گزارش دیدار خانم مرضیه قرصی با خانواده های عضو انجمن نجات آذربایجان غربی
خانم مرضیه قرصی (آرزو) یکی از اعضای جدا شده فرقه رجوی که اخیرا به میهن عزیزمان ایران و آغوش پر مهر خانواده اش بازگشته است بنا به درخواست خانواده های عضو انجمن نجات برای نشستی مشترک با ایشان و شنیدن نقطه نظرات وی ، ضمن حضور دردفتر انجمن نجات ارومیه با برخی از اعضای خانواده های عضو انجمن نجات دیدار و به تشریح فضای غمبار و شرایط ناگوار حاکم بر قرارگاه اشرف پرداختند. خانم مرضیه قرصی در نشست صمیمانه با خانواده ها تاکید کردند که ذهن و روان اغلب افراد مستقر در قرارگاه اشرف در طی سالیان دراز فشار سیستماتیک و محدودیت های غیر قابل توصیف به شدت آسیب دیده و افراد مستقر در اشرف در معرض بیماریهای عصبی و روانی متعددی قرار گرفته اند. ایشان افزودند: بیماری افسردگی در بین بچه های قرارگاه اشرف به خصوص خانمها بسیار شایع و فراگیر است و او خود شاهد نمونه های فراوانی در مدت اقامت خویش در اشرف بوده است. او گفت: برای مثال باید از سارا حسنی یاد کنم که مظلومانه در چنگ مناسبات ضد انسانی و تحمیلی تشکیلات رجوی تحت اسارت است و به علت عدم تحمل شرایط نابسامان و ناهنجار قرارگاه اشرف بشدت دچار افسردگی شده بود و رفتارهای ناجوری از خود بروز میداد. و علیرغم اینکه تمایل شدیدی برای بیرون رفتن از اشرف و مناسبات سازمان داشت اما مسئولین بیرحم و بی عاطفه قرارگاه اشرف تحت هیچ شرایطی به خواسته و تمایل او وقعی نمی نهادند و بشدت او را تحت نظر داشتند که مبادا او فرار کند.
خانم قرصی همچنین اشاره ای نیز به سرگذشت خود کرد و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود از تلاشی خانواده اش و قربانی شدن فرزند و همسرش در راه امیال پلید رهبری فرقه تروریستی رجوی برای حاضران سخن گفت. ایشان در این رابطه اظهار داشتند: پس از اینکه رابطین سازمان همسرم را با وعده هائی چون اخذ پناهندگی در اروپا فریفته و ما را به عراق کشاندند در شهر بغداد با اعمال فشارهای روانی و ذهنی خاص فرزند دو ساله مان را از ما گرفته و علیرغم اعتراض و مخالفت شدید مان ، فرزندم را از من و همسرم جدا کردند و تا یازده سال از دیدن او و شنیدن صدایش محروم ماندم تا اینکه چند هفته پس از این ماجرای تلخ هنگام استقرار در پذیرش ، من و همسرم را وادار کردند تا از یکدیگر جدا شویم و به اصطلاح طلاق نامه را امضاء کنیم. و به جز دو ملاقاتی که بر اثر اصرار من و همسرم طی سپری شدن ماهها و به مدت چند دقیقه داشتیم امکان دیدار را از ما سلب کرده و چنین به ما القاء می کردند که دوست داشتن و علاقه داشتن به همسر و فرزند گناهی نابخشودنی و مغایر با انقلاب ایدئولوژیک آنان است. خانم قرصی افزودند: تا اینکه بعدها متوجه شدم به علت مخالفت و اعتراض همسرم نسبت به مناسبات و سرنوشت تلخی که رهبری فرقه برای آنان رقم زده و ابراز تمایلاتش برای جدایی از فرقه ، مسئولین سازمان همسرم را با اغفال و فریب و دادن وعده های تو خالی اخذ پناهندگی در اروپا ، وی را وادار کردند تا علیرغم میل قلبی اش به عملیات تروریستی به داخل کشور برود و برنامه عملیات را آگاهانه طوری چیده بودند که همسرم سالم به قرارگاه باز نگردد و به این ترنیب با یک تیر دو نشان بزنند هم از دست همسرم که مرتب تقاضای خروج از اشرف را می کرد رها شوند و هم اینکه با قربانی کردن او از خونش ناجوانمردانه بهره برداری تبلیغاتی کنند و این نوع ترفندها و شیوه ها برای مسئولین بیرحم فرقه رجوی امری عادی و همیشگی ست.
در این نشست صمیمی و تاثیر گذار خانواده های حاضر به طرح سوالات گوناگون پرداخته و خانم قرصی نیز به یکایک سوالات پاسخ مبسوطی داد و از آنان درخواست کرد تا برای رهائی بستگان و عزیزانشان از سیطره فرقه تروریستی رجوی با فعالان انجمن نجات در ارتباط تنگاتنگ و مستمر باشند و بر اساس رهنمودهای انجمن نجات اقدام نمایند و از هر گونه کوششی برای نجات عزیزانشان فروگذاری نکننند ایشان در این رابطه از همکاری و همدلی صادقانه مادر و سایر اعضای خانواده اش با انجمن نجات آذربایجانغربی یاد کرد که در نهایت منجر به رهائی وی گردید.
اعضای خانواده های شرکت کننده در این نشست ، تحت تاثیر سخنان خانم مرضیه قرصی و سرنوشت تلخ ایشان قرار گرفته و بشدت متاثر شدند آنان طی اظهار نظرهای متعدد مسئولین فرقه رجوی را به باد انتقاد گرفته و از اینکه فرزندان و بستگانشان تحت چنین مناسبات غیر انسانی اسیر هستند ابراز نگرانی نمودند و از انجمن نجات درخواست کردند تا ضمن فراخوان از خانواده ها و بسیج آنان ، به مراجع بین المللی از جمله صلیب سرخ مراجعه و اقدام به شکایت کنند و با همبستگی و تعامل اعضای خانواده ها و انجمن نجات به هر اقدامی که به رهائی فرزندان و بستگانشان از اسارت فرقه تروریستی رجوی منجر شود ، مبادرت ورزند.
آرش رضائی
مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجان غربی
10/8/1385