مجاهدین خلق نامحرم با دموکراسی ، دشمن حکومت دموکراتیک هستند!
خانم سهیلا دشتی که ازبزک کنندگان چهره ی کریه باند رجوی است، در نوشته ای با عنوان ” انقلاب دمکراتیک، با شرکت همه مردم” ادعاهایی مطرح کرده که قبل از پرداختن به قسمتی ازنوشته ی او، ابتدائا و فی المجلس باو جواب میدهم که در زمانی که درمناسبات کثیف رجوی، احدی حق اظهار نظر ونقد عملکرد وسخنان مسعود ومریم را ندارد ، قاعدتا شما هم که ازابواب جمعی این فرقه ی منحط هستید ، تصوری ازدموکراسی ندارید وقاعدتا نمیتوانید درمورد دموکراسی، مشارکت عمومی وحکومت دموکراتیک اظهار نظر درستی بنمایید!
در قسمتی ازنوشته ی مورد بحث این مریده ی فعال رجوی آمده است :
” اولین سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران هنوز بعد از بیش از چهل سال تازه است:مگر جانمان را برای این داده بودیم که به‌جایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهترو صندلی‌های بهتر و مقامات بهتری قعود کنیم “.
پس آن قصررویایی پارسیان ، “مقر ضد اتمی 49” برای خور و خواب و عیاشی کسی جر رجوی بنا شده بود؟!
منحل کردن کمیته ی مرکزی وتصمیم گرفتن به جای همه ی آنها وسپس راندن آنها ازدور وبر خود وتشکیل یک محفل زنانه ی کاملا خصوصی – حتی بدون حضور یک مرد – برپائی رقص حیوان گونه ی رهائی واهانت به انسان و انسانیت و تبدیل این زنان قربانی که زمانی خواهران رجوی نامیده میشدند به کنیزکان دربار و …، چیزی جز جاه طلبی است؟!
سپس :
“رجوی گفت: « انقلاب دموکراتیک یعنی انقلابی با شرکت مردم؛ همه قشرهای خلق”.
ولی اسناد منتشره حاکی است که زمانی که رجوی به دیدار بنیانگذار انقلاب رفت، ازایشان درخواست نمود که تمامی گروه ها جز گروه او به کنار گذاشته شده و دولت دراختیار کامل او قرار گیرد!
این خانم تنفر خود را به نجات یافتگان از مناسبات ضد بشری مجاهدین خلق چنین عریان میکند :
“… این خودفروختگان با دروغ بافی می خواهند بگویند که اگر ما جدا شدیم تقصیر مجاهدین است که حقوق ما را زیر پا گذاشته اند، گوئی که مبارزه با ولی فقیه مهمانی خانه خاله بوده است “.
یعنی نفض تمام عیارحقوق این جدا شدگان در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی بود که پایمال میشد وآنها مجبور به جدا شدن میشدند؟!
خواننده ی محترم!
آیا ذره ای منطق و نشانه ای از وجدان دراین خانم که چنین گفته، مشاهده میکنید؟
همچنین :
” مجاهدین و مقاومت ایران مشروعیت خود را از مبارزه برای خواست مردم می گیرند. در طول این سالها حتی یک قدم از به ثمر رسیدن خواست مردم فروگذار نکردند”.
آیا خواست مردم مواجه شدن با تروریزم اقتصادی است که مجاهدین خلق عمده نیرویش را درتقویت این تروریزم قرار داده و شب وروز ازارباب میخواهد که چنگال برنده ی خود را هرچه بیشتر درگلوی مردم ایران فروکند؟!
ودرپایان :
” حالا به دور آخر مبارزه برای سرنگونی رسیدیم. به روزهائی رسیدیم که حرف مسعود به زیباترین شکل خود را نشان می دهد که همان انقلاب دمکراتیک هست با شرکت مردم، همه قشرهای خلق “.
قبلا هم درشکل دیگری عرض شد که مجاهدین هم ضددموکراتیک ومستبد هستند وهم نسبت به مردم بخاطر عدم رغبت به آنها، کینه ی شتری دارند وازاین رو امکان عملی شدن چنین حادثه ای که گویا با حضور مجاهدین خلق میسر خواهد شد، کاملا منتفی است.
وحید