همانطورکه همه می دانند ازسال 64 تا حدود اواسط دهه 70 مسعود ومریم رجوی سران فرقه رجوی، دست به سلسله بندهایی از الف تا ف تحت عنوان انقلاب درونی زدند وطی آن اقدام به مغزشویی – قطع رابطه ها – به هم زدن کانون خانواده – انکار رابطه خویشاوندی وهرگونه وابستگی قومی در درون تشکیلات فرقه ای خود زدند .
این سیکل را با هفت حرف که به نام ” ابجد شرف ” است قدم به قدم نامگذاری و اجرایی کردند . البته مکانیزم ها وسیاقی که دراین سیکل انقلاب درونی انجام شده هرکدام نقض قوانین انسانی وشرعی وخدایی بوده و دربه ثمر رساندن هر بند حقوق انسان ها به معنی واقعی و علنی لگدمال شده و ابایی هم ازآن نداشته اند .
برای کسانی که تاکنون نمی دانستند ابجد شرف مجاهدین چه بوده بطورخلاصه به این ابجد شرف اشاره می کنیم .
بند” الف”
زن و مرد بر هم حرام شدند
– قدم اول است. یعنی مسعود ومریم رجوی صراحتأ اعلام می کنند زندگی مشترک تعطیل – زن ومرد برهم حرام شدند – بچه وتولید مثل تعطیل – حتی برای تثبیت وابدی کردن این قانون مرد و زن را درجمع مقابل هم قرار داده وبه صورت هم تف کرده ولعن ونفرین همدیگر می کنند تا بازگشتی وفکر بازگشت به زندگی زناشویی درکار نباشد .
درواقع این سطح قضیه بود ودرطول پروسه اجرایی شدن این کار کمیته های ساختگی رجوی مقاومت کنندگان را شکنجه وسرکوب وحتی سربه نیست نمودند .
خوب تمرکز کنید که این حرف اول ابجد شرف فرقه مسعود ومریم است که چگونه استارت خورده است .
بند “ب”
محرمیت با رهبر عقیدتی
– این بند برای تضمین وتثبیت بند اول است معنی آن در اصطلاح اعلام شده ازسوی رجوی این بود ” محرمیت با رهبر عقیدتی” این یعنی چه ؟
یعنی که تمام زنان موجود درفرقه طلاق گرفته ازشوهر شرعی وقانونی اینک باید با رهبر عقیدتی ازدواج کرده ومحرم شوند تا شوهران قبلی ، زن سابق خود را درحریم رجوی دیده وقدرت وشهامت بازگشت وحتی فکر آنرا ازسرخود بیرون کنند .
این درحالیست که رجوی می گوید با زن و زندگی نمی توان مبارزه کرد و بایستی همه طلاق دهند . اما خود او ومریم زن وشوهر وزندگی نرمال وروزمره خود را دارند .
بند “ج”
ورود به خواب و آینده و لحظات فکر و روح اعضا
– این بند سوم از ابجد شرف رجوی یعنی هرمرد وزنی که همسر خود را طلاق داده وبعد از آن لحظات جنسی دارند وبه فکر هم هستند وبه فکر دوران زندگی مشترک ومسائل را جنسی وجنسیتی کنند، گناه کبیره مرتکب شده وحتی مسعود رجوی فتوا صادر کرد که مجردین زن ومرد هم اگر به آینده ای برای خود که زندگی وهمسر در آن باشد فکر کنند دردستگاه جنسی غرق وضد رهبری هستند .
رجوی با این قل وزنجیر وارد فاز بعد شد وبا بند “ج” وارد خواب وآینده ولحظات فکر و درون قلب و روح آدمها می شود وآنان را از بنیاد تهی می کند. بندی برای تیر خلاص به بردگی کشیدن انسان های اسیر .
بند ” د “
تضاد جنسیت – مهار مردان
– این بند در ظاهر قضیه به عنوان آب بندی هم نامگذاری شد. یعنی که رجوی گفت زن ومرد در فرقه بایستی آنقدر به هم سائیده شوند که فردیت ها ومنیت ها که خارها وقلمبه های فردی است صاف وصیقلی شده وتضاد جنسیت حل شود .
درواقع رجوی دراجرا زنان را بالا آورد وهژمونی زنانه را حاکم کرد و هرتعداد مردی را بدون درنظر گرفتن جایگاه وسطح تشکیلاتی تحت فرمان زنی با سابقه وسن وسال کم قرار داد وبه زنان قدرت داده شد که تا منتهی الیه به مردان فشار بی مورد آورده تا آنها تسلیم شوند ومردانگی کاذب و قلوسیت آنها شکسته وخوار وخفیف شوند وتاریخا حق برتری کاذبی که دارند از آنها گرفته شود .
درحقیقت پشت این بند وخزئبلات رجوی این بود که به زنان دستور داده شده وتوجیه شدند که دراین فضای بسته مناسبات که مردان بی زن وهمسر شده اند وایضأ مردان مجرد را که تحت هژمونی خود دارند را تحریک جنسی کرده واز وجه زنانگی خود برای احیاء آنها استفاده کنند .
درواقع خط این بود که یک زن ، مردان تحت مسئولیت خود را به عنوان ازدواج غیر رسمی اما نه واقعأ درعمل درکشمکش جنسی نزدیک روحی و روانی قرار دهد تا آنها یعنی مردان بدون همسر انگیزه پیدا کنند واز جدایی وبریدگی بپرهیزند ودرنهایت به طور روزمره از آنها گزارش جنسی وتناقض جنسی گرفته شود واین خط به سرکوب وخوار نمودن مردان منجر می شد ورجوی این گونه مردان وعنصر مردانه که ترس داشت روزی درمقابلش تقابل کند را مهار کرد.
بند “ش”
شورای رهبری – تیر خلاص به شرافت زن
– این بند در شعبده بازی مسعود رجوی یعنی “شورای رهبری” که تعدادی زن ارشد فرقه ای را به عنوان شورای رهبری معرفی نمود . اما واقعیت امر چه بود ؟
رجوی بعد ازاینکه اسیران را تا مقطع ومرحله بند (د) ودرگیر کردن عنصر زن ومرد وتضاد افکنی به قول خودش جنگ عنصر نون وحشی(نرینه وحشی) یعنی مرد ومادینه ضعیف (یعنی زن) برد. برای اینکه این جنگ به دلخواه رجوی پیش برود شعبه شورای رهبری را علم نمود . این یعنی چه ؟
تعدادی زن را آورد بالا ومدعی شد اینها در حد مریم همسر رجوی شده اند وبه نقطه ای رسیده اند که با مسعود محرم شده ودرحریم مسعود وحلال ومحرم با او هستند اینها شاخص هستند .
این چراغ سبز وهشداری برای سایر زنان بود که شاخص اینکه آنها بتوانند عملا درحریم مسعود باشند وبا او محرم وحلال او شوند این است .
تا آن نگون بخت ها را گول زده وبه سمت خودش وبه انگیزه های واهی بکشاند . درنتیجه بحث توخالی هزار شورای رهبری برای پوشاندن مراحل قبل یعنی نفی همسران قانونی وانکار بچه وخویشاوندان و… صرفأ تهی شده وچشم وگوش بسته اسیر وکر وکور مسعود شدند . دریک کلام بند ( ش ) تیرخلاص به شرافت زن وابزار کردن آنها برای پیشبرد شهوت رانی مسعود رجوی ولاغیر .
بند ” ر”
ریاست جمهوری در تبعید مریم رجوی
– بند ( ر ) یعنی رئیس جمهوری همسر سوم مسعود رجوی با یک رأی. درحقیقت این بند ازآنجا کشف واختراع شد که رجوی درجنگ اول امریکا با صدام واشغال کویت ازجنگ مجدد عراق با ایران ناامید شد واستراتژی حضوردرعراق را به کلی سوخته وخود را باخته دید . لذا برای برگشت به دامان بورژوازی غرب وفرار از آبروریزی عراق و وجه المصالحه شدن دست به انتصاب همسر خود به عنوان مترسک ریاست جمهوری شورا و مقاومت زد .
جاخالی رجوی با محمل ریاست جمهوری دربند ( ر ) برای ترس از بازخواست تمامی احزاب وگروه های خارجه نشین بود که رجوی روز رفتن به عراق واستراتژی جنگ آزادیبخش حضور درخارجه را خیانت دانست وهمه را خائن معرفی کرده بود .
بند ” ف “
فردیت – تهی کردن اعضا از هویت و شهامت انسانی
– این بند را هم رجوی به عنوان تیرخلاص به عنصر انسانی در وجود اسیران رقم زد و آنرا شکست وخرد کردن فردیت ها نامید . طی آن شبانه روز اعضا وکادرها را مجبور به ابراز ندامت مشابه کلیساها وبه قول خودش بالا آوردن هرآنچه درطول روزمره به ذهن وضمیر آنها خطور می کند واعترافات لحظه مره و ریز برای مسئول مستقیم وازپائین به بالا بود .
دریک کلام دراین زمینه هرگونه هویت وشهامت انسانی از انسان گرفته می شود ورهبری برای حاکمیت بر روح و روان مریدان خود همه را لگدمال می نماید تاهمه خود را باخته وذلیل یک نفر وغلام وبرده ای بیش تلقی نکنند .
این هم آخرین گام از “ابجد شرف” در دیدگاه مسعود رجوی .
اگر ازیک عنصر و کادر که بالای 20 سال درفرقه و در جریان تمامی بندها ومراحل ومکانیزم های انسان کش در قالب انقلاب درونی بوده، سئوال شود بطور خلاصه اینگونه پاسخ خواهد داد :
پله اول زندگی برای همه ممنوع فقط برای رجوی وزنش آزاد است . پله دوم همه به رجوی حلال و به خود حرام . همه چیز درخدمت رجوی . پله سوم همه بایستی روزمره با هم بجنگند وجاسوسی هم بکنند تا تقابل ومخالفتی علیه حرم سرای رجوی شکل نگیرد .پله چهارم همه بایستی خود را درحیطه وچارچوب رجوی وبا شاخص او تنظیم وغیراز آن محکوم است . پله پنجم هرگونه شکست وتغییر استراتژی وفرمالیزم ودیکتاتوری با یک رای وانتصاب رجوی بطور مطلق بایستی پذیرفته شود . وپله آخر کشاندن جنگ وتناقض لحظه ای شبانه روز بدرون اعضا برای به بردگی کشاندن تمام عیار وسواری گرفتن از گرده برده ها .