی بخاری مسؤول امور خاورمیانه کمیساریای عالی پناهندگی اعلام داشته است که اعضای مجاهدین به سه شرط میتوانند پناهندگی بگیرند (در عراق یا کشور دیگر):
1- قطع ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران
2- برائت جستن از سوابق تروریستی
3- تعهد برای عدم بازگشت به تروریسم
علنی شدن این شرایط که بیش از دو سال است در میان ارکان مرتبط با وضعیت مجاهدین (کمیساریای عالی پناهندگی – دولت عراق – امریکا) مطرح و پذیرفته شده، مساوی است با مرگ و انهدام گروه تروریستی مجاهدین و همان اتفاقی است که مجاهدین بهشدت از آن گریزان هستند و اساساً علت اینکه بیش از سه سال است که نیروها را در اشرف گروگان گرفتهاند، به عقب انداختن چنین وضعیتی است.
بنابراین عقبنشینی مجاهدین از دعاوی ابلهانهی پناهندگی در عراق، نشاندهندهی دایرهی بسته و سرنوشت محتومی است که مجاهدین در عراق باید به آن تن در دهند.
وانگهی این مرحله نیز که بهزعم مجاهدین میتواند با آویختن به اصل عدم بازگشت اجباری، مانعی در برابر انهدام و فروپاشی کامل این گروه ایجاد کند نیز مربوط به کسانی میشود که جرمی مرتکب نشده باشند، و هیچگاه وضعیت تحت حفاظت منتج از کنوانسیون چهارم و پذیرش آن از سوی سازمانهای بینالمللی، مترادف با اصل مصونیت سیاسی نبوده و در همین شرایط هم رسیدگی به جرایم و جنایات این گروه میتواند زمینهساز اخراج، استرداد و محاکمه و زندانی نمودن آنها را فراهم آورد.
شرایطی که دولتمردان عراقی بارها و بارها با تأکید بر نقش مجاهدین در همکاری با صدام و شراکت در کشتار مردم عراق، بهوجود آوردن آن را برای خود محفوظ نگه داشتهاند.